کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو




آخرین مطالب
 



به عنوان نمونه، ارتباط میان پزشک و بیمار او را در نظر آورید، ممکن است بیمار با کنار نهادن سیگار، کم کردن بار اضطراب و فشارهای کاری و خانوادگی خود، با خواب منظم، با کنار نهادن عادات نامطلوب گذشته، با بستری شدن در بیمارستان در نهایت با خوردن قرص ها و کپسول ها و تزریق دوره کامل آمپول‏های تجویز شده، سلامت خود را باز یابد. کنش ارتباطی به هدف‏های خود دسترسی یافته است. اما برای بیمار چندان رضایت بخش و خوشایند نیست و از انجام آنها لذتی نمی‏برد، اما ناچار است برای رسیدن به سلامت خود که برای او از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است، چنین کند.
پایان نامه
بر عکس یک نفر ممکن است از ارتباط با پزشک خود کاملا لذت ببرد و پزشک به او بگوید می‏تواند به کارهای گذشته خود ادامه دهد. اما قطعا بیماری او معالجه نخواهد شد و نه تنها سلامت خود را باز نمی‏یابد، بلکه آن را بیشتر از دست می‏دهد. در این حالت رضایت حاصل است، ولی هدف تحصیل نمی‏شود. (فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۱۱)
۲-۱-۱۳- ویژگی های اثربخشی
ویژگی های اثربخشی ارتباطات میان فردی با توجه به هدف های عمل گرایانه و خشنودی از کنش ارتباطی به پنج ویژگی عمده قابل تفکیک‏اند. باید توجه داشت هر چند این پنج ویژگی در وهله اول کیفی به نظر می‏رسند، اما باید گفت علاوه بر این ویژگی‏های کیفی که باعث افزایش اثربخشی ارتباطات می‏شوند، می‏باید میزان کمیت آنها نیز در نظر گرفته شوند. همواره وجود این پنج ویژگی ممکن است به اثربخشی کنش ارتباطی نیانجامد و نیز نبود آنها ممکن است به غیر اثر بخش بودن کنش ارتباطی ختم نشود، اما شکی در آن نیست که به طور معنی داری بر اثر بخشی تاثیر دارند.
این پنج ویژگی عبارتند از: گشودگی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی و تساوی. در ادامه سعی می‏شود به اختصار توضیحاتی درباره هر یک از این موارد ارائه می شود."(فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۱۳)
الف- گشودگی[۶۷]
مفهوم کیفی گشودگی حداقل در سه جنبه اساسی ارتباطات میان فردی اثر خود را بروز می دهد و بر این فعالیت اجتناب ناپذیر بشری تأثیر خود را می گذارد. اول و شاید یکی از واضح ترین و بدیهی ترین جنبه های آن این است که ارتباطات گیرنده موثر یا فرستنده پیام در ارتباطات میان فردی می باید شایق باشد که خود را در مقابل طرف های ارتباطی خود بگشاید و با یک گشودگی نسبی با آنان مواجه شود. (همان، ۱۳۷۴: ۱۱۴)
دومین جنبه از گشودگی بیانگر اشتیاق فرستنده پیام یا مبدا ارتباطی به وانمود کردن و بروز دادن صادقانه محرکات وارد بر خود است و اینکه بر او چه تأثیری نهاده اند. (همان، ۱۳۷۴: ۱۱۴)
سومین جنبه از گشودگی که برای اولین بار توسط «آرتور بوچنر»[۶۸] و «کلیفورد کلی»[۶۹] مطرح شده است با مفهوم تملک احساسات و تفکرات مرتبط است. با توجه به چنین مفاهیمی، گشودگی چنین تعبیر می شود که شخص مورد نظر احساسات و تفکرات خود را که کاملا در اختیار اوست و خود به آنها کاملاً واقف است و مسئولیت آن را بر عهده دارد، به اطلاع دیگری یعنی دریافت کننده پیام برساند. عموما افراد خود مسوول احساسات و تفکرات خویش می باشند و سعی نمی کنند آن را از خود منفک کرده و به دیگران انتقال دهند مگر آنکه مجبور شوند و یا اینکه هدف خاصی از آن داشته باشند. (همان، ۱۳۷۴: ۱۱۵)
ب- همدلی
شاید یکی از دشوارترین جنبه های کیفی ارتباطات توانایی به کارگیری همدلی در یک رابطه متقابل است. به این معنی که آغازگر فراگرد ارتباطی توانایی درست ارائه همدلی به دیگری را داشته باشد. کلمه همدلی که ترجمه ای برای Empathy در زبان انگلیسی است از کلمه آلمانی Einfuhling گرفته شده است که به معنی «با دیگری حس کردن» است. همدلی کردن با کسی یعنی احساس او را درک کردن. آن گونه که «بک روچ»[۷۰] به همدلی پرداخته است شاید بهتر بتوان به معنی آن پی برد. او چنین گفته است: «همدلی توانایی یک فرد است که به گونه ای تجربی دریابد که فرد دیگر چه تجربه ای دریک لحظه موعود و در یک چارچوب مشخص و با توجه به نظر خویشتن دارد.»
«شافر»[۷۱] بر این باور است که همدلی تجربه درونی قابل درک و در میان نهادنی با دیگری برای مقطعی از وضعیت روانی او می باشد. در نقطه مقابل، همدردی کردن[۷۲] عبارت است از احساس کردن برای فرد دیگر. یا به عبارت دیگر نسبت به دیگری حسی در درون خود پدید آوردن. مثلاً برای کسی متأسف شدن به علت مشکلی که برای او پدید آمده است. همدلی کردن یعنی احساسی را داشتن که دیگری نیز بدان احساس دست یافته است. همدلی یعنی ایجاد احساس مشترک با یکدیگر، یعنی فرستنده پیام و گیرنده پیام هر دو به یک احساس یگانه دست یافته اند.
