از طرف دیگر اندازه­ شرکت به عنوان فاکتوری از میزان در دسترس بودن اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد. به این معنا که اطلاعات شرکت­های بزرگ بیش از شرکت­های کوچک در دسترس همگان قرار می­گیرد. این موضوع سبب کاهش مسئله اطلاعات نامتقارن در شرکت­های بزرگ شده و می تواند بر انتخاب نوع مدیریت سود توسط مدیران اثر گذار باشد. بررسی­ها نشان می دهند که شرکت­های بزرگ با انگیزه­، (کاهش هزینه­ های سیاسی) و شرکت­های کوچک با انگیزه­، (اجتناب از گزارش زیان) اقدام به مدیریت سود می کنند(سیرگار[۲۰]، ۲۰۰۸).
اندازه شرکت بیانگر حجم وگستردگی فعالیت شرکت است. غالبا شاخص­ های را مبین اندازه می­دانند که عملکرد شرکت را نشان می­دهد نه ظرفیت آنرا(طرفی،۱۳۸۵).
شاخص­ های محاسبه اندازه شرکت
متغییر اندازه شرکت با لگاریتم شاخص مورد نظر محقق بر اساس اندازه مرتب شده و از همه شرکت­ها میانه گرفته می شود. عدد یک به شرکت­های داده می­ شود که اندازه کمتر از میانه دارد و کوچک هستند. عدد صفر نیز به شرکت­های بزرگ دارای اندازه بزرگ­تر از میانه داده می­ شود. که این شاخص ­ها عبارتنداز: میزان فروش شرکت، ارزش روز یا دفتری مجموع دارایی­ های شرکت. ارزش بازار یا دفتری سهام عادی، ارزش بازار یا دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری سهام به ارزش بازار آن، تعداد پرسنل، مساحت و زیر بنایی شرکت، میزان تولید شرکت، و یا ترکیبی از عوامل مذکور اندازه ­گیری می­ شود.
در این پژوهش برای تعیین اندازه شرکت از لگاریتم طبیعی ارزش دفتری دارایی های شرکت استفاده شده است. اندازه بر ساختار مالی و سودآوری شرکت موثر است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
مزایا و معایب شاخص­ های محاسبه اندازه شرکت
به منظور برقراری ارتباطی منطقی بین شواهد گرداوری شده اندازه شرکت و آزمون فرضیه ­های تحقیق باید از مدل رگرسیون استفاده کرد . برای آزمون فرضیه تاثیر اندازه شرکت از مدل لوجیت و از نرم افزار Spss و Excel و eviews می­توان استفاده کرد.
میزان دارایی­ ها
مزایا: درجه عینیت، مستند بودن و سهولت دسترسی به اطلاعات
معایب : لحاظ کردن ارزش دفتری دارایی­ ها که مربوط به سال های گذشته می­باشند رو درجه مربوط بودن کمتر.
نعداد پرسنل
مزایا : سهولت اندازه گیری
معایب : اختلافین مهارت، تخصص و کارایی کارکنان سازمان­ها و وجود کارکنان پاره­وقت و غیر مستقیم در سازمان­ها
میزان فروش
مزایا : درجه مربوط بودن و عینیت بالا
معایب : نوسانات شدید در فروش سالیانه شرکت­ها
ارزش بازار شرکت
مزایا : درجه مربوط بودن و عینیت بالا
معایب : در کشورهای فاقد بازار کارای سرمایه، ممکن است ارزش سهام حاکی از ارزش واقعی آن باشد
ب) زمان­بندی فروش دارایی­ های ثابت
۲-۲-۲ مفهوم زمان­بندی
مدیریت سود اقدام آگاهانه­ای است که مدیران به منظور کاهش نوسان­های دوره­ای سود چارچوب اصول و روش­های متداول حسابداری به آن دست می­زنند. مدیریت سود هدف مشخصی دارد و آن ایجاد جریان با ثباتی از رشد سود است. به طور کلی، جریان سود هموار را می توان به دو گروه تقسیم کرد که عبارتنداز: مدیریت سود طبیعی و مدیریت سود تعهدی. جریان هموارسازی طبیعی بر فرآیندی دلالت می کند که ایجاد سود به طور ذاتی جریان سود هموار تولید می­ کند و از اقدام­های مدیریت ناشی نمی­ شود. هموارسازی تعهدی نتیجه اقدام­های مدیریت است که به دو دسته هموارسازی واقعی و هموارسازی مصنوعی تقسیم می شود.
الف- هموارسازی واقعی سود: نشان دهنده اقدام­های مدیریت برای کنترل و تاثیرگذاری بر رویدادهای اقتصادی است. هموارسازی واقعی بر خلاف هموارسازی مصنوعی بر جریان­های نقدی تأثیر می­ گذارد. برای مثال، شرکت پروژه­ های سرمایه­ای را بر مبنای کوواریانس، مجموعه سود مورد انتظار انتخاب نماید. این تصمیم کنترل واقعی رویدادهای اقتصادی را نشان می دهد که به صورت مستقیم بر سودهای آتی تأثیر می گذارد و بنابراین، از آن به عنوان هموارسازی واقعی نام برده می شود.
