کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو




آخرین مطالب
 



در جهت تعدیل این دو نظر برخی عقیده دارند، باید بین خیاری که سبب آن هنگام عقد موجود است و خیاری که در زمان اجاره حادث می‌شود تفاوت گذارد؛ در مورد گروه نخست، مانند غبن و تدلیس و عیب موجود در زمان عقد، اثر فسخ این است که از آغاز دو عوض بازگردانده شود، چرا که تنها در این صورت است که از مستأجر رفع ضرر می‌شود. قاعده بازگشت مبادله نیز ایجاب می‌کند که تمام منفعت گزاف یا معیب به موجر باز گردد و تمام اجاره بها به مستأجر. ولی در مورد گروه دوم، مانند عیبی که در دوران اجاره حادث شده است، باید بازگشت آثار را به زمانی اختصاص داد که نقص یا دشواری انتفاع تعادل قراردادی را برهم زده است، زیرا همین اندازه برای جبران ضرر مستأجر کافی است و هیچ موجبی وجود ندارد که مبادله منفعت و اجاره بها در زمانی که هیچ عیبی در آن نبوده است، به عنوان لازمه فسخ، برهم خورد. ماده ۴۸۰ قانون مدنی نیز به طور ضمنی تفاوت این دو فرض را پذیرفته است. در پایان این ماده آمده که: «… اگر عیب در اثناء مدت اجاره حادث شود نسبت به بقیه مدت خیار ثابت است» و از مفهوم آن در ارتباط با بخش نخست ماده چنین بر می‌آید که اگر عیب هنگام عقد در آغاز اجاره وجود داشته باشد، نسبت به تمام مدت خیار ثابت است.[۱۲۱]
پایان نامه - مقاله - پروژه
اما به نظر میرسد که قسمت اول ماده ۴۸۰ قانون مدنی در موردی است که هنوز عوضین اجاره تسلیم و تسلم نشده و عیب قبل از قبض و اقباض منفعت در عین مستأجره حادث می‌گردد. بنابراین چون هنوز استیفاء منفعتی صورت نگرفته، مقنن حکم به ثبوت خیار نموده و انحلال عقد و استرداد عوضین را ظاهراً از ابتدای عقد اجاره متأثر دانسته است، در حالی که چنانچه عیب مذکور در زمان عقد موجود باشد ولی منفعت تسلیم شده و در اثناء مدت اجاره، عیب کشف گردد، آثار فسخ یعنی انحلال عقد اجاره شامل باقی مدت اجاره خواهد شد، نه از هنگام عقد. به بیان دیگر همانند حدوث عیب در اثناء مدت اجاره، خیار نسبت به بقیه مدت ثابت و جاری است و تنها تفاوت و اختلاف قسمت‌های مقدم و مؤخر ماده ۴۸۰ قانون مدنی، در تسلیم منفعت است نه در زمان حدوث عیب.
در خصوص منافع ایجاد شده در زمان بین عقد و فسخ نیز حکم ماده ۲۸۷ قانون مدنی قابل اجرا است. در نتیجه منافع و نمائات منفصل که از زمان عقد تا زمان فسخ در مورد معامله حادث می‌شود متعلق به کسی است که به واسطه عقد مالک شده و منافع و نمائات متصل مال کسی است که در نتیجه فسخ مالک می‌شود.
همچنین اگر پس از انعقاد قرارداد، مالک در مال تصرفی نماید که موجب فزونی قیمت و ارزش آن شود، پس از فسخ و لزوم استرداد آن مال به مالک قبل از عقد، ارزش افزوده اعم از عین یا قیمت یا فرض حصه مشاعی از آن باید به مالک بعد از عقد که در نتیجه عمل یا مال او به وجود آمده، مسترد شود، چرا که عمل هر انسانی محترم و واجد ارزش است و در این گونه موارد نیز اصل بر عدم تبرع کار و عمل انجام شده و یا مال امتزاج یافته است.
اما اگر عمل مالک پس از عقد سبب کاهش ارزش مورد معامله شود پس از فسخ، باید عین مورد معامله بعلاوه تفاوت قیمت آن را نسبت به حال قبل از تغییر به مالک پس از فسخ برگرداند.[۱۲۲]
مبحث پنجم: نهادهای مشابه فسخ
در این مبحث نهادهای مشابه خیار یعنی اقاله، انفساخ و حق رجوع را در گفتارهای جداگانه مطالعه خواهیم کرد.
گفتار اول: اقاله
اقاله در لغت به معنی باز کردن و آزاد کردن است و در اصطلاح حقوقی به معنی بهم زدن عقد لازم با تراضی طرفین آمده و آن را تفاسخ و تقابل نیز می‌نامند.[۱۲۳]
از آنجایی که در نتیجه اقاله، علاوه بر انحلال و برهم خوردن عقد، آثار به جای مانده آن نیز از بین می‌رود، برخی در تعریف اقاله گفته‌اند: «تراضی دو طرف عقد است بر انحلال و زوال آثار آن».[۱۲۴]
در خصوص ماهیت اقاله میان فقها و نویسندگان اتفاق نظر وجود ندارد. اما براساس نظری که قانون مدنی ایران به پیروی از فقهای امامیه پذیرفته، اقاله فسخ معامله پیشین بوده و معامله جدید تلقی نمی‌شود. با وجود این در ماهیت قراردادی اقاله نباید تردید نمود، چه آنکه اقاله به تراضی واقع می‌شود و رکن اصلی و جوهر عقد را با خود به همراه دارد. اثر عقد یا قرارداد را نباید محدود به ایجاد تعهد یا تملیک دانست، نهادی گسترده‌تر است که آثار گوناگونی را به دنبال دارد. بنابراین برخلاف نظر برخی از نویسندگان[۱۲۵] اقاله دارای ماهیت قراردادی است که البته به مقتضای طبیعت خاص آن در پاره‌ای امور، احکام ویژه خود را داشته و تابع قواعد عمومی سایر قراردادها نیست. مثلاً اقاله را نمی‌توان به تراضی فسخ کرد و احکام مربوط به خیار عیب و غبن و شرط در آن راه ندارد. اما همانند سایر عقود قصد و رضای طرفین، اهلیت طرفین و معلوم و معین بودن موضوع اقاله از جمله شرایط صحت آن به شمار می‌رود و با هر لفظ یا فعلی که دلالت بر بهم زدن معامله کند واقع می‌شود (ماده ۲۸۴ ق.م).
مبنای اقاله را بی‌گمان باید حاکمیت اراده دانست؛ همان دو اراده که عقد را منعقد نموده و خود را پای‌بند ساخته‌اند، این توان و قدرت را دارند که عقد را منحل نموده و خود را از زیر بار تعهدات آن برهانند. اما در عین حال نفوذ اقاله بر مبنای حاکمیت اراده در دو مورد با مانع برخورد نموده و اثری ندارد؛ مورد اولی در صورتی است که اقاله با مصالح عمومی سازگار نبوده و نظم عمومی و اخلاق حسنه را خدشه‌دار نماید (مانند اقاله عقد نکاح و وقف) و مورد دوم نیز حالتی است که اقاله به حقوق اشخاص ثالث که نقشی در انعقاد عقد نداشته‌اند زیان برساند (مانند اقاله عقد ضمان).
اثر اقاله انحلال عقد و یا قطع آثار آن است. در صورتی که عقد، کاملاً اجرا نشده باشد، اقاله آن را منحل و تعهد یا تعهدات ناشی از آن را زایل می‌سازد که در نتیجه، آثار آن نیز قطع خواهد شد. در صورتی که عقد تماماً اجرا شده باشد، اقاله منحصراً آثار آن را قطع می‌کند.
