راهنمای نگارش مقاله در رابطه با رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران ... |
خودپنداره نیز به بازنمایی ذهن افراد از خودشان اشاره دارد، به همان صورتی که افراد از دیگران، مکان ها،رویدادها بازنمایی ذهنی دارند، از خودشان نیز بازنمایی ذهنی دارند. درواقع خود پنداره افراد از تجربیات و از اندیشیدن به این تجربیات ساخته می شود. احمدی(۱۳۸۶) در خصوص رشد خود پنداره اجتماعی معتقد است در محیط خانواده رشد می کند و از آنجا که نخستین و مهم ترین ارتباط کودک مادر است. بنابراین آنچه مادر درباره کودک خود فکر می کند و نحوه برخورد وی با نیاز های کودک همگی در ایجاد نوعی تفکر درباره خود مؤثر است و به مرور کودک رشد می کند بر کمیت و کیفیت ارتباطات اجتماعی اش با سایر اعضا خانواده افزوده می شود. این امر باعث تسهیل در رشد خود پنداره اجتماعی وی می گردد.
حمایت اجتماعی به عنوان شبکه ی حمایتی به سیستمی با دامنه ی بزرگ تا کوچک از افراد اشاره دارد که زمان نیاز به کمک قابل دسترس باشند. حمایت اجتماعی به صورت حمایت دریافتی و ادراک شده مفهوم سازی می شود. حمایت اجتماعی دریافتی اعمالی را در بر می گیرد که به وسیله اعضای شبکه اجتماعی انجام می شود تا به فردی که نیاز دارد کمک شود. حمایت اجتماعی ادراک شده مفومی است که باید به ارزیابی های ذهنی افراد درباره ی روابط و رفتار های حمایتی اشاره دارد(ساراسون و دیگران، ۱۹۹۰). در سال های اخیر تحقیقات بسیاری در زمینه پیامد های روانی اجتماعی حمایت اجتماعی انجام شده است. پژوهش ها نشان داده اند که حمایت اجتماعی مطلوب می تواند احساس تنهایی را کاهش داده(پاموکیو و میدان، ۲۰۱۰) و موجب رضایت از زندگی شوند(فاقدی و یعقوبی، ۱۳۸۷). با افزایش حمایت اجتماعی پاسخ به استرس در افراد کاهش یافته و سلامت روان فرد بهبود می یابد(تجلی و دیگران، ۲۰۱۰؛ وارن و دیگران، ۲۰۰۷). مطالعات نشان داده اند که شبکه ارتباطات و حمایت اجتماعی عامل مهمی برای تجربه های مثبت و پاداشی محسوب می شود که در نهایت به احساس خود ارزشمندی و عزت نفس افراد منجر می گردد(ایکیز و ساکار، ۲۰۱۰).
نتایج پژوهشی درباره اثر حمایت اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی نشان می دهد که حمایت اجتماعی از طریق تشویق ها و تنبیه ها در هنگام انجام فعالیت ها بر خودپنداره تحصیلی اثر می گذارد. پسخوراند دریافت شده از دیگران و میزان اطمینان افراد از نظر دیگران درباره میزان توانایی خود برای انجام فعالیت های تحصیلی می تواند بر باور آنها درباره توانایی هایشان اثر گذاشته و خودپنداره آنان را افزایش دهد(فولادوند و دیگران، ۱۳۸۸). همچنین شاکری نیا(۱۳۸۸)نیز در پژوهشی به بررسی رابطه سلامت عمومی، حمایت اجتماعی ادراک شده با خودپنداره در دانشجویان ساکن و غیرساکن مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه گیلان پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد که بین حمایت اجتماعی وخودپنداره دانشجویان رابطه منفی معنی دار وجود دارد بدین معنی که هرچه سطح حمایت اجتماعی افزایش می یابد خودپنداره فرد ارتقا می یابد. نتایج این مطالعه نیز حاکی از وجود رابطه بین میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و خودپنداره دانش آموزان تیز هوش بود و در تبیین این یافته و نتایج مطالعات پیشین می توان بیان کرد که برخورداری از حمایت اجتماعی خصوصا از جانب والدین و معلمان نقش بسیار مهمی در شکل گیری خودپنداره مثبت و احساس ارزشمندی دانش آموزان خواهد داشت که این مساله اهمیت ایجاد جو حمایتی را بیش از بیش برجسته می سازد.
