سال نسبت درآمد مالیاتی به GDP

سهم نفت سهم مالیات‌ها سهم سایر درآمدها ۱۳۷۰ ۷/۵ ۱/۵۱ ۹/۳۹ ۹ ۱۳۷۱ ۸/۵ ۵۲ ۲/۳۸ ۸/۹ ۱۳۷۲ ۳/۴ ۵/۷۲ ۱/۲۰ ۴/۷ ۱۳۷۳ ۲/۴ ۴/۷۳ ۸/۱۸ ۸/۷ ۱۳۷۴ ۴ ۱/۶۴ ۶/۱۷ ۳/۱۸ ۱۳۷۵ ۳/۵ ۲/۵۷ ۹/۲۱ ۹/۲۰ ۱۳۷۶ ۱/۶ ۴/۵۸ ۸/۲۷ ۸/۱۳ ۱۳۷۷ ۷/۵ ۲/۴۲ ۸/۳۴ ۲۳ ۱۳۷۸ ۶ ۲/۴۸ ۲۸ ۸/۲۳ ۱۳۷۹ ۳/۶ ۸/۵۶ ۳۵ ۲/۸ ۱۳۸۰ ۳/۶ ۷/۵۹ ۳/۳۳ ۷ ۱۳۸۱ ۵/۵ ۱/۶۲ ۲/۳۰ ۶/۷ ۱۳۸۲ ۹/۵ ۷/۶۱ ۳/۳۱ ۷ ۱۳۸۳ ۲/۶ ۵۹ ۱/۳۳ ۹/۷ ۱۳۸۴ ۵/۶ ۱/۴۸ ۷/۳۴ ۱۷ ۱۳۸۵ ۵/۷ ۹/۴۳ ۶/۳۶ ۲/۱۹ ۱۳۸۶ ۳/۷ ۷/۳۶ ۵/۴۰ ۵/۲۳

(معاونت برنامه‌ریزی و فن­آوری اطلاعات، ۱۳۸۹)

 

همین طور با تحلیل جدول ۲-۷ ‌به این نتیجه می­رسیم که در طول سال‌های اخیر این نسبت تغییر چندانی نداشته و همواره سهم نفت از تولید ناخالص داخلی بیشتر از مالیات بوده و این نتیجه تأییدی بر ناکارآمدی نظام مالیاتی کشور است.

 

شاخص دومی که برای بررسی کار آیی نظام مالیاتی یک کشور به کار گرفته می­ شود، نسبت مالیات‌ها (Tax) به کل منابع تأمین بودجه دولت (GR[2] ) است. بالا بودن این شاخص نشان‌دهنده عملکرد مالی مثبت دولت است. حداقل و حداکثر این مقدار برای کشورهای ذکرشده در جداول قبلی، به ترتیب ۸۱ و ۲۵/۹۲ درصد بوده است؛ یعنی این کشورها در بدترین شرایط ۸۱ درصد از هزینه های دولت را از طریق اخذ مالیات تأمین ‌می‌کنند در حالی که این نسبت برای ایران در بهترین سال­ها حدود ۴۰ درصد است (در ایران در طی سال‌های ۷۰ تا ۸۶، این رقم بین ۱۷ تا ۴۰ درصد در نوسان بوده است)؛ یعنی سهم مالیات‌ها از کل منابع تأمین مالی بودجه دولت در بهترین حالت نصف همین نسبت در بدترین شرایط برای کشورهای مورد بررسی بوده است. قسمت اعظم این ۴۰ درصد نیز مالیات بر درآمدهای نفت است. به طور مثال، مالیات بر واردات که حدود ۳۰ درصد درآمدهای مالیاتی کشور را تشکیل می­دهد، شدیداًً وابسته به درآمدهای نفتی است.

 

معیار دیگر برای مقایسه درآمدهای مالیاتی ایران با سایر کشورهای مورد بررسی، ترکیب مالیات‌ها است. در این زمینه، در ایران مالیات‌های مستقیم سهم زیادی را به نسبت سایر کشورهای مورد بررسی دارد، به طوری که سهم مالیات‌های مستقیم در سایر کشورهای مورد بررسی بین ۳۴/۱۰ تا ۲۵/۵۹ در نوسان است در حالی که در ایران این رقم ۶۶ درصد است که قسمت اعظم آن را مالیات بر شرکت‌ها تشکیل می­دهد.