باید دانست که به وسیله اقاله، عقد از زمان تشکیل منحل نمی‌شود و آثار آن از ابتدا منتفی نمی‌گردد، بلکه این وضعیت نسبت به زمان پس از اقاله تحقق پیدا می‌کند. به این ترتیب، عقد و آثار قانونی آن نسبت به زمان پیش از اقاله معتبر خواهد بود. تلف یکی از عوضین نیز مانع از اقاله نخواهد بود، در این صورت به جای آن چیزی که تلف شده است مثل آن در صورت مثلی بودن و قیمت آن در صورت قیمتی بودن داده می‌شود. همچنین در صورتی که مورد معامله پیش از اقاله ناقص یا معیوب شده باشد، باز هم می‌توان معامله را اقاله کرد. در این حالت تفاوت بین بهای مال صحیح و ناقص نیز به عنوان ارش داده خواهد شد.
مطابق ماده ۲۸۷ قانون مدنی نمائات و منافع منفصله مورد معامله، از زمان عقد تا اقاله متعلق به شخصی است که به وسیله عقد مالک شده است ولی نمائات و منافع متصله مربوط به زمان مزبور، به تبع عین مال، مجدداً به مالکیت مالک اولی بر می‌گردد. در صورتی که بر اثر تصرفاتی که مالک پس از عقد نسبت به مورد معامله به عمل آورده است، سبب افزایش قیمت آن گردد، به موجب ماده ۲۸۸ قانون مدنی در حین اقاله به مقدار قیمتی که به سبب عمل او زیاد شده مستحق خواهد بود.
گفتار دوم: انفساخ
انحلال قهری عقد را انفساخ گویند.[۱۲۶] به این معنی که عقد، بدون اینکه نیاز به عمل حقوقی اضافی باشد، خود به خود از بین می‌رود. انفساخ گاه به طور مستقیم ناشی از اراده دو طرف قرارداد است و گاه ناشی از حکم قانون است. در انفساخ ارادی طرفین به موجب شرطی که به شرط فاسخ یا شرط انفساخ تعبیر می‌شود، درباره انفساخ احتمالی عقد در آینده تراضی می‌کنند و بدین وسیله تعهدهای ناشی از عقد را محدود به زمان معین یا عدم وقوع شرایط خاص می‌سازند. مانند اینکه در قرارداد «اجاره به شرط تملیک» شرط شود که، اگر پرداخت هریک از اقساط اجاره بیش از ده روز به تأخیر افتد، قرارداد پایان می‌پذیرد یا منفسخ می‌شود.[۱۲۷]
شرط فاسخ را با خیار شرط نباید اشتباه کرد، خیار شرط به یکی از دو طرف یا هر دو یا شخص ثالث حق می‌دهد که اگر مایل باشند عقد را در مهلتی معین فسخ کنند، در حالی که نتیجه تحقق شرط فاسخ انحلال قهری و خود به خود عقد است و نیازی به تصمیم دیگر ندارد. با وجود این شرط فاسخ در قراردادی اثر دارد که قابل انحلال به اراده باشد. عقدی که به اراده یکی از دو طرف یا در نتیجه تراضی قابل انحلال نیست، با شرط فاسخ نیز برهم نمی‌خورد. برای مثال عقد نکاح قابل اقاله نیست و فسخ آن هم محدود به موارد پیش‌بینی شده در قانون است و جز از راه طلاق نمی‌توان رابطه زناشویی را از هم گسست. پس شرط فاسخ نیز در آن راه ندارد و زن و شوهر نمی‌توانند رویدادی را به تراضی سبب انفساخ عقد سازند. همچنین است در وقف که باید دائم باشد و واقف نتواند با انحلال وقف دوباره مال موقوف را بدست آورد.[۱۲۸]
نکته دیگری که ذکر آن لازم به نظر می‌رسد آن است که برخلاف خیار فسخ، شرط انفساخ ویژه عقود لازم نیست و در عقد جایز نیز معقول و دارای اهمیت است. همان‌طور که گفته شد عقد جایز را هریک از دو طرف که بخواهد می‌تواند فسخ کند. بنابراین، خیار فسخ از طبیعت عقد ناشی می‌شود، و جعل آن به مناسبت وجود غبن یا عیب یا شرط و مانند اینها کاری است لغو و بیهوده. اما، شرط فاسخ در این گونه قراردادها نیز اثر خاص خود را دارد؛ با وجود شرط در حادثه موردنظر، دیگر برای فسخ عقد نیازی به انجام عمل حقوقی نیست و حق انتخاب از هر دو طرف گرفته می‌شود. به عنوان مثال در عقد ودیعه شرط می‌شود که اگر امین از مال امانت استفاده کند عقد منفسخ است. بی‌گمان، مودع نیز می‌تواند هنگام بروز حادثه به فسخ عقد و ستاندن امانت دست زند. ولی، این اقدام نیاز به آگاهی و انشاء دارد و خود به خود صورت نمی‌پذیرد. پس اگر امین دست از افراط بکشد و به امانت رفتار کند، چون منبع اذن و نیابت از بین نرفته است، سمت امانت به او باز می‌گردد و تا زمان فسخ عقد مسئول نیست. در حالی که شرط انفساخ عقد جای گفتگو باقی نمی‌گذارد، سمت امانت و منبع اذن را از بین می‌برد و امین پیشین را به غاصب کنونی تبدیل می‌کند.
همان‌طور که ذکر شد گاهی نیز انفساخ عقد ناشی از حکم قانون است. مانند تلف مبیع پیش از قبض بدون تقصیر و اهمال بایع (ماده ۳۸۷ ق.م) و تلف عین مستأجره در اثنای مدت اجاره (ماده ۴۸۳ ق.م) و انفساخ عقود جایز به موت، جنون و سفه احد طرفین در موارد اعتبار رشد که در ماده ۹۵۴ ق.م پیش‌بینی شده است.
همانند اقاله و فسخ، انفساخ نیز ناظر به آینده است و هیچگاه عقد را از آغاز برهم نمی‌زند و اثر قهقرایی ندارد.
گفتار سوم: رجوع
در ترمینولوژی حقوق، رجوع برگشت به حالت قبل از عقد معین یا قبل از ایقاع معین معنی شده است.[۱۲۹] ماهیتی حقوقی و از نوع ایقاع که همانند حق فسخ به طور یک طرفه و بدون قبول و رضایت طرف مقابل خود، قابلیت اعمال داشته و با پیروی از قصد انشاء و سایر شرایط اساسی صحت به مرحله اجرا در می‌آید. و همانند حق فسخ نظر به آینده دارد و در گذشته اثر نمی‌کند. همین شباهت‌ها سبب شده که برخی از نویسندگان،[۱۳۰] رجوع را مرادف با فسخ بدانند، در حالی که توجه به ماهیت و آثار آن دو نشانگر آن است که فسخ و رجوع علیرغم شباهت مترادف با یکدیگر نیستند.
حق فسخ جز در موارد خاص و استثنایی، حقی است مالی که پس از فوت صاحب حق به وراث او منتقل می‌شود، در حالی که اختیار رجوع قائم به شخص بوده و نه تنها با فوت صاحب آن به وراث منتقل نمی‌شود، بلکه با مرگ او اختیار رجوع ساقط شده و از بین می‌رود (مانند سقوط حق رجوع در هبه و وصیت و طلاق رجعی با مرگ صاحب حق).
از سوی دیگر، به صراحت ماده ۴۴۸ قانون مدنی «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می‌توان در ضمن عقد شرط نمود». ولی، اسقاط حق رجوع در برخی از مصداق‌های آن (مانند حق رجوع شوهر در طلاق رجعی) به شدت مورد تردید است و بقاء و عدم انتفاء آن قوی‌تر به نظر می‌رسد.[۱۳۱]