فرضیه دوم پژوهش: بین مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول رابطه وجود دارد.
نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی ابعاد مهارت های اجتماعی از جمله بیانگری، حساسیت و کنترل هیجانی و بیانگری و کنترل اجتماعی با میزان خود پنداره دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد و تنها رابطه بین خود پنداره با بعد حساسیت اجتماعی معنی دار نبود. از این رو فرضیه دوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین مهارت های اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان دختر تیز هوش تایید می شود. این نتایج همسو با یافته های مطالعات پیشین از جمله محمودی(۱۳۹۳)، مددی و دیگران(۱۳۸۳)، کردی و دیگران(۱۳۸۹)، نظری و حسین پور(۱۳۸۸)، به پژو و دیگران(۱۳۸۸)، من ایو(۲۰۰۹) و کیریفیش(۲۰۰۶) بود.
پژوهشگران مهارت اجتماعی را مترادف با سازگاری اجتماعی میدانند، از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه ی خاص اجتماعی به طوری که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد( اسلبی و گوارا، ۲۰۰۳). مهارت های اجتماعی در واقع مجموع رفتارهای مثبت اجتماعی هستند که رضایت از ارتباطات اجتماعی و چگونگی الگوی رفتار اجتماعی فرد را پی ریزی می کنند و اشکال مختلفی دارد (سیکیر و دیگران، ۲۰۰۹). مهارت های اجتماعی توانایی برقراری روابط بین فردی با دیگران است به نحوی که از نظر جامعه قابل قبول، ارزشمند، منطبق بر عرف و در عین حال برای شخص خانواده و جامعه سودمند بوده و بهره های دو جانبه داشته باشند. یکی از نشانه های سلامت روانی و اجتماعی وجود همین ارتباطات اجتماعی است. داشتن چنین روابط گرم و صمیمی با انسان های دیگر منبع ایمنی، اعتماد راحتی و آسایش هر انسان سازمان و جامعه ای است(هارجی و دیگران، ۱۳۸۲).
به عقیده راجرز (۱۹۵۱)خودپنداره ترکیبی سازمان یافته از ادراکات خود است که مقبول آگاهی انسان می باشد. این ترکیب، مرکب از عناصری چون ادراک ویژگی ها، توانایی های شخصی و ادراک پندارهای خود در ارتباط با دیگران و محیط کیفیت ارزش هایی که مرتبط با تجارب و اشیا، اهداف و آرمان هایی که دارای ارزش مثبت و منفی است تلقی می شوند(امینی، ۱۳۸۴ ). کردی، کیان پور و شهنی ییلاق(۱۳۸۹) در پژوهش خود به مقایسه مهارتهای اجتماعی، خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دخترو پسر کم شنوا و عادی پرداختند. نتایج بدست آمده نشان داد که بین مهارتهای اجتماعی، و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر کم شنوا و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد ولی در خودپنداره تفاوت معنی دار بود. عدم برخورداری از مهارت های اجتماعی مشکلاتی نظیر بزهکاری، افت تحصیلی، ناسازگاری در مدرسه و اعتیاد و سوء مصرف دارو، ضعف در مهارت های اجتماعی به شمار می رود و لذا از نهاد آموزش و پرورش انتظار می رود که امکان رشد تمام استعداد های بالقوه کودکان و نوجوانان را فراهم سازد. نتایج این پژوهش نیز نشان داد که بین میزان مهارت های اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان تیز هوش رابطه معنی داری وجود دارد. در واقع تحقیقات نشان داده است که کلید تعیین و پیش بینی موفقیت و کامیابی تنها هوش هشناختی نیست. بسیاری از افراد با هوش شناختی بالا(تیز هوشان) در زندگی حیرانند حال آنکه بسیاری با هوش شناختی پایین تر به موفقیت و کامیابی دست یافته اند. شاید افراد با هوشی را بشناسیم که به علت بی لیاقتی اجتماعی یا فقدان انگیزه، در زندگی اجتماعی چندان موفق نیستند و چه بسا افراد با هوش عمومی متوسط و با اتکا و اعتماد به توانایی هایشان به موقعیت های اجتماعی و شغلی بالا و موفقیت های چشمگیری دست یافته باشند(بار آن ، ۲۰۰۰) که این امر اثر مثبتی بر میزان خودپنداره و تصور مثبت نسبت به خود دارد در دانش آموزان مورد بررسی دارد.