 

در کشورهای صنعتی حدود ۹۰ درصد، در کشورهای اروپایی حدود ۸۰ درصد و در کشورهای در حال توسعه و آفریقا ۶۳ درصد درآمدهای مالیاتی از دو منبع مالیات بر درآمد، سود و منافع سرمایه و مالیات بر کالا و خدمات حاصل می­ شود. در ایران نیز سهم مالیات بر درآمد، سود و منافع سرمایه ۱۲/۳۵ درصد است که مشابه سایر کشورهاست با این تفاوت که حدود۷۰ درصد آن را مالیات بر شرکت‌ها تشکیل می­ دهند که این امر نشان‌دهنده اهمیت مالیات بر شرکت‌ها در ایران است، در حالی که در سایر کشورها قسمت اعظم آن از طریق مالیات بر مجموع درآمد جمع‌ آوری می­ شود که پرداخت‌کننده آن صاحبان مشاغل می­باشند نه شرکت‌ها.

 

همچنین در جدول ۲-۸، ترکیب مالیات‌های مستقیم و سهم این مالیات‌ها از کل درآمد

 

جدول ۲-۸ ترکیب مالیات‌های مستقیم و سهم این مالیات‌ها از کل درآمد مالیاتی ۸۶-۷۰ (ارقام به درصد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سال سهم مالیات‌های مستقیم از کل درآمدهای مالیاتی سهم مالیات بر درآمد سهم مالیات بر درآمد شرکت‌ها سهم مالیات بر ثروت ۱۳۷۰ ۶۶/۵۰ ۳/۳۴ ۵/۵۵ ۹/۹ ۱۳۷۱ ۹/۵۲ ۵/۲۷ ۱/۶۵ ۴/۷ ۱۳۷۲ ۶/۶۴ ۳/۲۹ ۲/۶۱ ۵/۹ ۱۳۷۳ ۳/۷۰ ۲/۲۹ ۲/۶۳ ۶/۸ ۱۳۷۴ ۷۳/۷۰ ۱/۳۳ ۴/۵۸ ۶/۸ ۱۳۷۵ ۵/۷۱ ۴/۳۳ ۶۰ ۷/۶ ۱۳۷۶ ۸/۶۳ ۵/۳۱ ۶۲ ۴/۶ ۱۳۷۷ ۶۸ ۷/۳۰ ۵/۶۲ ۷/۶ ۱۳۷۸ ۳/۶۴ ۵/۳۲ ۶/۶۰ ۹/۶ ۱۳۷۹ ۶/۵۳ ۹/۳۴ ۷/۵۷ ۴/۷ ۱۳۸۰ ۶/۵۴ ۹/۳۷ ۸/۵۳ ۳/۸ ۱۳۸۱ ۵۶ ۲/۳۲ ۵/۵۷ ۳/۱۰ ۱۳۸۲ ۲/۴۹ ۱/۲۸ ۵/۶۳ ۳/۸ ۱۳۸۳ ۶/۴۹ ۱/۲۸ ۵/۶۲ ۸/۹ ۱۳۸۴ ۴/۶۲ ۲/۱۸ ۶/۷۶ ۲/۵ ۱۳۸۵ ۴/۶۴ ۲۰ ۳۶/۷۴ ۵/۵ ۱۳۸۶ ۹/۶۵ ۱/۲۰ ۳/۷۳ ۲/۶

نماگرهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور، شماره های ۶، ۷ و ۸

 

مالیاتی کشور در سال­ها ۷۰ تا ۸۶ نشان داده‌شده است. این مقایسه نشان می­دهد که نظام مالیاتی ایران در بخش مالیات‌های مستقیم برخلاف سایر کشورها که تمرکز اصلی­شان بر مالیات بر مشاغل (مالیات بر مجموع درآمد) است، بر مالیات بر شرکت‌ها تمرکز دارد و در بخش مالیات‌های غیرمستقیم نیز به جای مالیات عمومی بر مصرف، بیشتر بر مالیات بر تجارت تمرکز ‌کرده‌است (پژویان و درویشی، ۱۳۸۹).

 

با توجه توضیحات فوق­الذکر، ‌به این نتیجه رسیدیم که سهم بالایی از درآمدهای مالیاتی را مالیات بر درآمد شرکت‌ها یا همان مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی تشکیل می­دهد، ‌بنابرین‏ لازم است در ادامه ابتدا مفهوم و تاریخچه شخص حقوقی ذکرشده و سپس درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی شرح داده شود.

 

مفهوم و تاریخچه شخص حقوقی

 

شخص حقوقی عبارت است از اهلیت و صلاحیت داشتن یا دارا شدن حقوق و اختیارات و قبول تکالیف و تعهدات و اجرا و اعمال آن‌ ها از طرف شخص حقوقی (کاتبی، ۱۳۵۱، ص ۱۲۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...