در فرهنگ ناب مهدویت و در برخورد با مسئله انتظار امام غایب، انسانِ منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا می‌کند ولی هرگز عجله نمی‌کند و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار، طولانی شود، باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمی‌دهد بلکه علیرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان می‌دهد و برای تحقّق همه زمینه‌های لازم برای ظهور می‌کوشد و بردباری می‌کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: «آرزومندان به دلیل مذمتشان، هلاک شدند و آنان کسانی هستند که در امر خدا (ظهور) عجله می‌کنند و تسلیم خداوند (و فرمان او) نیستند و مدت (غیبت) را طولانی می‌شمرند. در نتیجه پیش از دیدن فرج (رهایی) نابود می‌گردند و خداوند آن که می‌خواهد از اهل صبر تسلیم را (بر ایمان باقی نگه می‌دارد تا او را به مرتبه (کامل ایمانش) برساند و آنان مؤمنان و مخلصان اندکی هستند که گفته شده سیصد یا اندکی بیشتر از کسانی می‌باشند که خداوند آنان را به جهت نیروی ایمان و درستی یقین، شایسته یاری وی خویش و مبارزه با دشمنش قرار داده است….»[۱۳۵]

نکات مهم حدیث

۱-عجله کردن با طولانی شمردن دوران باطل به یک معناست یعنی اگر کسی گمان کند دوران غیبت بی‌جهت طولانی شده در واقع هدفش عجله در ظهور است ۲-رفتار صحیح این است: غیبت را به منزله ظهور دانسته و تسلیم محض اوامر و تقدیر الهی باشد و برای او معرفتش نسبت به امام u و تسلیم وی بودن مهم باشد، خواه غیبت طولانی شود یا خیر.
۳-کسانی می‌توانند از هلاکت عجله نمودن خلاص شوند که اهل صبر و تسلیم باشند و به این ترتیب به درجات عالی ایمان می‌رسند ۴-همین افراد هستند که زمره اصحاب خاص (سیصد و سیزده نفر) قرار می‌گیرند ۵- آنچه که آنان را به این می‌رساند، نیروی ایمان و درس یقین آنان به وجود حضرت ولی عصر و رسالت ایشان می‌باشد و می‌دانند هیچ کس مطلقاً یارای انجام مسؤلیت آن حضرت را که همانا نابودی کامل ظلم و گسترش عدالت است ندارد.
اگر خراسانی و یمانی و شعیب بن صالح پیش از ظهور قیام و حرکت می‌کنند به فرمان امام و در جهت دعوت به اطاعت از آن حضرت می‌باشد و هیچ گاه کسی را دعوت به اطاعت خویش نمی‌نمایند.[۱۳۶]
مرحوم صدوق در کمال الدین نقل کرده که امام جواد u فرمود: «یهلک فیها المستعجلون؛ در دوران غیبت شتاب زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند.»
نهی از عجله و شتاب زدگی در امر ظهور به آن جهت است که به دنبال عجله، روحیه یأس و نومیدی در انسان منتظر، پیدا می‌شود؛ آرامش و صبوری را از دست می‌دهد و حالت تسلیم او به حالت گله‌مندی و شکایت تبدیل می‌گردد و از تأخیر ظهور بی‌قرار می‌گردد و این بیماری را به دیگران نیز سرایت می‌دهد و گاهی به خاطر استعجال ظهور به حالت انکار وجود امام، گرفتار می‌شود.

ریشه یابی

گفتنی است که منشأ استعجال ظهور آن است که
۱- نمی‌داند ظهور از سنت‌های الهی است و همانند همه سنت‌ها باید پس از تحقق همه شرایط و زمینه‌ها، انجام گیرد و بنابراین برای وقوع آن عجله می‌کند ۲٫ عدم درک جایگاه مصلحت و حکمت الهی ۳٫ عدم تسلیم نسبت به اراده خدا ۴٫ بی طاقتی و بی ظرفیتی و عدم صبر در سختی ها، اذیت ها و طعنه های دشمنان ۵٫ تنها خود را معیار دیدن. لذا پایان عمر و زندگی خود را ملاک می داند، نه سیر تاریخ را.

پیامدها

۱٫ناسپاسی و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی ۲٫ رویکرد به منحرفان و مدعیان دروغین مهدویت ۳٫ یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقق ظهور ۴٫ شک و تردید ۵٫ دست به اقدام ناشایست زدن ۶٫ استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور.