فرضیه سوم پژوهش: حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی میزان خودپنداره را در دانش اموزان دختر مدارس تیز هوشان متوسطه اول تبیین می کند.
نتایج تحلیل واریانس نشان داد که ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی پیش بین کننده مناسبی برای خودپنداره دانش آموزان می باشند. با توجه به سطح معنی داری مشخص شد که این مدل مدل معنی داری است و مقدار R2 نیز نشان می دهد که ۶۲ درصد از میزان خودپنداره دانش آموزان مورد بررسی توسط این ابعاد تبیین می شود. از این رو فرضیه سوم پژوهش تایید می شود. با توجه به میزان t و سطح معنی داری مشخص شد که در میان عامل های پیش بین مؤلفه های حساسیت هیجانی از بیشترین سهم در تبیین خودپنداره دانش آموزان برخوردار است. این نتایج همسو با یافته های مطالعات پیشین حسینیان(۱۳۸۲)، کردی و دیگران(۱۳۸۹)، شاکری نیا(۱۳۸۸ و ۱۳۹۱)، علوی و جنتی فرد(۱۳۹۱)، من ایو(۲۰۰۹)، آندرد و دیگران(۲۰۰۹)، ولفی و ساکس(۲۰۰۶)، چن و دیگران(۲۰۰۱) بود.
در دیدگاه معاصر، خودپنداره یک طرحواره شناختی تلقی می گردد(کامپیل و دیگران، ۱۹۹۶). در واقع خود پنداره هر فرد اقدامی است به منظور ساخت یک طرحواره برای سازماندهی ادراکات، احساسات و نگرش هایی که آن فرد در مورد خود دارد(وولفک، ۱۹۹۳) که شامل صفات، ارزشیابی ها، حافظه معنایی و دوره ای در مورد خود می باشد و پردازش اطلاعات مرتبط با خود را کنترل می کند(کیل استروم و دیگران، ۱۹۹۸). از نظر راجرز خودپنداره آن تصویر کلی است که فرد از خود دارد که این تصویر از طریق روابط اجتماعی کسب می شود در واقع به عقیده ی راجرز فرد با تعامل هایی که با اطرافیانش در محیط دارد و ارزیابی هایی که سایرین در مورد او می کنند به مفهومی از خویشتن می رسد که همان خودپنداره است(دیباج نیا، ۱۳۸۴). جکسون و همکاران در سال ۱۹۹۸ بیان کردند که کیفیت ارتباط والد – کودک در بسیاری از عوامل سلامت روان و خودپنداره و در راهبرد های سازگار به کار برده شده توسط کودک نقش دارد. آنان متذکر شدند که یک ارتباط خوب والد – کودک سبب رشد عزت نفس مثبت و خودپنداره قوی در نوجوانان و سلامت روان و استفاده از راهبرد های مقابله ایی مؤثر می گردد(جکسون و دیگران، ۱۹۹۸). در پژوهشی که توسط فریمن(۲۰۰۳) بر روی ۲۵۶ دانشجوی دانشگاه انجام شد مشخص شد که ساختار خانواده فرد در دوران کودکی و نوجوانی تاثیر عمیقی بر خودپنداره های آن ها در بزرگسالی دارد به طوری که افراد دارای خانواده از هم گسیخته به دلیل برخورداری از حمایت مالی کم تر، تعاملات نامناسب، مراقبت کمتر و بی تفاوتی معلمین و اولیا مدرسه از خودپنداره ضعیف تری برخوردارند و نهایتا دچار مشکلات هیجانی بیشتری می شوند.