همچنین حق فسخ در کلیه انواع خود و در تمام موارد یک اثر مهم و شاخص دارد که همانا انحلال عقد است. یعنی با اعمال حق فسخ، اولین نتیجه‌ای که در تمام عقود حاصل می‌گردد، انحلال و گسیختن عقد از لحظه اجرای حق است. اما حق رجوع در برخی از مصداق‌های خود مخالف چنین اثری را به همراه دارد. مثلاً حق رجوع شوهر از طلاق رجعی، موجب انتفاء طلاق شده و مالاً منجر به وصلت و انعقاد مجدد نکاح خواهد شد (بند ۴ ماده ۱۱۴۵ ق.م).
بخش دوم: مبانی نظری فسخ
پیش‌تر گفته شد که فقها و نویسندگان حقوقی برای خیارات قانونی سه مبنای عمده ذکر نموده‌اند، که عبارتند از: قاعده لاضرر، نظریه شرط ضمنی و رعایت مفاد تراضی و بالاخره نظریه عیب اراده.
این بخش را به سه فصل تقسیم نموده و به مطالعه و بررسی این مبانی خواهیم پرداخت تا ببینیم کدامیک از مبانی یاد شده بهتر می‌تواند جعل و اعمال خیارات را توجیه نماید و با مقررات قانون مدنی سازگارتر می‌باشد.
فصل اول: قاعده لاضرر
قاعده لاضرر یکی از مهم‌ترین «قواعد فقه» اسلامی است که در همه ابواب فقه اعم از عبادات و معاملات، بازتاب داشته و از زمان پیامبر اسلام (ص) تاکنون مورد توجه مسلمانان بوده و فقیهان همه فرقه‌های مذهبی اسلام، قاعده مزبور را مورد توجه قرار داده‌اند. در فقه امامیه نیز به قاعده لاضرر عنایت زیادی بوده و فقهای بزرگ شیعه در کتاب‌های فقهی خود کراراً به این قاعده استناد کرده‌اند.
با آنکه نصوص شرعی متعددی به عنوان مدرک قاعده مزبور مورد استناد فقهاء واقع شده است، اما بدون تردید، قبح ضرر و حسن جلوگیری از آن و در نتیجه نهی از اضرار، از احکامی است که عقل، صرف‌نظر از متون شرعی یا ادله نقلی به آن حکم می‌کند و از مستقلات عقلیه به شمار می‌رود. به عبارت دیگر این قاعده از قواعد کلی مبتنی بر انصاف است.
بسیاری از فقها و نویسندگان حقوقی ما مدرک و مبنای بسیاری از خیارات را قاعده لاضرر می‌دانند، با این حال برخی نیز استناد به این قاعده را در توجیه خیار نپذیرفته‌اند.
ما در این فصل به مطالعه این قاعده به عنوان مبنای خیار خواهیم پرداخت.
مطالب این فصل را به پنج مبحث به شرح ذیل تقسیم خواهیم کرد:
مدارک و مستندات قاعده لاضرر، مفهوم قاعده لاضرر، مفهوم ضرر و مصادیق آن، رابطه قاعده لاضرر با دیگر ادله احکام و قاعده لاضرر مبنای فسخ قرارداد.
مبحث اول: مدارک و مستندات قاعده لاضرر
در این مبحث مدارک و مستندات قاعده لاضرر را مورد مطالعه قرار داده و از منظر کتاب یعنی قرآن کریم، احادیث، اجماع و عقل این قاعده را بررسی می‌کنیم؛ هر چند قاعده لاضرر همچنان‌که گفته شد از قواعد عقلیه محسوب می‌شود، لیکن با آن همه تلاش و تکاپوی فقهای عظام در این خصوص نمی‌توان چراغ نقل را که فرا راه عقل قرار داده شده نادیده گرفت.
گفتار اول: قاعده لاضرر براساس آیات قرآن کریم
در قرآن کریم آیات متعددی خصوصاً در قسمت‌های مربوط به بیان احکام وجود دارد، که یا مستقیماً بر نهی و منع از اضرار دلالت و تأکید دارند و یا آنکه غیرمستقیم از مفهوم آیات می‌توان این معنی را استنباط کرد. که ذیلاً به توضیح آنان خواهیم پرداخت.
الف) «لا تضار والده بولدها و لا مولود له بولده و علی الوارث مثل ذلک…».[۱۳۲]
در ترجمه و تفسیر آیه فوق دو احتمال مد نظر مفسرین قرار گرفته است.
بر مبنای احتمال اول چنانچه فعل «لاتضار» به صورت فعل معلوم در نظر گرفته شود و با زاید دانستن با در «بولدها»، آیه مزبور پدر و مادر را از زیان رساندن به فرزندانشان نهی می‌کند به عبارت دیگر هیچ یک از پدر و مادر حق نخواهند داشت سلامتی و آرامش کودک خویش را ملعبه و وسیله مشاجره و تنازع خویش قرار دهند و از این طریق به او زیان رسانند.
و بر مبنای احتمال دوم چنانچه فعل «لاتضار» به صورت مجهول پنداشته شود و با در «بولده» و «بولدها» به عنوان باء سببیّت تلقی گردد، و پدر و مادر از نظر دستور زبان عربی در این جمله نایب فاعل تلقی شوند ترجمه و معنای آیه تقریباً چنین خواهد بود که:
«به پدر و مادر نباید به سبب فرزند زیان و ضرر وارد آید و وارث پدر و مادر یا فرزند نیز همین وظیفه و تکلیف را بر عهده دارند».
که می‌توان گفت تفسیر و مفهوم آیه این است که در فرض مثال اگر پدری بخواهد فرزند شیرخوار خود را به دایه بسپارد، قطعاً مادر به دلیل انس و الفت و عشق و علاقه‌ای که به کودک شیرخوار خویش دارد روانش رنجور و دچار تشویش و اضطراب خواهد شد و نتیجتاً از این امر متضرر خواهد گشت که منهی قرآن کریم است و یا بالعکس چنانچه مادر به منظور ایذاء و آزار پدر کودک، از شیر دادن به طفل شیرخوار خویش خودداری نماید قهراً در این صورت پدر دچار آسیب و آزار خواهد شد که این عمل نیز از نظر آیه شریفه مذموم و منهی است. به هر تقدیر چنانچه فعل «لاتضار» خواه به صورت فعل معلوم انگاشته شود و یا به شکل فعل مجهول پنداشته گردد، هر چند تلفظ آن در هر دو صورت یکسان است ویژگی و خصوصیتی در منع و نهی در اضرار پدر و مادر به یکدیگر و یا فرزند وجود نداشته، و در هر دو صورت حرام است و بدین لحاظ به سبب فقدان خصوصیت در این حکم این نهی حقیقت در حرمت اضرار به طور کلی دارد.
ب) «… و لا تضاروهُن لتضیقوا علیهن[۱۳۳]».
ترجمه و معنای آیه را مترجمین و مفسرین اینگونه دانسته‌اند که «با سخت‌گیری و تحت فشار و تنگنا قرار دادن زنان مطلقه به آنان زیان نرسانید».
در حقیقت خداوند از اینکه در مدت عده با امتناع از پرداخت هزینه زندگی زنان مطلقه بر آنان سخت گرفته شود نهی کرده است.
ج) «و اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف و لاتمسکوهن ضراراً لتعتدوا من فعل ذلک فقد ظلم نفسه[۱۳۴]».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 10:23:00 ب.ظ ]




