۴-۱۸ کوشش و کشش
کوشش این است که بنده رهرو همه همت و تمام تلاش خود را بکار بگیرد تا مقامات تبتل تا فنا را پله پله تا ملاقات خدا را با قدمهای خود بپیماید و این رهرو و سالک در پرتو راهنمایی های رهبری راه شناس از هیچ تلاش و طاعتی، و ریاضت و سختی دریغ نکند.
و کشش این است که خداوند از روی مهربانی و بنده نوازی، بنده ای را بدون آنکه خود بداند به نگاه نوازش بنگرد، و به کمند مهر بگیرد و به سوی خود بکشد و یا آنچه را برای بالا رفتن بنده بایستی و بسنده است، برای او فراهم سازد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هرمس در این باره چنین می گوید:
اگر در آن خیره نظر کنی
با چشمان دل خود،
تو را به طریقت اعلی دلالت خواهد کرد.
مکاشفه خود راهنمای تو خواهد بود،
زیرا این توانایی را دارد،
توانایی منحصر به خویش
که بر آنان که وی را دیده اند سیطره یابد
و آنان را به خود بخواند
درست مانند آهن ربایی که آهن را به خود می کشد
از دل زمین سیاه
(فرک و گندی، ۱۳۸۴،۲۰۲)
شمس الدین محمد لاهیجی در شرح گلشن راز می نویسد: «جذبه عبارت است از نزدیک گردانیدن حق مر بنده را به محض عنایت از لیه و مهیا ساختن آنچه در طی منازل بنده به آن محتاج باشد، بی آنکه زحمت و کوششی از جانب بنده باشد.» (موحد، ۱۳۷۱، ۲۱۵)
حقیقت کهربا ذات تو، کاه است اگر کوه تویی نبود، چه راه است؟
تجلی گر رسد بر کوه هستی شود چون خاک ره، هستی ز پستی
گدایی گردد از یک جذبه شاهی به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
(۱۹۵- ۱۹۷/ ۱۰۶)
و گر نوری رسد از عالم جان ز فیض جذبه یا از عکس برهان
دلش با نور حق همراه گردد از آن راهی که آمد باز گردد
ز جذبه یا ز برهان یقینی رهی یابد به ایمان یقینی
کند یک رجعت از سجّین فجار رخ آرد سوی علیین ابرار
(۳۲۸-۳۳۱/ ۱۶۴- ۱۶۵)
۴-۱۹ معاد روحانی
مرگ در اصطلاح عرفا به معنی« خلع جامه ی مادی و طرد قیود وعلایق دنیوی وتوجه به عالم معنوی و فنا در صفات و اسماء وذات است» (سجادی،۱۳۷۰، ۷۱۴)
معاد روحانی آن است که هرمس به آن اعتقاد دارد. از نظر اوچنان که از اشعارش بر می آید روح جاودانه است و به خاطر اعمالی که در دنیا انجام داده است باید پاسخگو باشد و به جایی که درخور اوست منتقل می شود.
بعد از ترک جسم
عقل که سرشت اش الهی است
از همه قیود و تنگناها خلاصی می جوید
و به هیأت نور درمی آید،
به همه جهات امتداد می یابد
روح می ماند تا
داوری گردد و جزا داده شود
به خاطر وظایفی که وا نهاده است.
ارواح جملگی به یک موطن نمی روند.
و بر حسب تصادف هم به جایگاههای متفاوت رهسپار نمی شوند.
بلکه هر یک به موطنی واصل می شود
که شایسته سرشت اوست.
(فرک و گندی، ۱۳۸۴، ۱۶۹)
خداوند در سوره ملک آیه ۲ می فرمایند:
«اَلَّذی خَلَقَ المَوتَ و الحَیَوهَ لِیَبلُوَکُم اَیَّکَم اَحسَنُ عَملاً»
همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.
دیدگاه شیخ شبستری:
تنت باشد و لیکن بی کدورت که بنماید از او چون آب، صورت
همه پیدا شود آنجا ضمایر فروخوان آیه ی تُبلیَ السَّرَ آئِر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...