اگر ما توانایی همدلی با دیگران را بیابیم، بی شک در وضعیتی خواهیم بود که آنان را درک کنیم و دریابیم که از کجا آمده اند و اینک در کجا هستند و به کجا خواهند رفت یا می خواهند بروند. به گفته «گرین سون»[۷۳] کسی نمی تواند به احساس ظریف و پیچیده دیگری دسترسی پیدا کند مگر آنکه احساس او را دریابد و آن را تجربه کند که این خود همدلی نامیده می شود. این خود نوع ویژه ای از ادراک است که کسی را قادر می سازد که بتواند طرف مقابل را از نظر عاطفی و ذهنی کاملا دریابد و آنچه تجربه کرده است او نیز بدون تجربه احساس کند. درک توام با همدلی انسان را قادر می سازد که خود را با شرایط ارتباطی کاملا وفق دهد و بداند که چه باید بگوید، چگونه باید بگوید و چه زمانی باید بگوید، چه زمانی باید ساکت باشد و کی به خود گشودگی دست زند. در واقع «تراکس»[۷۴] مهارت ارتباطی هر کسی را به تعریف او از همدلی مرتبط می کند. تراکس می گوید: «همدلی صحیح هم حساسیت نسبت به احساسات موجود و هم تسهیلات لازم کلامی برای ارتباط با دیگری را در برمی گیرد که موجب درک و تفاهم بیشتر و نیز استفاده صحیح از زبان برای القای مفاهیم می شوند.»
دشوارتر از تعریف و تشریح همدلی به کارگیری آن در زندگی روزمره و بالا بردن مهارت های مربوط به آن است. شاید نخستین گام ما برای پرهیز از ارزیابی و قضاوت رفتار طرف مقابل باشد. اگر ما رفتار فرد مقابل خود را بر اساس صحیح و غلط، زشت و زیبا، خوب و بد ارزیابی کنیم، پس ما رفتار او را در چارچوب این برچسب ها می بینیم نه آن طور که هست و ممکن است رفتار واقعی او با این برچسب ها سازگار و یا ناسازگار باشد. در آن صورت ما اولین گام را در جهت تخریب پلهای ارتباطی خود با او برداشته ایم. دومین گام درک احساسات و عواطف طرف مقابل است. هر چه بیشتر او را بشناسیم، بهتر می توانیم با او همدلی کنیم. درک خواسته ها و نیازها، آرزوها، آمال، توانایی ها، تجارب، بیم ها و هراس های طرف مقابل همه و همه و بسیاری که گفته نشد ما را بر آن می دارد که او را بهتر بشناسیم و پی به احساسات و عواطف او ببریم و بتوانیم با او بهتر همدلی کنیم. گام سوم، باید بکوشیم آنچه دیگری بر اساس نگرش و توانایی خود تجربه کرده است، ما نیز تجربه کنیم. مهم است که بدانیم این تجربه می باید بر اساس نگرش و احساسات او باشد نه آنچه خود می اندیشیم. خود را کاملا در جای او و به جای او قرار دادن و نقش او را ایفا کردن ما را بر آن می دارد که او را بهتر درک کنیم. (فرهنگی، ۱۳۷۴: -۱۱۸۱۱۷)
ج- حمایتگری
در یک فضای حمایتگر ارتباطی، سکوت را ارزشی منفی نیست. بلکه در مقابل سکوت بستری مناسب برای ایجاد فضای مناسب و حمایتگر ارتباطی است. از این سکوت می توان به عنوان بهترین محمل برای القای مفاهیم و پیام های غیر کلامی استفاده کرد. علاوه بر سکوت، ارائه حالات توام با همدلی، نه توام با بی تفاوتی به فضای مناسب برای ارتباطات حمایتگرانه کمک می کند. از دیگر عوامل موثر بر فضای مناسب حمایتگرانه جهت ارتباطات می توان از تساوی با دیگران یا مخاطبان یاد کرد. هر اندازه خود را از نظر رفتاری و پایگاه اجتماعی در تراز مخاطبان خود قرار داده و از نشان دادن برتری های خود به آنان پرهیز کنیم، در ایجاد فضای مناسب ارتباطات حمایتگرانه موفق تر خواهیم بود. از عوامل دیگر موثر بر فضای حمایتگرانه برای ارتباطات میان فردی می توان تردید و یا عدم جزمیت[۷۵] در برابر یقین و اطمینان[۷۶] را نام برد. هر اندازه ما در گفتار و نظرات خود جزمی تر بوده و با اطمینان غیر قابل تردید با مخاطب خود برخورد کنیم، فضا را برای ارتباطات حمایتگر نامناسب تر می کنیم. برعکس همواره میزانی از تردید و عدم یقین زمینه را برای ارتباطات حمایتگر مساعدتر می کند و به طرف مقابل این فرصت را می دهد که خود را نشان دهد و ارزیابی کند. (همان، ۱۳۷۴: ۱۱۹)
د- مثبت گرایی[۷۷]
مثبت گرایی در ارتباط میان فردی حداقل به سه جنبه یا عوامل مختلف تکیه دارد. اول، ارتباط میان فردی زمانی به درستی شکل می گیرد و پرورش پیدا می کند که احترام مثبت و معینی برای خویشتن در نظر داشته باشیم. فردی که احساس ناخوشایندی نسبت به خود دارد بی تردید این احساس ناخوشایند را به نحوی به دیگران منتقل می کند و در آنان نیز این احساس ناخوشایند و منفی را شکل می دهد. در مقابل کسانی که در مورد خود مثبت می اندیشند این احساس مثبت را به دیگران منتقل و آنان را وادار به مثبت پنداری می کنند.
دوم، ارتباطات میان فردی زمانی به درستی شکل می گیرد و به بالندگی خود نزدیک می شود که احساس خوشایند خود را نسبت به طرف مقابل به او منتقل می کنیم. (فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۱۹-۱۲۰)