- اجرای سیاست تمرکززدایی مداوم و الزام به رعایت برنامه­ ها و طرح‌های تهیه شده از جمله آمایش در تصمیم­‌گیری‌ها و اقدام­های صورت گرفته در تمامی شهرهای استان.
- همانطور که قبلاً اشاره شد، اکثریت شهرهای استان (روستاهای تبدیل شده به شهر) از حداقل معیار شهر شدن (حداقل جمعیت ده هزار نفری) برخوردار نیستند. پیشنهاد می­ شود برای اینکه شهرهای متوسط و کوچک بتوانند نقش موثر و مثبتی برای توسعه منطقه­ای داشته باشند لازم است در تعریف شهر و ملاک­های شهر شدن تجدیدنظر شود و در جهت توسعه زیرساخت­ها و امکانات، تقویت پایه اقتصادی شهر و ساختار اشتغال در این شهرها عمل شود.
دانلود پایان نامه
- همانطور که مشخص است جمعیت بالای شهر مشهد در شبکه شهری استان خراسان­رضوی در الگوی نخست شهری نقش به سزایی داشته است که با اجرای سیاست­های مختلف مانند ایجاد شهرهای جدید در اطراف شهر مشهد و یا تقویت امکانات و زیرساخت‌های دو شهر جدید گلبهار و بینالود سرریز جمعیت شهر مشهد را به سمت این شهرها سوق داد.
- روش دیگر کاهش جمعیت، تقویت شهرهای متوسط و کوچک نظام شهری استان است تا از مهاجرت­های بی­رویه به شهر مشهد جلوگیری شود البته این سیاست­ها باید در مقیاس کشوری هم صورت گیرد زیرا بخشی از مهاجرین مربوط به سطح کشور است و برای ایجاد تعادل و توازن در الگوی استقرار جمعیت نیز نیازمند سیاست­ها و استراتژی­ های مناسب مهاجرتی می­باشد. آنچه مسلم است ادامه روند مهاجرت­ها و فاصله شهر مشهد با شهرهای دیگر، عدم تعادل در شبکه­شهری را تشدید خواهد کرد.
- سیاست­ها نشان داده است که سوق سرمایه­ها به سمت شهرهای کوچک و متوسط، باعث ثبات منطقه­ای گردیده و از رشد شهرهای بزرگ جلوگیری می­ کند. بنابراین پراکنش صنایع به سمت شهرهای متوسط و کوچک، تقویت سرمایه ­گذاری در شهرهای متوسط و فراهم نمودن امکانات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در این شهرها باعث تقویت رابطه آن­ها با شهرهای بزرگ و کوچک و تعادل سیستم سکونتگاهی می­ شود و تا زمانی که فعالیت منتهی به اشتغال در شهرهای متوسط و کوچک مستقر نشود، جمعیت تثبیت نمی­ شود. جمعیت تنها با امکانات در شهرها ساکن نمی­شوند بلکه با فعالیت، اشتغال و درآمدزایی سکونت پایدار می­ شود.
فهرست منابع
[۱] ابراهیم­زاده، عیسی؛ اسکندری­ثانی، محمد؛ اسماعیل­نژاد، مرتضی. ۱۳۸۹ «کاربرد تحلیل عاملی در تبیین الگوی فضایی توسعه و توسعه ­نیافتگی شهری- منطقه­ای در ایران»، جغرافیا و توسعه. شماره ۱۷، صص ۲۸-۷٫
[۲] ابراهیم­زاده، عیسی؛ نگهبان مروی، محمد.۱۳۸۳ «تحلیلی بر شهرنشینی و جایگاه شهرهای جدید در ایران». تحقیقات جغرافیایی. شماره ۷۵، ۱۷۲- ۱۵۲٫
[۳] احمدی پور، زهرا (۱۳۸۰). تقسیمات کشوری و امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه مطالعات استراتژیک، دوره ۳، شماره ۷ و ۸، صص ۲۸۲- ۲۷۹٫
[۴] احمدی­پور، زهرا. ۱۳۷۸ «مروری بر تاریخچه و سیر تحولات تقسیمات کشوری در ایران»، مجله رشد جغرافیا، شماره ۵۰، صص ۳۵- ۲۷٫
[۵] احمدی‌پور، زهرا. ۱۳۹۳، جزوه کلاسی ابعاد سیاسی و امنیتی آمایش سرزمین.
[۶] اخباری، محمد؛ یداللهی، محسن. ۱۳۸۴ « فرایند تصمیم ­گیری تقسیم استان خراسان و اثرات سیاسی-اجتماعی آن». فصلنامه جغرافیا ژئوپلیتیک. شماره ۲، صص ۴۲- ۲۳٫
[۷] اعتماد، گیتی؛ حسامیان، فرخ؛ حائری، محمدرضا. ۱۳۸۸، شهرنشینی در ایران. چ هفتم، تهران: آگاه.
[۸] اعظمی، هادی؛ دبیری، علی اکبر.۱۳۹۰ «تحلیل عناصر تهدید سیاسی – امنیتی در نظام تقسیمات کشوری ایران ». مدرس علوم انسانی- برنامه ریزی و آمایش فضا. دوره پانزدهم، شماره ۴ (پیاپی ۷۴)، صص ۶۳- ۸۳٫
[۹] اعظمی، هادی؛ دبیری، علی­اکبر. ۱۳۹۰ «تحلیل نظام تقسیم سیاسی فضا در ایران». فصلنامه ژئوپلیتیک. سال هفتم، شماره دوم، صص ۱۸۱- ۱۴۷٫
[۱۰] امکچی، حمیده. ۱۳۸۴، شهرهای میانی و نقش آن­ها در چهارچوب توسعه ملی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.
[۱۱] امیدوار، کمال؛ بیرانوندزاده، مریم؛ رستم گورانی، ابراهیم. ۱۳۸۸ «تحلیل شبکه­شهری و توزیع فضایی جمعیت در کانون­های شهری استان هرمزگان». فصلنامه جغرافیایی چشم انداز زاگرس. سال اول، شماره ۲، صص ۱۳۲- ۱۰۹٫
[۱۲] آلوین، ی. سو. ۱۳۸۰، تغییر اجتماعی و توسعه. ترجمه: محمود حبیبی مظاهری [تهران]: پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ دوم.
[۱۳] بحرینی، سید حسین. ۱۳۷۶ «شهرسازی و توسعه پایدار». رهیافت. شماره هفدهم.
[۱۴] پاپلی­یزدی، محمدحسین.۱۳۸۳، نظریه­ های شهر و پیرامون. تهران: انتشارات سمت.
[۱۵] پاپلی­یزدی، محمدحسین؛ ابراهیمی، محمد امیر.۱۳۹۰، نظریه­ های توسعه روستایی. تهران: انتشارات سمت.
[۱۶] پاپلی­یزدی، محمد حسن؛ رجبی سناجردی، حسین. ۱۳۸۲، نظریه­ های شهر و پیرامون. تهران: سمت.
[۱۷] پارسی­پور، حسن؛ رضویان، محمدتقی. ۱۳۹۱ «تحلیلی بر نظام شبکه­بندی در زیرمنطقه­های جدید حاصل از تقسیم استان خراسان». فصلنامه برنامه­ ریزی منطقه­ای. سال دوم، شماره ۶، صص ۵۵- ۴۳٫
[۱۸] پورطاهری، مهدی. ۱۳۹۲، کاربرد روش­های تصمیم ­گیری چند شاخصه در جغرافیا. چ سوم، تهران: سمت.
[۱۹] پیله­ور، اصغر؛ عطایی، سینا؛ زارعی، عبدالله. ۱۳۹۱ «بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل­فضایی در ساختار شهری با بهره گرفتن از فن چیدمان». پژوهش­های جغرافیای انسانی. شماره ۷۹، صص ۱۰۲- ۸۷٫
[۲۰] تایلور، نایجل.۱۳۹۳، نظریه­ های برنامه ریزی شهری (از آغاز تاکنون). ترجمه: محمود شورچه [تهران]: مدیران امروز، چاپ اول.
[۲۱] تبریزی، جلال؛ قاسمی، اکرم؛ موذن، سهراب. ۱۳۹۲ «عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی شهرستان­های استان زنجان ». پژوهش و برنامه­ ریزی­شهری. سال چهارم، شماره سیزدهم، صص ۳۴- ۱۹٫
[۲۲] تقوایی، مسعود؛ رضایی، مریم. ۱۳۸۹ «تحلیلی جغرافیایی بر شبکه­­شهری استان ایلام با تأکید بر نقش شهرهای کوچک». جغرافیا و برنامه­ ریزی (دانشگاه تبریز). سال ۱۵، شماره ۳۲، صص ۹۳- ۶۵٫
[۲۳] تقوایی، مسعود؛ کنعانی، محمدرضا. ۱۳۹۳ «بررسی وضعیت تعادل فضایی نظام شهری ایران در سطح ملی- منطقه­ای طی سال ۶۰ سال اخیر». برنامه­ ریزی فضایی (جغرافیا). سال چهارم، شماره اول، صص ۲۰۰- ۱۶۹٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]