ب- مدیریت سود مصنوعی: نشان دهنده دستکاری در حساب­ها توسط مدیریت به منظور هموار نمودن سود است. این دستکاری نتیجه رویدادهای اقتصادی نبوده، این پژوهش به بررسی مدیریت سود واقعی می ­پردازد. برای انجام مدیریت سود نیاز به ابزارهای مدیریت سود است. ابزار مدیریت سود وسیله ای است که مدیران در تلاش برای هموار کردن اعداد خاص حسابداری به کار می­برند. مدیران از ابزارهای متعددی برای مدیریت سود استفاده می­ کنند، ابزارهایی که به وسیله محققان آزمون شده ­اند شامل؛ اقلام تعهدی اختیاری، درآمد سود سهام، مخارج تحقیق وتوسعه، اقلام غیرمترقبه، طبقه بندی اقلام حسابداری، فروش دارایی­ ها، تغییر در روش­های استهلاک و ذخیره زیان وام هستند(نوروش و همکاران، ۱۳۸۴).
اولین تحقیق درباره مدیریت سود از طریق زمان­بندی فروش دارایی­ ها توسط بارتو صورت­ گرفته است. وی با آزمون فرضیه ­های مدیریت سود و نسبت بدهی به بررسی این موضوع پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران با بهره گرفتن از زمان­بندی فروش دارایی­ ها تغییرات موقتی سود را هموار می­سازند و محدودیت­های حسابداری در قراردادهای بدهی را کاهش می­ دهند.(بارتو[۲۱]، ۲۰۰۳)
بلک و همکاران به آزمون نمونه ای متشکل از شرکت­های انگلیسی، نیوزیلندی و استرالیایی پرداختند. آن­ها دریافتند شرکت­هایی که قادر به تجدید ارزیابی دارایی­ ها هستند، برای هموار نمودن سود از زمان بندی فروش دارایی­ ها استفاده می­ کنند.
در نظام بهای تمام شده تاریخی، در روش متداول ارزشگذاری داریی­ها، از قیمت­های تاریخی برای اندازه گیری عوامل صورت­های مالی استفاده می­ شود. قیمت­های تاریخی علیرغم قابلیت اتکا، اشتباه زمانی دارد؛ زیرا سود ناشی از نگهداری دارایی را که مربوط به دوره­ های قبل است، در دوره جاری شناسایی می­نماید. منطور از دوره جاری، دوره فروش دارایی است. که در آن درآمد تحقق می­یابد.
بنابراین، دارایی­ ها بر مبنای بهای تمام شده تاریخی نگهداری می­شوند و هنگام فروش به قیمت جاری یا بازار به فروش می­رسند و سود یا زیان ناشی از فروش آن­ها در دوره فروش شناسای می­گردد، لذا سود یا زیان ناشی از فروش دارایی­ ها ابزاری را در اختیار مدیران قرار می­دهد تا از طریق زمان­بندی فروش دارایی­ ها روی سود گزارش شده اثر گذارند. یعنی نوسانات در سود شرکت می ­تواند برتصمیم­گیری مدیران در ارتباط با زمان­بندی قروش دارایی­ ها اثر بگذارد.
محتمل به نطر می­رسد، هنگامی که سود واقعی شرکت کمتر از سود مورد انتظار مدیران است، مدیران با فروش دارایی­ های بیشتر سعی می­ کنند تا سود گزارش شده را به حد مورد انتظار برسانند. یا بر عکس، زمانی که سود واقعی شرکت بالاتر از سود مورد انتظار مدیران است،آن­ها با فروش دارایی­ هایی که منجر به ایجاد زیان می­ شود، به خاطر انگیزه مالیاتی تلاش کنند که سود گزارش شده را به سطح مورد انتظار برسانند(پاتل[۲۲]، ۲۰۱۲).
از دیدگاه نظری، ضریب P/Eبیانگر آن است که سرمایه گذاران برای هر ریال سود چه مبلغی می خواهند بپردازند؟ به عبارت دیگر، ارزش هر ریال سود چقدر می­باشد. به این دلیل به مضرب سهم نیز گفته می­ شود. با توجه به مطالب ذکر شده این احتمال که مدیریت، برای کاهش نوسانات نسبت P/E و یا هماهنگی نسبت مزبور با نسبت P/E مورد انتظار، سود واقعی شرکت را دستکاری نمایند، وجود دارد. و یکی از روش­های دستکاری سود گزارش شده، زمان­بندی فروش دارایی­ ها می­باشد.
