۵-۲- تبیین یافته های جانبی پژوهش ۶۳
۵-۳- محدودیت ها ۶۴
۵-۴- پیشنهادات: ۶۵
۵-۴-۱- پیشنهادات پژوهشی ۶۵
۵-۴-۲- پیشنهادات کاربردی ۶۵
الف) منابع فارسی ۶۶
ب) منابع انگلیسی ۶۹
ج) ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۵
فهرست جداول
جدول (۲-۱) همه گیری شناسی اختلال افسردگی در DSM-IV-TR………………………………………………………………………24
جدول (۴-۱)توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس نوع اختلال……………………………………………………………………….۵۲
جدول (۴-۲) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس میزان تحصیلات………………………………………………………………..۵۲
جدول (۴-۳) میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها…………………………………………………………………………………………….۵۳
جدول (۴-۴) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس وضعیت تأهل……………………………………………………………………۵۳
جدول (۴-۵) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها بر اساس جنسیت…………………………………………………………………………..۵۳
جدول (۴-۶) میانگین و انحراف معیار حساسیت به اضطراب در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی……………………………..۵۴
جدول (۴-۷)میانگین و انحراف معیار کمال گرایی در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی……………………………………………۵۴
جدول (۴-۸)میانگین و انحراف معیار احساس تنهایی در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی………………………………………..۵۴
جدول (۴-۹)نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) متغیر های وابسته بین دو گروه افسرده و وسواسی……….۵۵
جدول (۴-۱۰)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه میانگین حساسیت به اضطراب………………………..۵۵
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول (۴-۱۱)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه کمال گرایی………………………………………………….۵۶
جدول (۴-۱۲)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه میانگین احساس تنهایی………………………………….۵۶
جدول(۴-۱۳) طبقه بندی……………………………………………………………………………………………………………………………………..۵۷
جدول (۴-۱۴)متغیر های وارد شده در معادله………………………………………………………………………………………………………….۵۷
جدول(۴-۱۵)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه کمال گرایی و حساسیت به اضطراب در بیماران…………………….۵۸
جدول (۴-۱۶)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه کمال گرایی و احساس تنهایی در بیماران…………………………….۵۸
جدول (۴-۱۷)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه حساسیت به اضطراب و احساس تنهایی در بیماران………………۵۹
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی و تعیین کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب در بیماران وسواسی و افسرده می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه افراد مراجعه کننده بالاتر از ۲۰ سال با میزان سواد حداقل ابتدایی بوده که به مراکز مشاوره و کلنیک های تخصصی روان شناسی و روان پزشکی در استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۲ مراجعه نموده بودند. نمونه مطالعه حاضر ۸۴ نفر بیمار بودند که به روش نمونه گیری در دسترسی انتخاب شدند. ماهیت موضوع و اهداف مطالعه ایجاب می کرد که از روش تحقیق علی مقایسه ای استفاده شود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا ، مقیاس حساسیت به اضطراب و کمال گرایی اهواز می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیماران افسرده و وسواسی در متقیر های، کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اظطراب با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشته اند. در این مطالعه هم همبستگی متغیر های کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب در دو گروه به صورت یافته های جانبی جداگانه بررسی شد.
کلید واژه ها : کمال گرایی، احساس تنهایی، حساسیت به اضطراب، وسواس، افسردگی.

فصل یکم

 

مقدمه پژوهش

 