سوم، یک احساس مثبت و خوشایند در مورد وضعیت عمومی حاکم بر ارتباطات، برای تعامل یا میان کنش اثر بخش بین دو یا چند نفر بسیار حیاتی و مهم است. چیزی ناخوشایندتر از رابطه یا ارتباط با کس یا کسانی نیست که از آن رابطه یا مبادله لذتی نبرند و یا اینکه پاسخ خوشایندی به عمل ارتباطی واقع شده ندهند. (همان، ۱۳۷۴: ۱۲۰)
ه- تساوی[۷۸]
افراد در حرفه های مختلف اغلب از نظر ارتباطی به نوعی خود فریبی و یا تظاهر کشیده می شوند. مثلاً یک مدیر عالی رتبه یا پزشک عالی قدر ممکن است گفتگو با یک فروشنده ساده را ارزشمند تلقی نکرده و فضای تساوی مناسب را برای او ایجاد نکند. یک متخصص برجسته کامپیوتر ممکن است گفتگو با یک مستخدم جزء را به صورت مساوی در سازمان مورد نظر خود بی ارزش تلقی کند. یک راننده کامیون ممکن است ارتباط مساوی با یک دانشمند را غیرممکن بداند. هر یک از افراد در موارد فوق از نظر ارتباطی ممکن است دچار نوعی خود فریبی و یا تظاهر شده باشند. همه آنها ممکن است در آن وضعیت این تصور را داشته باشند که از آن ارتباط چیزی به دست نمی آورند و برای اینکه چیزی بدست آورند باید با هم ترازان خود ارتباط داشته باشند. این نگرش بسیار زیان بار و خارج از معیارهای صحیح ارتباطی است. زیرا این نگرش موجب آن می شود که افراد نتوانند به یکدیگر نزدیک شده و از یکدیگر نکات فراوانی را فراگیرند. اکثر کسانی که از نظر ارتباطی از مهارت های بالایی برخوردارند درست بر عکس این نگرش رفتار می کنند. آنان اغلب از اطلاعات فراوانی بهره مند می شوند. (فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۲۱-۱۲۲)
۲-۱-۱۴- تشابه با هم و تخالف با هم
پنج صفت ذکر شده برای اثربخشی ارتباطات میان فردی، کیفیت‏هایی آموختنی می‏باشند و از نظر اهمیتی که داشتند هر یک به طور مجزا مورد مطالعه قرار گرفتند.
در اینجا ما به دو مفهوم «تشابه با هم» یا «همانندی» و «تخالف با هم» می‏پردازیم. «تشابه با هم» در برگیرنده تشابه موجود از نظر ظاهری و شخصیتی بین طرفین ارتباط است، در حالی که «تخالف با هم» دلالت بر تفاوت موجود از جهات مختلف بین طرفین ارتباط دارد. تشابه و تفاوت ممکن است متکی به صفات متعددی باشد، مانند: سن، جنس، مذهب، تحصیلات، تمایلات سیاسی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و غیره.
باید متذکر شد که عموماً، تحقیقات بر این یافته استوارند که اثربخشی ارتباطات میان فردی در صورت وجود تشابه اعضاء با یکدیگر بیشتر است. برای مثال «جیمز مک کراسکی»، «کارل لارسون»، «مارک نپ» بر این باورند که ارتباط موثر بیشتر زمانی پدید می‏آید که طرفین ارتباط تشابه بیشتری با هم داشته باشند. هر اندازه آنها به هم شبیه‏تر باشند و یا ویژگی‏های مشابه بیشتری با یکدیگر داشته باشند. مفاهیم بیشتری را با یکدیگر در میان می‏گذارند و مفاهیم یکدیگر را بهتر درک می‏کنند. (همان، ۱۳۷۴: ۱۲۲)
۲-۱-۱۵- تأیید و عدم تأیید
شاید یکی از رضایت بخش ترین پاسخ هایی که ما از طرف مقابل ارتباط خود دریافت می داریم، تأیید کامل باشد، یا به گونه ای که «لی برگ» و «لارنس» تشریح کرده اند؛ «هر رفتاری که منتج به ارزشمندی بیشتر فرد از خود شود» در فراگرد ارتباطی موجب رضایت خاطر بیشتر فرد از آن می شود. تأیید برای هر فرد در زیست اجتماعی از ارزش بالایی برخوردار است. به گونه ای که «مارتین بوبر» نوشته است: در تمام سطوح جامعه انسانی، انسان ها یکدیگر را به روش های اجرایی و کم و بیش با توجه به توانایی ها و ظرفیت های شخصی خود، مورد تأیید قرار می دهند و ممکن است یک جامعه با کلمه انسان این گونه برخورد کرده و آن را در اندازه ای که افراد جامعه یکدیگر را تأیید می کنند، اطلاق کند.» به دیگر سخن، انسان آن گونه مطرح می شود که تأیید یا عدم تأیید دیگران را با خود به همراه می آورد.
شک نیست افرادی که در جامعه انسانی خود مورد تأیید قرار نمی گیرند با توجه به شدت و ضعف آن، شدیداً احساس ناراحتی و یاس می کنند و پذیرش این پدیده برای آنها بسیار دشوار و گاه دردآور است. اگر این اتفاق یعنی عدم تأیید چندین بار رخ دهد به تدریج فرد دچار تردید نسبت به رفتارها و توانایی های خود شده، حالت یاس و درد او را به واکنش هایی خاص سوق می دهد. به ویژه اگر این عدم تأیید از سوی کسانی باشد که از برخی جهات برای فرد حایز ارزش و اهمیت بوده و در زندگی حرفه ای یا شخصی او نقش برجسته ای را ایفا کنند. (فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۷۱)
پاسخ های تأییدکننده معمولاً پذیرش، حمایت و شناسایی طرف مقابل را در بر دارند و پاسخ های غیر تأیید کننده انکار و تضعیف و شناسایی فرد مقابل را به همراه خود دارند.