حمایت اجتماعی ادراک شده مفهومی است که عموما به عنوان کمکی که از جانب دیگران در شرایط زندگی دریافت می شود، درک می گردد(تیلور، ۲۰۰۷). حمایت اجتماعی ادراک شده نیرومندترین نیروی مقابله، دشوارای برای رویارویی موفقیت آمیز و آسان در زمان درگیری با شرایط تنش زا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می کند(لی و دیگران، ۲۰۰۴). حمایت اجتماعی ادراک شده، از طریق ایفای نقش واسطه ای میان عوامل تنش زای زندگی و بروز مشکلات جسمی و روانی و همچنین تقویت شناخت افراد، باعث کاهش تنش شده و میزان بقا و کیفیت زندگی را در افراد افزایش می دهد(ساراسون و دیگران، ۲۰۰۰). در تحقیقات سارز و دیگران ۱۹۸۵؛ به نقل از خرمی، ۱۳۷۹) همبستگی متوسط و کمی بین نمرات حمایت اجتماعی ادراک شده و خشنودی افراد وجود داشت. یعنی میزان حداقلی از حمایت اجتماعی ادراک شده که خشنودی هر کس را تضمین می کند وجود ندارد. به عبارتی، برای بعضی مردم تعداد کمی دوستان نزدیک و وابستگان خشنودکننده است درحالیکه دیگران نیازمند حمایت از سوی افراد متعددی هستند. ولی به هر حال کسانی که سطوح بالائی از حمایت اجتماعی را در اختیار دارند حتی درصورت تجربه حادثه ناگوار و یا فشار و استرس جدید در مقابل بیماری کمتر آسیب پذیرند و شیوه های غیرانطباقی تفکر و رفتار بیشتر میان اشخاصی شایع است که در درون خانواده حمایت اجتماعی کمی دارند (ادویا و دیگران، ۲۰۰۵ ؛ رایان و دیگران، ۱۹۹۹ و مالیکارجون و دیگران، ۲۰۰۵). از این رو میزان آسیب پذیری جسمی و روانشناختی به موازات کاهش حمایت اجتماعی افزایش می یابد، به این معنی که ،حمایت اجتماعی به عنوان سپری در مقابل آشفتگی های زندگی در دنیای پیچیده عمل می کند (ساراسون،۱۹۸۷،به نقل از نجاریان و دیگران،۱۳۸۱). چن و دیگران(۲۰۰۱) به بررسی رابطه خودپنداره در رفتار اجتماعی پرداختند. برای این منظور ۲۸۶ نفر دانش آموز چینی انتخاب شدند در نتایج تحقیق همبستگی مثبتی بین پیشرفت تحصیلی با رهبری اجتماعی، تحمل ناکامی، مهارت جرأت ورزی اجتماعی، و نظرمثبت همسالان نسبت به فرد نشان داد. همین طور یک رابطه منفی بین خودپنداره با پرخاشگری ،ناسازگاریهای تحصیلی و نظر منفی همسالان نسبت به فرد گزارش شد. نتایج رگرسیون نشان داد که رهبری اجتماعی رفتارهای پرخاشگرانه، تحمل ناکامی، ناسازگاریهای تحصیلی، مهارت جرأت ورزی و نظر همسالان به ترتیب می تواند پیش بینی کننده خوبی برای خودپنداره در مدارس ابتدایی باشد.
اهمیت رفتار های اجتماعی به وسیله نقش مهمی که در شناسایی اسیب های روانی نوجوانان دارد تایید شده است. برای مثال اکثر طبقه بندی های تشخیصی که برای کودکان و نوجوانان به کار برده می شود عملکرد های اجتماعی را به عنوان شاخصی از اختلال در نظر می گیرند. کمبود مهارت های اجتماعی اغلب در میان نوجوانان که مشکلات رفتاری بیرونی دارند وجود دارد. همچنین کمبود مهارت های اجتماعی با تعدادی از بیماری های روانی نظیر افسردگی یا اضطراب همراه شده است و میزان خودپنداره مثبت را در دانش آموزان تحت تاثیر قرار می دهد(هانسن و دیگران، ۱۹۹۸). نابشیما(۲۰۰۴) در پژوهش خود که بین کشور های جنوب شرقی اسیا انجام داده بود به این نتیجه رسید که دانش آموزانی که نگرش و خودپنداره مثبتی نسبت به درس علوم دارند به نسبت همتایان خود دارای پیشرفت تحصیلی بالاتری هستند. به طوری که خودپنداره مثبت آنان به طور معنی داری پیشرفت تحصیلی شان را پیش بینی می کند. جونز(۱۹۷۳) طی یک بررسی به این نتیجه رسید که دانش آموزان با خودپنداره مثبت معمولا مطالب را راحت تر فرا می گیرند و فعالیت های دشوار و موقعیت های نااشنا تهدیدی برای آنها محسوب نمی شود. از طرف دیگر دانش آموزانی که نسبت به خود تصور منفی دارند کوشش کمتری برای داشتن نمرات خوب در مدرسه انجام می دهند(به نقل از هاشمی، ۱۳۷۸).