تولید
سود
قیمت‌سهم
افزایش حجم معاملات اوراق
جلوگیری از افت شدید قیمت سهام
افزایش حجم معاملات بازار
بنگاه تولیدی
سهامدار و صاحب ورقه
بازار سرمایه
سود
افزایش اشتغال و تولید
افزایش سرمایه‌گذاری
کاهش تورم
….
تامین‌مالی
قیمت‌تبدیل
شکل (۴-۶): انتشار اوراق قابل تبدیل ارزی برای بنگاه صادرکننده محصول
پایان نامه - مقاله - پروژه
تبیین مدل عملیاتی
اوراق مشارکت قابل تبدیل صرف نظر دو نوع تشریح شده در بخش قبل، بر حسب “نوع اعمال اختیار” می‌توان به سه دسته کلی تقسیم نمود؛ اوراق مشارکت قابل تبدیل با اختیار فروش، اوراق مشارکت قابل تبدیل با اختیار خرید و اوراق مشارکت قابل تبدیل بدون اختیار خرید و فروش. در ادامه به تشریح فرایند انتشار هر یک از این موارد می‌پردازیم.
۱- نوع اول: اوراق مشارکت قابل تبدیل با اختیار فروش[۲۳۱]
نهادهای فعال در انتشار این نوع اوراق عبارتند از: ۱. بانی یا فروشنده؛ ۲. واسط؛ ۳.امین؛ ۴. عامل تبدیل و پرداخت؛ ۵. ضامن؛ ۶. شرکت تامین سرمایه؛ ۷.موسسه رتبه بندی اعتباری.
در ادامه فرایند انتشار اوراق دسته اول بیان شده است:
مرحله ۱: عرضه به بازار اولیه
۱- بانی اقدام به انتخاب امین می کند.
۲- واسط توسط امین تاسیس می‌شود.
۳- ارزش طرح مشارکتی (ریالی- ارزی) بانی نزد شرکت بورس توسط بانی تعیین و به تایید امین و واسط می‌رسد.
۴- واسط جهت اخذ مجوز انتشار از سازمان، اقدام به ارائه اطلاعات و مدارک مورد نیاز می کند.
۵- موسسه رتبه‌بندی اعتباری، اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل را رتبه‌بندی می‌کند.
۶- واسط اقدام به تعیین شرکت تامین سرمایه می کند.
۷- بانی با معرفی ضامن به واسط و سازمان، اقدام به عقد توافق‌نامه بین بانی- ضامن و ضامن – واسط می‌کند.
۸- واسط امیدنامه اوراق را به عموم عرضه می‌کند و از طریق شرکت تامین سرمایه اقدام به پذیره‌نویسی اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل نموده و به وکالت از طرف سرمایه‌گذاران امور مربوط به طرح را مدیریت می‌کند.
شایان ذکر است از آنجایی که دارایی طرح مشارکتی قابل تقسیم نیست،[۲۳۲]فرایند انتشار به صورت زیر است.