پژوهش «لی برگ» و «لارسن» در این زمینه دیگر منحصر به فرد نمی باشد و با توجه به اهمیت این موضوع در روابط بین اشخاص که امروزه از جهات مختلف مورد توجه دانشمندان علوم رفتاری و ارتباطات، مدیریت و غیره است، گسترش زایدالوصفی یافته، پژوهش های متعددی در رشته ها، دانشگاه ها و موسسات مختلف انجام پذیرفته است. یک بازنگری در پژوهش های انجام شده در «دانشگاه دنور»[۷۹] در سال های آخر دهه ۱۹۷۰ و تحقیقات «دانشگاه اوهایو»[۸۰] در سال های اول دهه ۱۹۸۰ مبین این واقعیت است که تأیید یا عدم تأیید یکی از مهم ترین، قابل توجه ترین و رایج ترین موضوعات ارتباط بین اشخاص در سال های اخیر است. بدون شک، این مقوله یکی از مهم ترین مقوله های ارتباطی است که مساله تأثیرگذاری و نفوذ در دیگران را مطرح می کند. از همین رو است که رشته های مختلف روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، مدیریت و بازرگانی شدیداً به آن علاقه‎مندند و بدان از زوایای مختلف می نگرند.
در یک فراگرد مستمر ارتباطی، بدون شک هر انسانی گاه به پیام های تأیید کننده و زمانی به پیام های غیر تأییدکننده روی می آورد. حتی مثبت ترین انسان ها در فراگرد ارتباطی هرگز به ارسال پیام های تأیید کننده نمی پردازند. آنچه در ارتباطات موثر[۸۱] حائز اهمیت است، این است که بدانیم چه وقت باید پیام های تأییدکننده ارسال و چه زمان غیر تأیید کننده ارسال داریم. به عبارت بهتر، شرایط در این مورد بهترین راهنمای ما جهت ارسال پیام است. اما نکته ای قابل ذکر است؛ بررسی ها نشان می دهد اشخاصی که دارای مهارت های ارتباطی بالایی هستند، در بیشتر مواقع حتی در سخت ترین شرایط از پیام های تأیید کننده استفاده می کنند و با مهارت در فراگرد ارتباطی خود با دیگران از این پیام ها بیشتر بهره می جویند تا از پیام های غیر تأییدکننده. (فرهنگی، ۱۳۷۴: ۱۷۴-۱۷۵)
۲-۱-۱۶- فراگرد ارتباط در مدل ارتباطی دیوید برلو
دیوید برلو در سال ۱۹۶۰ مدلی را طراحی کرد و در کتاب خود، ضمن چاپ تصویر این مدل به تفصیل درباره فراگرد ارتباطات انسانی توضیح داد.
مدل برلو حاوی چهار عنصر منبع، پیام، کانال و گیرنده است. منبع و گیرنده هر کدام دارای مهارت های ارتباطی، نگرش، دانش، سیستم های اجتماعی و فرهنگی هستند و پیام نیز به رمز، محتوا و نحوه و عناصر و ساخت تقسیم شده است. کانال شامل دیدن، شنیدن، لمس کردن، بوییدن و چشیدن است. او اجزای مدلش را به شرح زیر توصیف می کند. (محسنیان راد، ۳۹۳)
الف- منبع – رمزگذار[۸۲]
یک منبع ارتباط بعد از تعیین روشی که می خواهد با آن روی گیرنده اش تأثیر بگذارد، پیامی را به قصد تولید هدف مورد دلخواهش رمزگذاری می کند. حداقل چهار نوع عامل در منبع وجود دارد که می تواند صحت را افزایش دهد. آنها عبارتند از:
مهارت های ارتباطی
پنج نوع مهارت ارتباطی کلامی وجود دارد. دو نوع از آنها مهارت های رمز گذاری است. نوشتن و گفتن، دو نوع از آنها مهارت های رمز خوانی است. خواندن و شنیدن، پنجمین مهارت به فکر و یا تعقل مربوط می شود.
نگرش ها
الف- نگرش نسبت به خود
ب- نگرش نسبت به مطلب خود
ج- نگرش نسبت به گیرنده
سطح دانش
برلو در زمینه سطح دانش این سوال دیرینه را مطرح می کند: «آیا اگر یک معلم دانش کافی داشته باشد، دیگر نیازی به داشتن چیزی بیشتر برای موفقیت در تدریس ندارد و یا به عکس معلم نیاز به داشتن چیزی ندارد و مهم این است که او بداند چگونه آموزش دهد و تدریس کند. برلو پاسخ می دهد که معلم موفق، به هر دوی اینها نیاز دارد. چرا که یکی از این دو مهارت های ارتباطی و دیگری سطح دانش است.»
موقعیت منبع در یک سیستم اجتماعی و فرهنگی
هیچ منبعی به عنوان یک فرد آزاد و بدون تأثیر از شرایطی که در یک سیستم اجتماعی – فرهنگی دارد نمی تواند ارتباط برقرار کند. بدیهی است که ما عوامل مشخص را در مورد منبع در نظر خواهیم گرفت؛ عواملی چون مهارت های ارتباطی او، نگرش های او و دانش او همه مورد نظر هستند. اما ما به بیش از اینها نیاز داریم. مثلاً ما نیاز داریم که بدانیم او در آن سیستم اجتماعی – فرهنگی چه جایگاهی دارد؟ چگونه عمل می کند؟ چه نقشی ایفا می کند؟ کارکردهایی که خواستار انجامش هست، پرستیژی که او در مقابل دیگران دارد، زمینه فرهنگی که او در آن ارتباط برقرار می کند و باورها و ارزش هایی که بر او حاکم است چیست؟ شکلهای رفتاری مورد قبول و شکل های رفتاری غیر قابل قبول در فرهنگ او کدام است؟ نیاز داریم که درباره انتظارات شخصی او و انتظارات دیگران درباره او آگاه شویم.
تمام گروه هایی که منبع وابسته به آن است؛ تمام ارزش ها و استانداردی که او آموخته است با ادراک او از جایگاهش در دنیا و موقعیت طبقاتی او در اجتماعی که به آن وابسته است همه و همه در رفتارهای ارتباطی منبع تأثیر دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 09:00:00 ب.ظ ]