نتایج این پژوهش بر روی دانش آموزان مدارس تیز هوشان نشان داد که میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و برخورداری از مهارت های اجتماعی به میزان بالایی خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی می کند. پژوهش های انجام شده بر کودکان تیز هوش نیز نشان داد که مهارت های اجتماعی و عزت نفس در آنان بالاست(لوپیز، ۱۹۹۷؛ گروس، ۲۰۰۱؛ سوئتیک، ۲۰۰۲؛ جانک و لی، ۱۹۹۱؛ دال، ۲۰۰۰). از این رو افراد تیز هوش در ارزیابی و قضاوت نمرات بالاتری برای خود منظور می کنند. این افراد به خاطر موفقیت های بیشتری که در زمینه های مختلف و مخصوصا در زمینه تحصیلی نسبت به دانش آموزان عادی به دست می آورند در ارزیابی خویش به نقاط مثبت خود توجه کرده و این امر باعث افزایش عزت نفس این افراد در مقایسه با افراد عادی می شود. عزت نفس بالای این دانش آموزان تیزهوش بیانگر نگرشی از موافقت و پذیرش نسبت به قابلیت ها اهمیت و ارزش خود می باشد.روزنفلد، ریچمن و باون(۲۰۰۰) معتقدند دانش آموزانی که والدین دوستان و معلمان خود را حمایت کننده ادراک می کنند در مدرسه رفتار های مثبت بیشتری دارند. اگرچه به نظر می رسد حمایت ادراک شده از سوی معلم شرط لازم برای پیامد های تحصیلی مثبت است اما شرط کافی نیست. بنابراین پیامد های رفتاری مثبت هنگامی افزایش می یابند که حمایت از سوی معلممان به همراه حمایت از سوی والدین و دوستان ادراک شود. این پژوهشگران دریافتند که بیشترین پیامد های حمایت اجتماعی ادراک شده برای دانش آموزان افزایش میزان رضایت از مدرسه و باور های مثبت نسبت به خود است.
۵-۲- محدودیت ها و پیشنهاد های پژوهش
۵-۲-۱- محدودیت های پژوهش
-
- نتایج حاضر قابل تعمیم به سایر گروه ها و جوامع نیست.
-
- خود توصیفی بودن سوالات پرسشنامه نیز ممکن است باعث شود اطلاعات دقیق و قابل اعتمادی از دانش آموزان اخذ نشود.
-
- عدم کنترل متغیر های مزاحم و مداخله گری چون سطح اقتصادی – اجتماعی، شیوه های فرزند پروری والدین، محل سکونت که به نوعی با مهارت های اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و خودپنداره ارتباط دارند از دیگر محدودیت های این کار محسوب می شود.
۵-۲-۲- پیشنهاد های پژوهش
پیشنهاد های کاربردی پژوهش
-
- با توجه به ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک و شده مهارت های اجتماعی با خودپنداره دانش آموزان برنامه هایی در جهت آموزش مهارت های اجتماعی و افزایش عزت نفس دانش آموزان تدارک دید.
-
- سبک تربیتی والدین و فرهنگ بر میزان متغیر های مورد بررسی قرار گیرد.
-
- آموزش مهارت های اجتماعی نباید محدود به کودکان باشد بلکه نوجوانان و جوانان و بزرگسالان نیازمندی را که اجتماعی شدن آنها با مشکل مواجه شده است در بر گیرد. به بیان دیگر آموزش مهارت های اجتماعی باید از یک سو به عنوان بخشی از آموزش همگانی و از سوی دیگر به مثابه بخشی از آموزش بزرگسالان تلقی شود.
-
- در برنامه های رسمی و غیر رسمی مدارس جایگاه ویژه ایی برای پرورش مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی دانش آموزان در نظر گرفته شود.
پیشنهاد های پژوهشی
-
- پیشنهاد می شود میزان حمایت اجتماعی ادراک شده، مهارت های اجتماعی و خودپنداره سایر گروه های استثنایی(دانش آموزان کم توان ذهنی، نابینا، ناشنوا، معلولین حرکتی و ..) مورد بررسی قرار گیرد.
-
- با بررسی گروه های سنی متفاوت روند تحول، حمایت اجتماعی ادراک شده، مهارت های اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان تیز هوش مورد بررسی قرار گیرد.