 

    1. واسط در خواست انتشار اوراق از طریق تعهد پذیره‌نویسی را به شرکت تامین سرمایه می‌دهد.

 

    1. شرکت تامین سرمایه مبلغی معادل کل ارزش اوراق را به حساب مشترک امین و واسط واریز می کند.

 

    1. شرکت تامین سرمایه اقدام به انتشار اوراق و دریافت وجوه از سرمایه‌گذاران می نماید.

 

۹- واسط با پرداخت وجوه بدست آمده به بانی، دارایی طرح مشارکتی را به وکالت از سرمایه‌گذاران خریداری می کند
۱۰- اسناد و مدارک مثبت مالکیت طرح به وکالت از سرمایه گذاران در اختیار امین قرار می‌گیرد.
۱۱- بانی سود علی‌الحساب اوراق را در موعدهای مقرر به امین پرداخت می‌کند.
شکل (۴-۷): مرحله ۱: عرضه به بازار اولیه
مرحله ۲: تبدیل اوراق یا اعمال اختیار فروش
با توجه به ویژگی این نوع اوراق، اگر تا پیش از سررسید، سرمایه‌گذاری تمایل به اعمال یا تبدیل اوراق داشته باشد، مدل عملیاتی دو فرایند فوق به صورت زیر می‌باشد.
الف) اعمال اختیار فروش اوراق توسط سرمایه‌گذاران
با توجه به ویژگی این نوع اوراق، اگر تا پیش از سررسید، سرمایه‌گذاری تمایل به اعمال موقعیت اختیار فروش نماید، مراحل زیر بایستی سپری گردد.
۱- ارائه درخواست اعمال اختیار فروش توسط سرمایه‌گذار به عامل تبدیل و پرداخت (شرکت سپرده‌گذاری مرکزی)
۲- ابطال اوراق و درخواست مبلغ اصل سرمایه‌گذاری از واسط
سرمایه‌گذار
بانی
عامل تبدیل و پرداخت
۳- درخواست وجه
واسط
۴- پرداخت وجه
۲- ابطال اوراق و درخواست اصل سرمایه + بهره متعلقه
۵- پرداخت وجه پس از کسر کارمزد
۱- درخواست اعمال اختیار فروش
۶- پرداخت وجه پس از کسر کارمزد
شکل (۴-۸): اعمال اختیار فروش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:22:00 ب.ظ ]