ج) مدیریت سود
۲-۲-۳-۱ مفهوم سود
یکی از اقلام مهم صورتهای مالی سود است و معمولا کاربران صورتهای مالی اهمیتی زیادی برا ی آن قائل می­باشند. موضوع سود در ادبیات حسابداری از مباحثی است که صاحب نظران دیدگاهای مختلف نسبت به آن دارند. وتعریف جامع و کامل که مورد قبول اکثر صاحب نطران باشد مشکل به نظر می­رسد. بطور کلی دو دیدگاه عمده در ارتباط با مفهوم سود وجود دارد. که شامل دو دیدگاه؛ مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی، مفهوم سود از دیدگاه حسابداری می­باشد.
الف) مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی
در این ارتباط تعاریف زیادی توسط صاحب نطران ارائه شده است که برخی ازآن­ها به شرح زیر است.
- ادام اسمیت اولین اقتصاددانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد. یعنی به عنوان مبلغی که بدون برگشت از سرمایه می­توان مصرف کرد.
- اقتصاد دیگری به نام جان هیکس از انگلیس بر اساس تعریف اسمیت تشریح کرد که سود عبارت است از مبلغی که شخص طی یک دوره زمانی می ­تواند مصرف کند، به طوری که ثروت او در پایان دوره، همان ثروت اول دوره باشد.
لیدان مفهوم سود را تحت عنوان منفعت معرفی می­ کند و منظورش لذت مداوم از دارایی­ های سرمایه­ای در طی زمان است. تفاوت بین منفعت و مصرف مورد انتظار برای دوره های خاص تحت عنوان پس­انداز در نظر گرفته شده است.
ب) مفهوم سود از دیدگاه حسابداری
از دیدگاه حسابداری عموما سود بر اساس اصول و قواعدی تعریف می­ شود که در حسابداری پذیرفته شده است.به طور کلی حسابداران اصول وقواعدشان را بر پایه مفاهیم و مفروضاتی قرار می­ دهند. که ممکن است با وقایع دنیای واقعی بی ارتباط باشد مانند، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینه­ها با درآمدها، اصل بهای تمام شده، فرض تعهدی وغیره.
تعاریف مختلفی از سود حسابداری توسط صاحب نظران حسابداری ارائه شده که تعدادی از آن­ها به شرح ذیل است.
سود خالص عبارت است از مازاد درآمدها نسبت به هزینه­ها برای یک دوره حسابداری معین که معرف افزایش خالص در حقوق صاحبان سهام ناشی از فعالیت­های انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادهای و شرایط موثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می­ شود. در سود حسابداری ار لحاظ عملیاتی به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معملات طی دوره هزینه­ های تاریخی مربوطه تعریف می­ شود(بلکوی[۲۳]، ۱۹۹۸).
همچنان که مشاهده شد اندازه ­گیری سود اقتصادی در مقایسه با سود حسابداری پیچیده­تر است. سود اقتصادی نسبت به سود حسابداری به واقعیت بیرونی نزدیک­تر است، لذا مدیریت سود از مباحثی است که در سود حسابداری مطرح می­ شود. بنابراین آنچه که در بخش­های بعدی در زمینه مدیریت سود ارائه می­ شود، چهارچوب مفهوم حسابداری از سود است.
۲-۲-۳-۲ مفهوم مدیریت سود
فلسفه مدیریت سود، به رهگیری از انعطا­ف­پذیری روش­های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می­باشد. البته تفسیرهای گوناگونی هم می­توان از روش­های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود می­باشد. این انعطاف­پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش­های حسابداری است. در زمانی­که تفسیریک استاندارد بسیار انعطاف پذیراست، یکپارچگی داده ­ها ارائه شده در صورت­های مالی کمتر می­ شود. اصول تطابق ومحافظه کاری نیز می ­تواند باعث مدیریت سود شود.
تحلیل­گران دریافتند که شرکت­ها باید سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با بهره گرفتن از روش­های تعهدی حسابداری، استهلاک، معافیت­های مالیاتی سرمایه گذاری­ها، و به حساب دارایی بردن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکیدکرده­اند که این کار برای ارائه صورت­های مالی واقعی­تر و قابل مقایسه کردن صورت­های مالی شرکت، با سایر شرکت­های در صنعت نام می­برند(گشتو[۲۴]، ۱۹۸۶).
تحلیلگران مالی انتظاردارند که شرکت­ها به پیش ­بینی­های که انجام گرفته برسند و مغایرتی با آن نداشته باشند، این امر برای شرکت­هایی که قابل اتکاءتر هستند، بیشتر صادقاست. تحلیلگران مالی وسرمایه گذاران از انحراف میان مقادیر پیش ­بینی شده و واقعی بسیار ناخشنود خواهند شد( کولینگ وود[۲۵]، ۲۰۰۱).
از این مغایرت­ها در خصوص با مدیریت سود، بیشتر استفاده می­ شود، درمغایرت منفی، صاحبان سود، مدیریت سود راتقلب می­دانند درحالی که در مغایرت مثبت، مدیریت سود را اقدامی بدون مشکل وطبق صلاحیت مدیریت، قلمداد می­نمایند(فریدسونوآلوارز[۲۶]، ۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...