راه درمان و مبارزه

۱-تسلیم اراده و حکمت الهی بودن همراه با آرزوی ظهور و داشتن آمادگی ۲٫ علم و بصیرت در دین ۳٫ تبیین و روشنگری اندیشمندان

۸-دور شمردن وقت ظهور:

تعجیل، یکی از آفت ها و آسیب هایی است که فرا روی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه مقابل دچار آسیب شده اند و آن دور شمردن وقت ظهور است که پیامد آن، بی تفاوتی و قساوت قلب می باشد این فکر که هنوز خیلی مانده که امام زمان ظهور بفرماید علاوه بر آنکه از طرف شیطان القاء می‌شود از عقاید و سخنان خاندان عصمت u فاصله بسیار دارد و زیرا اهل بیت عصمت ضمن این که وقتی برای ظهور تعیین نمی‌کردند، اما ظهور امام زمان را بسیار نزدیک می‌دانند و فرموده‌اند، دشمنان ما آنان را دور تصور می‌کنند.[۱۳۷]
در روایتی فرموده اند: «لا تُعاجِلوا الاَمرَ قَبلَ بلوغِه فَتَندِمُوا و لا یَطولَن عَلیکُم الاَمَد فَتقسو قُلوبَکُم».
پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان می شوید و آن را دور نشمارید که دلتان قساوت می گیرد.
در روایات دیگر، تکلیف مشخص شده است: « اهل عجله هلاکند. اهل نجات، کسانی اند که تسلیم اراده خدایند[۱۳۸]، و امر ظهور را نزدیک می شمارند. (و آن که امر ظهور را نزدیک داند، خویشتن را آماده می سازد).»[۱۳۹]

علل دور شمردن وقت ظهور

 

۱-عدم درخواست ما

ظهور امام زمان می‌تواند به دو نحوه صورت پذیرد: یکی آنکه مردم یکپارچه شوند و آن را از خدای بزرگ بخواهند و دیگر آن که مردم دست روی دست گذاشته و منتظر وقوع حوادث بنشینند تا پیمانه ظلم و ستم و دوری از خدا پر شود و در نهایت خداوند فرج را در آخرین زمان ممکن انجام دهد.
بدیهی است سفارش ائمه u آن است که مردم بی‌تفاوت نباشند و برای تعجیل و ظهور حضرت حجّت u تلاش نمایند، فعالیت کنند و یکپارچه شوند که اگر چنین کنند ظهور انجام خواهد شد و به پر شدن پیمانه زمان غیبت بستگی ندارد.
شاهد بر این مطلب روایتی است که از امام صادق u نقل شده آن حضرت می‌فرمایند: «وقتی عذاب بر بنی اسرائیل طولانی شد تا چهل روز در پیشگاه الهی ناله و زاری کردند و فرج و رهایی خود را خواستار شدند آنگاه خداوند به حضرت موسی و هارون فرمود که بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات دهند، در نتیجه از صد و هفتاد سالی که به فرج «حضرت موسی u» باقی مانده بود صرفنظر شد « و به ده سال تقلیل یافت» آنگاه امام صادقu فرمود: «شما شیعیان هم اگر چنین کنید «فرج ما را بخواهید» خداوند فرج ما را می‌رساند ولی اگر دست روی دست بگذارید و چنین دعا نکنید «با درخواست واقعی، دلشکستگی و یکپارچه» وقتی کار به نهایت خود رسید «ادامه ظلم و ستم را خدا جایز ندانست» فرج می‌رسد.[۱۴۰]
بنابراین اگر مردم «حداقل شیعیان» متحد و یکپارچه شده فرج حضرت مهدی (عج) را بخواهند فرج به سرعت فرا خواهد رسید ولی اگر چنین نکنند و مثل زمان حاضر و پیش از این، بگویند خدا خودش فرج را می‌رساند و به کار و زندگی خود مشغول باشند، فرج مرتباً به تأخیر می‌افتد چنانکه تاکنون قرنها و صدها سال است بواسطه بی‌تفاوتی مردم به تأخیر افتاده است.[۱۴۱]

۲-تبلیغات منفی شیاطین

بد نیست بدانیم علّت دیگری که شیاطین و دشمنان اهل بیت u ظهور امام عصررا بسیار دور می پندارند آن است که آنان از ظهور امام عصر (عج) وحشت دارند و آن را پایان عمر شیطانی خود میدانند، در نتیجه القاء نموده اند که:
حالا حالاها خیلی مانده، تا امام زمان علیه السّلام ظهور بفرماید، لیاقت آن حضرت را نداریم اگر بیاید اوّل گردن من و تو را می زند، اگر بیاید مال و مقام و فرزند و زن و… را از تو می‌گیرد
در نتیجه چون اکثر مردم مسلمان خود را چنان نساخته اند که اینها را سخن شیطان بدانند و یا چنان روحیه ای داشته باشند که چنین مسائلی برایشان مطرح نباشد، از ظهور آن حضرت میترسند و با آنکه آن بزرگوار را دوست دارند ولی از اعماق قلب خواستار ظهورش نیستند، در نتیجه باور می کنند که هنوز خیلی مانده ظهور آن حضرت انجام شود و هنوز جهان آماده این امر نیست.
وقتی نسل قبل چنین تصوّری داشت، نسل حاظر هم چنین فکر کرد،نسل بعدی هم، همین فکر را خواهد پذیرفت؛ در نتیجه معلوم نمی شود مردم چه زمانی باید امام زمان علیه السّلام و ظهور مقدّسش را طلب نمایند. و به همین وسیله شیطان بخوبی موفق شده است مردم مسلمان را از فکر امام زمان خارج و آن حضرت را مربوط به زندگی آنان نداند.