 

(۲-۵)

 

 

در ساخت دستگاه ۲۰ ژول از خازنی با ظرفیت nF190 و خود القایی nH5 با ولتاژ حد اکثر kV25 استفاده شدکه توسط شرکت توان تجهیز آداک ساخته شده است. با در نظر گرفتن مقدار حداکثر برای انرژی دستگاه مقدار ولتاژ لازم تقریبا برابر خواهد بود با ۵/۲۰ کیلو ولت، که در محدوده کار مناسب این خازن ها جای دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
دوره تناوب تخلیه خازن را می توان از رابطه زیر محاسبه کرد :

 

(۲-۶)

 

 

در رابطه بالا اندوکتانس و ظرفیت خازن است، برای عملکرد بهینه باید مدت زمان رسیدن به قله جریان(یعنی ) با زمان تشکیل پینچ برابر باشد.
در ادامهبه طراحی قسمت مکانیکی دستگاه پرداخته می­ شود که به ترتیب عبارتند از : طراحی الکترود داخلی (آند)، الکترود خارجی (کاتد) و عایق بین الکترودها.
۳-۲ طراحی الکترود داخلی (آند)
برای عملکرد بهینه دستگاه بایستی لحظه تشکیل پینچ با وقوع جریان بیشینه همزمان باشنداین زمان به طول موثر آند و شعاعآن بستگی دارد. بنابراین ابتدا شعاع آند با بهره گرفتن از پارامتر چگالی انرژی محاسبه شده وسپس با توجه به مقدار دوره تناوب که در قسمت قبل به­دست آمد،طول موثر آند نیز محاسبه می­گردد.
براساس انتخاب مقدار ۴۰ ژول برای Eو از رابطه پارامتر چگالی انرژی مقدار شعاع آند (a) به شرح زیر محاسبه می شود:

 

(۲-۶)
mm9/2≈a

 

 

که برای سرراست شدن کار مقدار آن برابر ۳ میلی متر انتخاب می­ شود، سپس با توجه به تقریب مناسب a10≈zبرای دستگاه های نوع مدر مقدار طول آند نیز برابر ۳ سانتی متر خواهد بود.
برای محاسبه طول موثر آند (Za) باید از رابطه زیر استفاده کرد]۱۶و۱۰[.

 

(۲-۷)

 

 

که در آن ، وmm3a=است وبا استفاده از این مقادیر مقدار طول موثر آند (za) در حدود ۳ میلی متر برآورد می گردد.
یک نکته دیگر شکل آند است، در ساخت آند در دستگاه های پلاسمای کانونی از طرح های مختلفی استفاده شده است، به طور مثال بررسی ها نشان داده اند که نازک شدن[۱۴] مناسب انتهای آند، گسیل یون ها و پرتو های ایکس را افزایش می دهد]۲۴[.
در طراحی دستگاه پلاسما فوکوس مورد نظر ما، آند استوانه ای شکل تو پر به­کار خواهد رفت.
در شکل ۲-۳) نمایی از آند دستگاه ۲۰ ژول به همراه عایق آن دیده می­ شود.