مقدمه

وسواس و افسردگی دو اختلال روانی شایع محسوب می شوند که در قلمرو آسیب شناسی روانی پژوهش های فراوانی را به خود اختصاص داده اند، لیکن هنوز عوامل موثر بر بروز و تداوم این اختلال ها به خوبی روشن نشده است و مشخص است که افسردگی و وسواس با هم ارتباط نزدیکی دارند، اما علل، پیامدها و عملکردهای متفاوتی می توانند داشته باشند، مثلا وسواس و افسردگی، اثرات متفاوتی بر پردازش اطلاعات دارند (DSM-IV-TR به نقل از سادوک و سادوک[۱]، ۱۰۰۱ ترجمه پور افکاری، ۱۳۸۰).
اختلال وسواس فکری-عملی[۲] شامل افکار وسواسی و مزاحم یا اعمال وسواسی و تکراری است. افکار وسواسی موجب افزایش اضطراب و اعمال وسواسی اضطراب فرد را کاهش می دهد. شخص مبتلا به این اختلال معمولا به افرطی بودن و غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی خود واقف است. هم افکار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار ناهمخوان شناخته می شود. این اختلال می تواند ناتوان کننده باشد، چون افکار وسواسی وقت گیر بوده و به طور قابل ملاحظه ای در برنامه معمول فرد، عملکرد حرفه ای، فعالیتهای احتمالی معمول یا روابط، دوستان، و اعضاء خانواده تداخل می نماید (پور افکاری، ۱۳۷۵). در زبان روزمره اصطلاح افسردگی نیز برای اشاره به یک حالت احساسی، واکنش به یک موقعیت، سبک رفتار مختص به فرد بکار می رود. احساس افسردگی معمولا به عنوان «اندوه»[۳] شناخته می شود. نوع دیگر افسردگی، داغدیدگی یا واکنش سوگ است، این پدیده کاملا عادی است. از آنجا که احساس افسردگی را تقریبا همه مردم داشته اند، این احساس به تنهایی برای تشخیص اختلال خلق افسردگی کافی نیست. افسردگی بالینی کمتر شایع است و نسبت به اندوه موقتی که هر یک از ما زمانی آن را تجربه کرده، مشکلات جدی تری به وجود می آورد. دو ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از: خلق ناشاد (افسردگی، غم، اندوه، ناامیدی، ناراحتی یا نگرانی) و فقدان علاقه و لذت تقریبا در همه فعالیت های عادی و سرگرمی های فرد. افسردگی در سراسر دنیا مساله مهمی است. در طول زندگی، احتمال بروز افسردگی یک قطبی برای مردان ۸ تا ۱۲ درصد و برای زنان ۲۰ تا ۲۶ درصد است (ساراسون و ساراسون[۴] ۱۹۸۷؛ ترجمه نجاریان و همکاران، ۱۳۸۱).
افراد افسرده غالبا عزت نفس ضعیفی داشته و احساس می کنند آینده بیشتر از گذشته امیدوار کننده نیست. چنین ناامیدی، پیش بینی کننده خوبی برای خودکشی نهایی به شمار می آید (بک [۵]و همکاران، ۱۹۸۵؛ به نقل از ساراسون و ساراسون، ۱۹۸۷؛ ترجمه نجاریان و همکاران، ۱۳۸۱). در تحقیقات گذشته احساس تنهایی وکمال گرایی را با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی و وسواس مرتبط یافته اند: اما بررسی این متغیر ها در اختلالات دیگری نظیر افکار وسواسی و اضطراب اجتماعی که با افسردگی مرتبط هستند انجام نشده است.
با بررسی همزمان این متغیرها توان تبیین نسبی آنها در تبیین علائم اختلالات وسواس و افسردگی امکان پذیر است. کمال گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است و مفاهیم مختلفی از کمال گرایی پیشنهاد شده است که اغلب آن را به عنوان یک صفت ناسازگارانه تلقی شده است. کمال گرایی با علائم افسردگی( چنگ۳[۶]و صناع،۲۰۰۱)، عواطف منفی بیشتر و عواطف مثبت کمتر (چنگ، ۲۰۰۰)، خطوط کارآمدی پایین (هارت۴[۷]و همکاران، ۱۹۹۸)، افکار خود کشی (همیلتون و شوانیکر۵[۸]، ۲۰۰۰)، و اجتماعی بیشتر (صابون چی و لونده[۹]، ۱۹۹۲) مرتبط شده است. در پژوهش های دیگر کمال گرایی به عنوان یک صفت نرمال با رضایت افراد و تلاش مثبت و عزت نفس بالا گزارش شده است (فروست[۱۰][۱۱]، ۱۹۹۳).
مطالعات متعدد با بهره گرفتن از مقیاس اندازه گیری کمال گرایی به همبستگی مثبت بین علائم افسردگی و سطوح کمال گرایی اشاره کرده اند (لیند و استیون سوند۸ ، ۱۹۹۵).
در ضمن یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی ممکن است در درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی دخالت کند (بلات۱ ، ۱۹۹۸)،صرف نظر از اینکه درمان افسردگی از نوع شناختی بین فردی یا دارویی باشد.
هیجانهای تضعیف کننده در افراد مبتلا به علائم افسردگی اغلب در تجربه احساس تنهایی نیز وجود دارد. اتفاق نظرات در مورد اینکه احساس تنهایی از نقص در روابط اجتماعی فرد ناشی می شود. به علاوه احساس تنهایی ذهنی و فردی است و اندازه شبکه اجتماعی فرد با تعداد ارتباطات را منعکس نمی کنند و نیز احساس تنهایی دردناک و پریشان کننده است (پیلو و پرمن۲[۱۲]، ۱۹۸۲).هدف این مطالعه بررسی و مقایسه کمال گرایی، احساس تنهایی، و حساسیت به اضطراب در بیماران وسواس و افسرده می باشد.