شکل۲-۱: بانک خازنی نصب‏شده در سیستم توزیع
۲-۳- تأثیرات مثبت خازن‏های متوالی و موازی در شبکه قدرت
وظیفۀ اصلی خازنها، خواه متوالی باشند یا موازی و چه به صورت گروهی نصب شوند یا به صورت واحد جداگانه، عبارت از تنظیم ولتاژ و گذر توان راکتیو در محل نصب آنها است. خازن موازی، این کار را با تغییر ضریب توان بار انجام می‏دهد، در حالی که خازن متوالی با جبران کردن بی‏واسطۀ راکتانس القایی مداری که در آن به کار گرفته شده، این عمل را انجام می‏دهد.
۲-۳-۱- خازن‏های متوالی
این خازن‏ها که بصورت متوالی با خط بسته می‏شوند، به میزان بسیار محدودی در مدارهای توزیع به کار می‏روند، زیرا از انواع وسایل بسیار تخصصی‏اند و دامنه کاربرد کمی دارند. همچنین، به علت مسائل خاص مربوط به هر کاربرد، باید تحقیقات مهندسی پیچیدۀ فراوانی صورت گیرد. بنابراین، عموماً شرکتهای برق‏رسانی نسبت به نصب خازنهای متوالی، به ویژه در اندازه‏های کوچک، بی‏میل‏ هستند.
دانلود پایان نامه
۲-۳-۲- خازن‏های موازی
خازن‏های موازی که به موازات خطوط بسته می‏شوند بطور وسیعی در سیستم‏های توزیع به کار می‏روند. خازنهای موازی، توان یا جریان نوع راکتیو را تأمین می‏کنند تا مولفۀ ناهمفاز جریان مورد نیاز یک بار القایی را جبران کنند. از جهتی، خازنهای موازی با جذب جریان پیش‏افتی که بخشی یا همۀ مؤلفۀ پس‏افتی جریان بار القایی را در نقطه نصب، خنثی می‏کند، مشخصۀ آن را اصلاح می‏کنند در ادامه به فواید نصب خازن بصورت موازی در شبکه اشاره می‏شود.
۲-۳-۲-۱- تصحیح ضریب‏توان
در بارهای توزیع نوعی، جریان نسبت به ولتاژ پس فاز است. کسینوس زاویه بین جریان و ولتاژ ارسالی را ضریب توان مدار می‏گویند. خازن‏ها توان راکتیو پیش‏فازی را از منبع می‏کشند، یعنی توان راکتیو پیش‏فازی برای بار فراهم می‏کنند. اگر یک بار با توان اکتیو P، توان راکتیو پس‏افتی Qو توان ظاهری Sکه در ضریبتوان پس‏افتی معادل تغذیه می‏شود در نظر گرفته شود. هنگامی که خازنی با ظرفیت Qc KVA موازی با بار نصب شود ضریب‏توان از cosθ۱ به cosθ۲ بهبود می‏یابد که در آن:

 

(۲-۱)  

۲-۳-۲-۲- کاهش تلفات
یکی از مهمترین مزایای نصب خازن در شبکه کاهش تلفات است. با نصب خازن در یک پست، جریان عبوری از فیدرها، پست‏ها، ترانسفورماتورها و کلیه المانهای قبل از محل نصب خازن تا ژنراتور کاهش می‏یابد. بدنبال کاهش تلفات توان، سه مزیت دیگر حاصل می‏شود که مربوط به کاهش تلفات بار حداکثر (تقاضا)، صرفه‏جویی در انرژی بخاطر کاهش انرژی تلفاتی و کاهش حداکثر بار راکتیو است.
۲-۳-۲-۳- آزادسازی ظرفیت
با نصب خازن در یک پست، توان راکتیو انتقالی از پست توزیع به محل بار کاهش می‏یابد و مقداری از ظرفیت فیدرها آزاد می‏شود. آزادسازی ظرفیت فقط محدود به فیدر نیست و شامل کلیه المانهای سیستم بین خازن و منبع شامل پست توزیع، فیدرهای فوق‏توزیع، پستهای انتقال، خطوط انتقال، ترانسفورماتورهای توزیع، فوق‏توزیع و انتقال تا ژنراتور می‏شود. آزاد شدن ظرفیت در سیستم قدرت باعث تأخیر در نصب و توسعه سیستم می‏گردد و سود قابل توجهی نیز به‏همراه خواهد داشت.
۲-۳-۲-۴- اصلاح ولتاژ
خازنها دارای دو فایده از نظر اصلاح ولتاژ هستند خازنهای قابل قطع و وصل بعنوان وسیله‏ای بجای تنظیم‏کننده‏های ولتاژ در فیدرها، پست‏ها و ترانسفورماتورهایی با نسبت تبدیل متغیر بکار می‏روند. خازنهای ثابت، ولتاژ متوسط سیستم را بالا می‏برند و همچنین باعث کم‏کردن تغییرات ولتاژ در طول فیدر نیز می‏شوند که در نهایت منجر به بهبود پروفیل سراسری ولتاژ سیستم خواهد شد.
۲-۳-۲-۵- بهبود قابلیت اطمینان سیستم با افزایش ظرفیت بارگیری خطوط
سیستم توزیع و انتقال در بعضی از گره‏ها یا نقطه‏بارها می‏تواند به خازنهای موازی برای کنترل توان راکتیو در جهت کاهش تلفات، بازیابی حد پایداری و بهبود کیفیت تغذیه متصل شود. این خازنها با افزایش توانایی بارگیری خطوط دچار قطعی شده، موجب افزایش سطح امنیتِ[۷] سیستم می‏شوند [۳]. نویسنده در [۳] امنیت سیستم را توانایی سیستم در پاسخگویی مناسب به اختلالات بوجود آمده در سیستم همچون خرابی ژنراتور یا ترانسفورماتور تعریف کرده است. بکارگیری خطوط اضافی (رزرو)[۸] یکی از روش های حفظ سیستم در یک سطح بخصوصی از امنیت است، در زمانی که قطعی اتفاق می‏افتد. در حقیقت خازنهای موازی قابل‏وصل به شبکه، می‏توانند نقشی همانند خطوط اضافی (رزرو) بازی کرده و به بهبود سطح امنیت کمک کنند [۳].
۲-۴- توجیه اقتصادی خازنها
به طور کلی منافع اقتصادی حاصل از نصب خازن را می‏توان چنین خلاصه کرد:
آزادسازی ظرفیت تولید
آزادسازی ظرفیت انتقال
آزادسازی ظرفیت پست توزیع
مزایای اضافی در سیستمهای توزیع:
الف) کاهش اتلاف انرژی (در مس)
ب) کاهش افت ولتاژ و به تبع آن بهبود پروفیل ولتاژ
ج) آزادسازی ظرفیت فیدر و تجهیزات وابسته به آن
د) تعویق یا حذف هزینه‏ های سرمایه‏گذاری ناشی از بهبود و یا توسعه سیستم
ه) افزایش سود ناشی از بهبود ولتاژ.
۲-۵- روش های جایابی خازن
روش های اصلی در موضوع جایابی بهینه خازن را می‏توان به چهار گروه عمده تقسیم نمود:
روش های تحلیلی[۹]
برنامه‏نویسی ریاضی[۱۰]
روش های ابتکاری[۱۱]
روش های مبتنی بر هوش مصنوعی[۱۲]
۲-۵-۱- روش های تحلیلی
روش های تحلیلی از ابتدایی‏ترین روش های مورد استفاده در مسئله جایابی خازن بودند این روشها بیشتر زمانی متداول بودند که واحدهای محاسباتی و رایانه‏هایی با سرعت بالا در دسترس نبودند. روش های تحلیلی با محاسبه یک تابع صرفه‏جویی در ظرفیت سر و کار داشتند که اغلب بصورت رابطه (۲-۲) داده می‏شد:

(۲-۲)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:22:00 ب.ظ ]




۳-۶-۳- اضافه ولتاژ گذرای سریع: ۵۹
۳-۶-۴- اضافه ولتاژ درترانسفورماتور تغذیه شعاعی و انتهای خطوط باز: ۵۹
۳-۷- روش های کنترل گذراهای ناشی از کلید زنی بانکهای خازنی موازی: ۶۰
۳-۷-۱- روش کنترل بستن همزمان با بیشینه ولتاژ ۶۰
۳-۷-۲- روش کلید زنی در صفر ولتاژ Voltage zero synchronous closing) ) 62
۳-۷-۳- استفاده از کلیدهای همراه امپدانس ۶۲
۳-۷-۴- استفاده از برقگیر ۶۵
۳-۷-۵- هارمونیک های سیستم و ایجاد رزونانس در اثر وجود خازن در مدار ۶۵
۳-۸- انواع روش های بکار رفته جهت خازن گذاری در شبکه توزیع ۶۶
۳-۹- نتیجه گیری ۶۸
فصل ۴: بررسی کارهای انجام شده در زمینه بهبود کیفیت توان ۶۹
فصل ۵: مطالعه الگوریتم بکاررفته و نتایج شبیه‌سازی ۷۶
۵-۱- مقدمه ۷۷
۵-۲- معرفی الگوریتم مورچگان ۷۷
۵-۲-۱- جایگاه الگوریتم در بهینه‌سازی ۷۷
۵-۲-۲- تشریح نحوه عملکرد الگوریتم به‌صورت توصیفی ۷۸
۵-۲-۳- تابع هزینه ۸۰
۵-۲-۴- فلوچارت الگوریتم مورچگان برای تجدید آرایش شبکه قدرت ۸۰
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵-۳- معرفی شبکه‌ تست استفاده‌شده ۸۱
۵-۴- شبکه ۱۴ باسه ۸۲
۵-۴-۱- اطلاعات باس های شبکه ۸۲
۵-۴-۱- نتایج شبیه سازی برای سیستم ۱۴ باسه ۸۴
۵-۵- شبکه ۳۰ باسه ۸۵
۵-۵-۱- اطلاعات باس های شبکه ۸۵
۵-۵-۲- نتایج شبیه سازی برای سیستم ۳۰ باسه ۸۸
۵-۶- معرفی فیدر سرکویر دامغان ۸۹
۵-۶-۲- مقادیر عددی برای میزان بارها ۸۹
۵-۶-۳- توپولوژی شبکه ۹۱
۵-۶-۴- نتایج شبیه سازی ۹۲
فصل ۶: نتیجه‌گیری و پیشنهاد‌ها ۹۴
فصل ۷: مراجع ۹۷
فهرست شکل‌ها
شکل (۲-۱) شمای یک SVC 22
شکل (۲-۲) دیاگرام فازوری SVC 23
شکل (۲-۳) در وسط خط انتقالSVC 24
شکل (۲-۴) طرح امپدانسی شبکه ۲۴
شکل (۲-۵) مشخصه انتقال SVC 24
شکل (۲-۶) CSC در وسط خط انتقال ۲۶
شکل (۲-۷) دیاگرام فازوری CSC 26
شکل (۲-۸) مشخصه های انتقال CSC 27
شکل (۲-۹) مشخصه های انتقال ۲۸
شکل (۲-۱۰) دیاگرام فازوری جابجاگر نوع QBT 29
شکل (۲-۱۱) اثر تغییر پارامتر کنترلی ( ) بر روی مشخصه انتقال ۲۹
شکل (۲-۱۲) ساختار کلی IPC در خط انتقال ۳۰
شکل (۲-۱۳) دیاگرام فازوری IPC 30
شکل (۲-۱۴) مشخصه انتقال IPC 30
شکل (۲-۱۵) مدار معادل IPC 31
شکل (۲-۱۶) طرح VSC در کاربرد STATCOM 33
شکل (۲-۱۷) طرح پایه ای مدل VSC 33
شکل (۲-۱۸) مشخصه های جبران کننده های ایستا با کنترل حلقه بسته ولتاژ . الف) SVC ، ب) STATCOM 35

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:21:00 ب.ظ ]