۲
۳
۱
۴
شکل ۲-۳) میله آند همراه با عایق دور آن و لایه تفلون جدا کننده عایق از میله آند، ۱و۴: میله آند،
۲:لایه تفلون، ۳: عایق(شیشه پیرکس)
۳-۳ طراحی الکترود خارجی (کاتد) و عایق بین الکترود ها
کاتد در دستگاه های پلاسمای کانونی معمولا ازجنس فولاد ضد زنگ و یا مس است و به دوصورت یکپارچه یا قفسه ای ساخته می شود. در شکل یکپارچه معمولا دیواره محفظه خلا نقش کاتد را بازی می کند، در ساختار قفسه ای از چند میله به عنوان کاتد استفاده می شود که این میله ها در فواصل منظم بر روی یک دایره که مرکز آن بر مرکز آند منطبق است، چیده می شوند، کاتد دستگاه ساخته شده در این پروژه به شکل یک پارچه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




دعای حضرت آدم و حوا علیهما السلام

 

 

 

عنوان

 

آیه

 

 

 

مغفرت و رحمت و گذشتن از ظلم

 

« قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ » (الاعراف/۲۳)

 

 

 

۴-۱-۱ دعا و شرح
خداوند برای آگاه ساختن فرشتگان از مشیت خویش به ایشان فرمود که در زمین خلیفه ای ایجاد خواهم کرد و در پاسخ استعلام فرشتگان فرمود: آنچه من می دانم شما نمی دانید و لذا انسان را از خاک به دست خویش بیافرید و پس از آنکه گل آدم سرشته شد، خداوند در او روح دمید و بر وی بهترین صورت را بخشید و او را از نام و حقیقت موجودات آگاه ساخت و چون فرشتگان به مزیت آدمی پی بردند به امر حق و به منظور تعظیم آدم به سجده درافتادند، فقط ابلیس تکبر ورزید که به کیفر آن مردود درگاه شد ولی آدم با همسر خود حوا ساکن بهشت گردید. درآن جا خوردن تمام محصولات بهشتی برای ایشان مباح گردید، فقط از نزدیک شدن به درخت معینی نهی شدند، شیطان به وسوسه آدم و زوجه اش پرداخت و چون آدم و حوا از میوه آن درخت چشیدند، عورت ایشان ظاهر گردید. وایشان با کلمات و سخنانی که از جانب پروردگار به آدم القاء شده بود، استغفار کردند و در نتیجه دعای ایشان پذیرفته شد و مامور گردیدند که به زمین فرود آیند. در سوره اعراف قصه آدم چنین پایان می یابد: در زمین زندگی خواهید کرد و هم در آن خواهید مرد و باز از آن بیرون خواهید آمد آنگاه خداوند فرزندان آدم را به داشتن لباس تقوا و نپذیرفتن فریب شیطان سفارش می فرماید. (الاعراف/۲۷-۱۱). دعای حضرت آدم و حوا مربوط است به معذرت خواهی و توبه آ ن ها و ترک اولی نسبت به نزدیکی به شجره ممنوعه و خوردن از آن که خداوند می فرماید:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱ - «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (البقره/۳۶)؛سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست که] توبه‏پذیر مهربان است». حضرت آدم این کلمات را از پروردگار دریافت کرد که موجب پذیرفتن توبه او شد، زیرا خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.
و اینکه کلماتی که خداوند به حضرت آدم و حوا آموخت و سبب قبولی توبه و نجات آن ها شد، چه بوده است بین اهل تفسیر اختلاف است. بعضی گفته اند همان آیه بیست و سوم سوره اعراف است که می فرماید: «قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ» (الاعراف/۲۳)؛گفتند پروردگارا ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما نبخشایى و به ما رحم نکنى مسلما از زیانکاران خواهیم بود».
از امام باقر (ع) روایت شده که آن کلمات عبارت بودند از: «اللهم لااله الاانت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی انک خیر الغافرین اللهم لااله الاانت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فارحمنی انک خیر الراحمین؛اللهم لا اله الاانت سبحانک و بحمدک رب انی ظلمت نفسی فتب علی انک انت التواب الرحیم» (طبرسی،۱۳۹۴،۱/۲۳۱). و بعضی گفته اند کلمات توبه عبارت بود از: سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله والله اکبر؛یعنی همان تسبیحات اربعه که در نماز می خوانیم و از اسماء الهی و کلمات توحیدی می باشند. (همان). و از طریق اهل بیت روایت شده: «آدم (ع) اسمایی با عظمت و کرامت را دید که برعرش خداوند نوشته شده بودند، پس درباره آن ها سؤال کرد گفته شد این ها اسماء عالی ترین خلق خداست. یعنی محمد، علی،فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام. بعد از آن آدم با این اسماء مقدسه در قبولی توبه و بالا رفتن منزلتش به خداوند متوسل شد و به برکت آن ها توبه اش پذیرفته شد». (همان). «ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى»(طه/۱۲۲)؛سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد».
۴-۱-۲- آموزه های تربیتی
بهترین درسی که در دعای آدم و حوا در این آیات نمایان است عبارتند از:
۱- طریقه دعا را از خود خدا بیاموزیم و حتی شایسته است کلماتی را که در مقام توبه و آمرزش خواهی به کار می بریم، با آموزش و فراگیری از خداوند و تربیت شدگان او باشد تا بهترین خاصیت و فایده را داشته باشد.
۲- استفاده دیگری که از دعای حضرت می شود اینکه مقدمه توبه و استغفار، اعتراف به خطا و گناه می باشد و بهترین حالت خطاکار در آمرزش طلبی و معذرت خواهی این است که اعتراف به خطا و اشتباه خود داشته باشد و خود را مقصر، زیانکار و ستمگر به حساب بیاورد تا زمینه قبولی توبه و عفو او فراهم شود، همانطور که حضرت آدم و حوا با وجود نهی خداوند که فرمود: « وَلاَ تَقْرَبَا هَـذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ» نزدیک نشوید به این درخت که اگر نزدیک شوید از ستمگران می باشید. بعد از وسوسه شیطان و تناول از درخت و محرومیت از بهشت، به خطای خود و ظلم به نفس، اعتراف نمودند و مغفرت خواستند و خداوند توبه آن ها را پذیرفت. امیرالمومنین (ع) می فرمایند: «فقد جعلت الاقرار بالذنب الیک وسیلتی؛پس به راستی اقرار به گناهانم را وسیله خود برای عفو تو قرار دادم» (قمی،۱۳۷۶،ص۵۶۸).
۳- اصولا شرط اعتراف و اقرار به خطا این است که انسان غرور و تکبر خود را کنار بگذارد و این اعتراف به گونه ای باشد که او را ساخته و به سوی تکامل ببرد و این عمل زمینه توبه و بازگشت به سوی خدا و اصلاح مفاسد را هموار سازد. اینان تقاضای خود را به طور صریح اعلام نمی کنند بلکه می گویند اگر ما را نبخشایی از زیانکاران خواهیم بود. این امر نشان دهنده نهایت بندگی آن ها در مقابل خداونداست .
۴-۲- دعاهای حضرت نوح (ع)