۳-تنبلی و ترس منتظران

صرفنظر از دشمنانی که در لباس دوست و نفاق ممکن است این سخنان را بگویند عدّه ای هم از روی تنبلی و ترس، ظهور امام عصر ارواحنا فداه را دور می پندارند و از لحاظ فکری در صراط مستقیم خاندان عصمت و طهارت u نیستند و فکر نمی کنند اگر بخواهیم می توانیم یکپارچه شده و فرج آن حضرت را از خداوند متعال بخواهیم و خداوند متعال نیز فرج را خواهد رساند.
آنانکه تنبل اند و حوصله تلاش و فداکاری برای ساختن و نزدیک نمودن اجتماع به شرایط زمان ظهور را ندارند، برای توجیه تنبلی خود می گویند دنیا هنوز آماده نیست و هنوز خیلی مانده امام زمان علیه السّلام ظهور بفرماید و آنانکه می ترسند با ظهور آن حضرت کار و کسبشان از رونق بیفتد و آنچه دارند را از دست دهند (که این ترس ناشی از تبلیغات منفی شیاطین و وسوسه آنها در قلوب مردم است که اگر امام زمانی u بیایند اموال مردم را می گیرند و اوضاع اجتماع بهم می خورد) به نحوی از انحاء ظهور آن حضرت ذهن خود را دور می کنند زیرا انسان از آنچه بترسد به طور خودکار آن را به فراموشی می سپارد و دوست ندارد آن را به یاد آورد مشابه این مطلب در مورد مرگ به خوبی مشهود است.

۴-تنها گذاشتن امام

آری ما در خواب غفلت فرو رفته ایم و دست دشمن را برای آنکه هرچه می خواهد بگوید باز گذا شته‌ایم همانگونه که جدّ غریبش را در صحرای کربلا، انسانهای غافلی چون ما تنها گذاشتند و دشمن هرچه خواست به آن حضرت و پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین علی u جسارت کرد و حتّی آن حضرت را که حجّت خدا در زمین بود شخص بی نماز معرفی کرد.
پس جای تعجب نیست که اکنون نیز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را خشن، خونریز و ویرانگر معرفی نماید تا همه از او بترسند و هیچکس حتی در دل جرأت نکند بگوید خدایا من مشتاق ظهور آن حضرت هستم پس ظهورش را همین امروز برسان.

۹-تعیین وقت

انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختی‌ها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و اماده باش همیشگی آنان است.
بر اساس تعالیم ائمه معصومین u منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده‌ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نوید بخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود می‌گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ می‌دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشیم. و امید بخش است؛ چرا که منتظر می‌اندیشد شاید در آینده‌ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختی‌ها و مشکلات او پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریان‌هایی که در پی غارت سرمایه‌های ایمانی و اعتقادی‌اند نشد.
با توجه به مطالب یاد شده، می‌توان گفت تعیین زمان برای ظهور بر خلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده‌ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می‌شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خود داری می‌کنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس می‌شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخر الزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته‌ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر u نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که «آیا برای این امر (برخاستن قائم u)، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
«کَذِبَ الوَقاتُونَ، کَذِبَ الوَقاتُونَ، کَذِبَ الوَقاتُونَ إِنَّ مُوسی u لَمّا خرجَ و افِداً إِلی رَبَّهِ واعَدَهُم ثَلاثینَ یَوماً، فَلَمّا زَادَهُ عَلی الثَّلاثینَ عَشراً قالَ قَومُهُ قَد أَخلَفنا مُوسی ما صَنعُوا….[۱۴۲]
کسانی که برای این امر وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود: زمانی که موسی u قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی‌گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرده پس آن کردند که کردند…
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
همچنین مشابه روایات عدم توقیت در کتاب غیبت نعمانی ابرایهم بن جعفر کابت النعمانی در باب ۱۶، ح۳، ص ۴۰۵، ح۴، ص ۴۰۶ و ح ۶، ص۴۰۶و۴۰۷ و ح ۱۱، ص ۴۱۰ از ائمه بزرگوار ذکر شده است و از این احادیث استفاده می‌شود که نه پیغمبر اکرم و نه هیچ امامی وقت ظهور را تعیین نکرده‌اند و راه هر گونه سوء استفاده‌ای را بسته‌اند پس اگر حدیثی نسبت به امای داده شد که وقت ظهور یا در آن تعیین گشته اگر قابل تأویل و توجیه باشد باید تأویلش نمود و الاّ باید مسکوت عنه باشد یا تکذیب شود و ما حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمانی ظهور بپردازیم بلکه باید مدعیان توقیت را تکذیب و جلوی نشر این گونه ادعاها را بگیریم.

منظور از عدم توقیت

آنچه در جهت تعیین وقت ممنوع شدهاست این است که، شخصی سال و ماه ظهور را دقیقاً مشخص کند؛ مثلا؟ً بگوید: در ۲۰۰ سال دیگر، در فلان ماه و روز، ظهور اتفاق خواهد افتاد ولی اگر تنها بگوید: ظهور نزدیک است؛ چون نشانه‌های ظهور که مانند دانه‌های تسبیح باید یکی پس از دیگری واقع شود- پدیدار شده، اشکار ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...