جان به تن در چون جنین
از ستاره سوی خورشید‌اید او
آفتابش آن زمان گردد معین
کافتابش جان همی بخشد شتاب
این چنین تا آفتابش بر نتافت
در رحم با آفتاب خوب‏رو؟
آفتاب چرخ را بس راه‏هاست[۹۰]

 

 

 

۴ـ۷ـ حضرت علی (علیه‏السلام) دستگیردوجهان
حضرت علی (علیه‏السلام) نه تنها در این دنیا از مردم دست‏گیری کرده، آنهارا از بند بندگی غیر خدا رها می‏سازد، درآن دنیا نیز دستگیر امّت خویش است. مسئله «شفاعت» انبیا و اولیا به صفت دست‏گیری آن‏ها مربوط می‏شود. حضرت علی(علیه‏السلام) با هدایت و ارشاد مردم، در دنیا به دادشان می‏رسد و با شفاعت از آن‏ها، در آخرت به فریادشان می‏رسد.
مولوی دست‏گیری امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) را در قصه راهنمایی زنی که کودکش بر روی ناودان رفته بود، چنین بیان می‏کند:

 

 

یک زنی آمد به پیش مرتضی
گرش می‏خوانم نمی‏آید به دست
نیست عاقل تا که دریابد چو ما
هم اشارت را نمی‏داند به دست
از برای حق شمایید،‌ای مهان
دانلود پایان نامه
زود درمان کن که می‏لرزد دلم
گفت: طفلی را برآور هم به بام
سوی جنس‌اید سبک زان ناودان
زن چنان کرد و چو دید آن طفل او
سوی بام آمد ز متن ناودان
غژ غژا آمد به سوی طفل
زان بود جنس بشر پیغمبران
پس بشر فرمود خود را «مِثْلُکُم»

 

 

 

گفت: شد بر ناودان طفلی مرا
ور هِلَم ترسم که افتد او به پست
گر بگویم کز خطر سوی من آ
ور بداند نشنود این هم بد است
دستگیر این جهان و آن جهان
که به درد از میوه دل بِسکَلَم
تا ببیند جنس خود را آن غلام
جنس بر جنس است عاشق جاودان
جنس خود خوش خوش بدو آورد
جاذب هر جنس را هم جنس دان
طفل وارهید او از فتادن سوی سفل
تا به جنسیت رهند از ناودان
تا به جنس آیید و کم گردید گم.[۹۱]

 

 

 

۴ـ۸ـ امام حسین (علیه‏السلام) از نگاه مولوی
در آثار مولانا، عموماً شهید و حسین مترادف یکدیگرند و حتی می‌توان گفت که واژه گلگون شهید و مقام عظمای شهادت به اصطلاح فنی انصراف دارد بر شخصیت جامع و یگانه امام حسین (علیه‏السلام) که انسان کامل است.
از نگاه مولانا، حضرت سیدالشهدا (علیه‏السلام) از سوز و شوق دل الهی‌اش، هر لحظه طلب استعلای وجودی می‌کند و حضرت محبوب، آواز قبول وصال سر می‌دهد؛ «دل» فی حد ذاته عرش پروردگار است و او نیز همچون حسین در پی سفر و معراج به مبدأ اعلی است. در غزل۲۳۰ کلیات شمس، امام حسین (علیه‏السلام) سنگ محک و معیار است که دل که جایگاهی است رفیع و همه اعمال و احوال و مقامات وجودی آدمی به آن بستگی دارد، به حسین تشبیه می‌شود، نه آن که حسین به دل تشبیه شود. از نظر عرفا در نظام هستی خلاصه­ی موجودات «آدمی» است و خلاصه آدمی «دل» است.[۹۲] و تنها بیت دوم این غزل، کافی است برای بیان نهایت سرسپردگی و شیفتگی مولانا به امام حسین (علیه‏السلام). در مقابل چنین مرتبه متعالی، یزید و سمبل کامل جدایی و دوری از حضرت حق جل جلاله است.
شهیدان قافله کربلا، سمبل اعلای شهیدان تاریخند که مقامات سلوک خونین عاشقانه خود را در دشت پر بلای امتحان خونین الهی در کربلا، سرافرازانه گذراندند. آنان به ظاهر مرده‌اند، اما در واقع به زندگی اعلای طیبه در عالم غیب که برتر است از عالم ظاهر استعلا یافته‌اند. مولانا در اینجا شهیدان کربلا را نمونه متعالی آیه شریفه قرآن در باب شهدا برمی‌شمارد؛ و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.[۹۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...