 

 

عنوان

 

آیه

 

 

 

بسم الله

 

وَ قَالَ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مجَْرئهَا وَ مُرْسَئهَا إِنَّ رَبىّ‏ِ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ هود/۴۱

 

 

 

تقاضای نجات فرزند

 

وَ نَادَى‏ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبّ‏ِ إِنَّ ابْنىِ مِنْ أَهْلىِ وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنتَ أَحْکَمُ الحَْاکِمِینَ هود/۴۵

 

 

 

پناه بردن به خدا

 

قَالَ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسَْلَکَ مَا لَیْسَ لىِ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لىِ وَ تَرْحَمْنىِ أَکُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ هود /۴۷

 

 

 

یاری خدا مقابل تکذیب

 

قَالَ رَبّ‏ِ انصُرْنىِ بِمَا کَذَّبُون المؤمنون/۲۶

 

 

 

تعلیم حمد وسپاس

 

فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَ مَن مَّعَکَ عَلىَ الْفُلْکِ فَقُلِ الحَْمْدُ لِلَّهِ الَّذِى نجََّئنَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ المؤمنون/۲۸

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




بر پایه این مبانی و ملاحظات و با توجه به اوصاف عقد رهن، برخی از حقوقدانان چنین نظر داده اند که می توان توثیق اسناد تجاری را در قالب قراردادی بر طبق ماده ۱۰ ق.م انجام داد،نه در قالب رهن اصطلاحی(صفایی،بی تا، ج ۲، ص۴۴۲).این نظر با انتقاد مواجه شده است; زیرا ماده ۱۰ در صورتی قابل اعمال است که در خصوص قراردادی، مقررات قانونی مخالف وجود نداشته باشد.در مورد توثیق اموال، ماده ۷۷۴ق.م رهن هر چیزی را که عین معین نباشد، باطل اعلام کرده است.[۲۱] علاوه بر این، با اعلام این نکته که مال مرهون باید به قبض مرتهن داده شود، راه هرگونه تخطی از ماده ۷۷۴ را بسته است. (اسکینی،۱۳۷۷، ص ۱۰۶)
هرچند بعضی نویسندگان گفته اند که ماده ۷۷۴ ق.م ناظر به موردی نیز هست که مال جنبه اعتباری داشته باشد و چون برات یک نوع مال اعتباری است، دین و طلب تلقی نمی شود و رهن گذاشتن آن مخالف ماده مزبور نمی باشد (اسکینی،۱۳۷۷،ص۱۰۷)اما بعضی دیگر از اساتید در مقابل می گویند اگر اموال اعتباری و اوراق و اسناد تجاری،کلا مشمول ممنوعیت ماده ۷۷۴ قانون مدنی نمی شوند، چرا قانونگذار ضروری دیده که در مواد ۱۱۴ و ۱۱۵ لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت(۲۴/۱۲/۴۷)، بر قابل توثیق بودن اسناد تجاری از این قبیل تصریح کند؟ (.[۲۲]
در مواد مزبور، در واقع، توثیق سهام متعلق به مدیران در صندوق شرکت، مجاز شناخته شده است و اگر قانونگذار به هنگام وضع ماده ۲۴۷ قانون تجارت(راجع به ظهرنویسی برات)نظر به جواز رهن و وثیقه داشت، مسلما آن را پیش بینی می کرد.( تهرانی،۱۳۸۰، ص ۱۰۴- ۱۰۵)
۲-۱-۶-۴- بند چهارم : آثار رهن برات:
پیش از فرا‌‌رسیدن زمان انجام تعهد، ممکن است طلبکار با پیش بینی‌های متعارف و معقول، به این نتیجه برسد که متعهد در موعد مقرر به تعهدات خود عمل نخواهد کرد.یکی از طرق مقابله با این پدیده که به نقض احتمالی، معروف است؛مطالبه تضمین از متعهد برای عمل به تعهدات در موعد مقرر است.