منابع فارسی
احدی، خدابخش (۱۳۸۵) خودشناسی در روانشناسی. تهران: انتشارات مکیال.
استن ، هاوس،(۱۹۹۸) روانشناسی تربیتی، ترجمه مهرداد آزادمنش،(۱۳۸۰)،انتشارات ارسباران.
آقاجانی، سیف الله؛ نریمانی، محمد و آریاپوران، سعید (۱۳۹۰). مقایسه کمالگرایی و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی. فصلنامه ایرانی کودکان استثنایی، ۱۱(۱)، صص۸۹- ۸۳
امینی، جمال.(۱۳۷۹) بررسی رابطه خودپنداره دانش آموزان دوره متوسطه استان کردستان با وضعیت تحصیلی آنها در سال تحصیلی ۷۹-۷۸، وزارت آموزش و پرورش اداره کل استان کردستان.
ای.کرک، ساموئل و گالاگر، جیمز.جی(۱۹۹۳)؛ آموزش و پرورش کودکان استثنایی، ترجمه مجتبی جوادیان(۱۳۷۶)، آستان قدس رضوی، چاپ اول، تهران.
بارانزهی،حمیدرضا.(۱۳۸۵). مقایسه نمره خودپنداره در دانشجویان پزشکی با تجربه مصرف مواد و دانشجویانی که تجربه مصرف مواد ندارند. پایان نامه دکتری پزشکی عمومی، دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی سیستان و بلوچستان.
به پژو، احمد؛ خانزاده، عباسعلی (۱۳۹۱) شناسایی مهارتهای اجتماعی مورد نیاز کودکان کم توان ذهنی در محیط کلاس، فصلنامه مطالعات برنامه درسی ایران، سال۷، شماره ۲۵، صص۱۱۴-۹۵
بیابانگرد، اسماعیل(۱۳۸۴). روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
بیرشک، بهروز (۱۳۸۵) ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده و رویدادهای استرس زای زندگی با افسردگی،اندیشه و رفتار،شماره ۴۹. ص ۲ تا ۸.
بیک محمدی،محبوبه؛ اکبری، بهمن؛ ترخان، مرتضی (۱۳۹۱) تأثیر آموزش گروهی شناختی رفتاری و مصون سازی در مقابل فشار روانی بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان دختر دبیرستانی، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، سال ۱۳، شماره ۴، پیاپی ۵۰، صص ۵۰-۴۱
پورآقا، فاطمه(۱۳۹۲). اثربخشی آموزش مهارت های حل مساله و مدیریت استرس بر راهبرد های مقابله ای، سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانشجویان، طرح پژوهشی بهزیستی استان گیلان.
جمالی، اختر؛ روشنفکر، جواد؛ فضلی خانی، منوچهر؛ آقازاده، محرم؛ جامه بزرگ، ابولقاسم؛ مراد حاصل، مهدی (۱۳۸۳)،. احیای نقش راهنمایی و مشاوره ای معلمان. تهران: تزکیه.
جی، رابرت؛ استرانبرگ، سالی ریس(۲۰۰۳) تیزهوشی تعاریف و مفاهیم، ترجمه مجتبی امیر مجد(۱۳۸۵)، انتشلرلت دانژه، چاپ اول، تهران.
حسینیان،زهره(۱۳۸۲)مقایسه خودپنداره نوجوانان دختر و پسر گریزان و عادی، مجله ارمغان دانش،دوره ۱۰ شماره ۳۷.
حیدری، سعیده؛ سلحشوریان، آسیه؛ رفیعی، فروغ و حسینی، فاطمه(۱۳۸۸). ارتباط حمایت اجتماعی درک شده از سوی منابع حمایت و اندازه شبکه اجتماعی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان. نشریه دانشکده پرستاری و مامائی، دانشگاه علوم پزشکی ایران (نشریه پرستاری ایران)، دوره ۲۲، شماره ۶۱، صص ۱۸-۸
خجسته مهر، رضا (۱۳۸۵). بررسی ویژگیهای شخصیتی، مهارت های اجتماعی، سبکهای دلبستگی و ویژگیهای جمعیت شناختی به عنوان پیش بینهای موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوجهای متقاضی طلاق و عادی در اهواز. رساله دکتری روانشناسی، دانشگاه شهید چمران.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 11:03:00 ب.ظ ]
|