۱-۱- بیان مسئله

کمال گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است و مفاهیم مختلفی از کمال گرایی پیشنهاد شده است که اغلب آن را به عنوان یک صفت ناسازگارانه تلقی شده است. کمال گرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها که با خود ارزشیابی های انتقادی از عملکرد شخصی همراه می باشد، تعریف شده است (فروست و استکتی۳، ۱۹۹۰). کمال گرایی در تحقیقات مختلف با علائم افسردگی (چنگ و صناع، ۲۰۰۱)، عواطف منفی بیشتر و عواطف مثبت کمتر (چنگ ، ۲۰۰۰)، خطوط کارآمدی پایین (هارت ، ۱۹۹۸)، افکار خودکشی (همیلتون و شوانیکر، ۲۰۰۰)، و اجتماعی بیشتر (صابونچی و لونده، ۱۹۹۲)، مرتبط بوده است. در حالیکه در پژوهش های دیگر کمال گرایی به عنوان یک صفت نرمال با رضایت افراد و تلاش مثبت و عزت نفس بالا گزارش شده است (فروست ، ۱۹۹۳). مطالعات متعدد با بهره گرفتن از مقیاس اندازه گیری کمال گرایی به همبستگی مثبت بین علائم افسردگی و سطوح کمال گرایی اشاره کرده اند (لیند و استیون سوند، ۱۹۹۹).
در ضمن یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی ممکن است در درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی دخالت کند( بلات و همکاران، ۱۹۹۸)، صرف نظر از اینکه درمان افسردگی از نوع شناختی بین فردی یا دارویی باشد. کمال گرایی ممکن است در مشکلات افراد مبتلا به افسردگی بالینی نیز دخالت بکند. یافته ها حاکی از این است که کمال گرایی درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی را به تاخیر می اندازد. (بلات و همکاران، ۱۹۹۸).
پژوهش های پیشین اشاره کرده اند که کمال گرایی همبستگی مثبت با علائم افسردگی دارند. از آنجایی که شاخص های کمال گرایی و احساس تنهایی متفاوت هستند، انتظار می رود که هم کمال گرایی و هم احساس تنهایی، پیش بین های منحصر به فرد علائم افسردگی و وسواس باشند.
سرانجام با انتظار تعامل بین کمال گرایی و احساس تنهایی، فرض بر این است که افراد دارای سطوح بالای کمال گرایی اجتماعی و سطوح بالایی احساس تنهایی، بیشترین علائم افسردگی و وسواس را گزارش می­ کنند. هیجانهای تضعیف کننده در افراد مبتلا به علائم افسردگی اغلب در تجربه احساس تنهایی نیز وجود دارد. اتفاق نظر ها در مورد اینکه احساس تنهایی از نقض در روابط اجتماعی فرد ناشی می شود، به علاوه احساس تنهایی ذهنی و فردی است و اندازه شبکه اجتماعی فرد با تعداد ارتباطات را منعکس نمی کند(پیلو پرمن، ۱۹۸۲).
(فروم[۱۳] ۱۹۵۹; به نقل از سید محمدی،۱۳۸۰ ) تنهایی را اینگونه تعریف می کند؛ تجربه عاطفی دردناک، ترس آور، عام و خطیری است که پیامدهای آسیب شناختی روانی گسترده ای دارد.
در تحقیقات گذشته احساس تنهایی و کمال گرایی را با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی و اضطراب مرتبط یافته اند، اما بررسی این متغیرها در اختلالات دیگری نظیر افکار وسواسی که با افسردگی هم ابتلایی دارد، انجام نشده است. در ضمن مطالعات کمی احساس تنهایی و کمال گرایی را به عنوان پیش بین عوامل افسردگی و وسواس مقایسه کرده اند. با بررسی همزمان این متغیرها، توان نسبی آنها در تبیین علائم اختلالات وسواس و افسردگی امکان پذیر است. بنابراین مساله اصلی این پژوهش این است که آیا بین بیماران افسرده و وسواسی در متغیرهای کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اظطراب تفاوت معنی داری وجود دارد؟

۱-۲- ضرورت و اهمیت پژوهش:

خیل عظیمی از مردم جهان سالیانه با مشکلات روانی ناشی از افسردگی ووسواس درگیر می شوند به طوری که افسردگی، سرما خوردگی روانی لقب گرفته است(راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی۲۰۰۱).
امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری می باشد.با توجه به روند روبه افزایش مشکلات روانی و ابعاد گسترش این بیماری بررسی عوارض و جوانب و عوامل تاثیر گذار بر روی این بیماری های شایع از جمله ضرورتهای تحقیقات امروزی است. جوامع برای رشد و پیشرفت نیاز به افرادی کارآمد و سالم از نظر جسمی و روانی دارند و تشخیص و درمان و شناخت عوامل تاثیر گذار بر روی بیماریهای شایع در جهت بهبود و توسعه جوامع، همواره از خواسته های برنامه ریزان بوده است.
در تحقیقات گذشته کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب همگی با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی مرتبط بوده اند. از طرف دیگر مطالعات زیادی به هم ابتلایی افسردگی با وسواس اشاره کرده اند. با این وجود مطالعات چندانی همه ی این متغیر ها را به عنوان عوامل پیش بین اصلی یا تعاملی علائم افسردگی ووسواس بررسی نکرده اند. با مطالعه همزمان این متغیرها می توان قدرت تبیین نسبی آنان در توجیه علائم افسردگی ووسواس را تعیین کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...