از این رو،راهکار مزبور،مطالبه تضمین از متعهد؛پیش از فرا رسیدن تعهدات قراردادی، را باید در آن دسته از نظام‌های حقوقی جستجو کرد که نقض قابل پیش بینی را به رسمیت می‌شناسند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در حقوق ایران به متابعت از فقه، از نقض احتمالی و راهکارهای مقابله با آن سخنی به میان نیامده،لیکن در برخی قانونگذار ضمن بهره‌گیری از مبنای نظریه نقض احتمالی،از تضمین برای مقابله با عهد‌شکنی احتمالی متعهد مدد گرفته است. تا زمان رفع خلاء قانونی در خصوص مقابله با عهد‌شکنی احتمالی متعهد؛ باید از این فرصت استفاده کرد؛زیرا بهره‌گیری از این راهکار،علاوه بر تأمین اطمینان متعهدٌ له،استحکام تعهدات قرارداد طرفین را نیز به همراه دارد. البته باید پیش بینی‌های متعارف و معقولی مبنای این راه حل قرار گیرد که بر عدم انجام تعهد از سوی متعهد در وعده مقرر دلالت کند افزون بر آن،می‌توان دادن اختیار به طلبکار برای فسخ قرارداد را ضمانت اجرای استنکاف متعهد ازدادن تضمین دانست.
۲-۱-۶-۵- بند پنجم:موعد برات قبل از رسیدن دین
آثار و احکام ظهرنویسی قبل از انقضای مدت طلب مورد رهن و مرحله دوم آثار و احکام ظهر نویسی بعد از انقضاء آن را بررسی می کنیم:
در مرحله اول چون مال مرهون طبق ماده ۷۸۹ قانون مدنی در ید مرتهن امانت محسوب است،چنانچه در صورت تقصیر او تلف یا ناقص شود مسئول است و تقصیر اعم است از تفریط یا تعدی(ماده ۹۵۳ قانون مدنی)
تفریط وقتی است ک مرتهن برات مورد رهن را برای قبولی به رویت محال علیه نرساند یا در صورت نکول نامبرده وجه برات را مطالبه نکرده و یا تقاضای ضامنی برای تادیه وجه آن،پس از اعتراض نکول،نکند(ماده ۲۳۷ قانون تجارت) همچنین عدم وصول مبلغ برات در راس مدت (ماده ۲۷۴ قانون تجارت)یا عدم تنظیم برگ واخواست (در صورت خودداری مسئول برات از تادیه وجه)و یا بالاخره استنکاف از اقامه دعوی در مهلت مندرج در ماده ۲۸۶ قانون تجارت مشمول موارد تفریط است.
در تمام موارد فوق چنانچه بر اثر ترک عمل مرتهن،خساراتی متوجه راهن شود مرتهن مسئول جبران خسارت وارده خواهد بود.مثلا اگر بر اثر غفلت مرتهن وجه برات به موقع مطالبه نشود و بدهکار برات بعداَ ورشکست شود بنا به قاعده لاضرر مرتهن مسئول خواهد بود.
تعدی مثل این که مرتهن تمام یا قسمتی از مال مرهون را به دیگری منتقل کرده یا در قرارداد ارفاقی ورشکسته شرکت کند . حتی اگر مرتهن مورد رهن را به دیگری وثیقه دهد عمل او باز هم مشمول تعدی بوده است و نامبرده مکلف است طبق نص آنه شریفه((ان الله یامرکم ان تود والامانات الی اهلها))پس از وصول طلب آن را به راهن برگرداند.معهذا بنا به اطلاقات و عمومات ماده ۶۵۶ قانون مدنی که میگوید((وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید))مرتهن میتواند برات مورد رهن را به عنوان وکالت ظهرنویسی کرده به دیگری واگذار کند تا نامبرده به نمایندگی از مرتهن نسبت به استیفای حق متعلقه اقدام کند(صفری ،۱۳۸۴،ص۳۰).
در هر حال مرتهن حق دارد قبل از وصول طلب از استرداد مال مرهون خودداری کند مواد(۷۸۰ و۷۹۰ قانون مدنی.یکی از وظایف مرتهن آن است که در راس مدت طبق ماده ۲۷۴ قانون تجارت و مواد ذیل آن،وجه برات را مطالبه کند و در صورت عدم تادیه و اعتراض به یکایک مسئولین برات یعنی برات دهنده و کسیکه برات را قبول کرده و ظهرنویسان رجوع کند.
مرتهن در موقع مراجعه،هیچ یک از مسئولین برات نمی تواند به ایرادات خود علیه راهن یا ظهرنویسان قبلی استناد کند گرچه مرهن از جهت طلب نماینده راهن است ولی چون نامبرده دارای یکنوع حق عینی در برات بوده و به همین جهت واخواست و دادخواست مربوطه را به نام خود تنظیم و اقامه دعوی میکند علیهذا ایرادات مسئولین برات موثر در مقام نیست . هرگاه پس از وصول برات موعد انقضای رهن با انقضای مدت طلب تلاقی کند مرتهن به استناد تهاتر قبلی مندرج در ماده ۲۹۵ قانون مدنی تا اندازه ای که با طلب خود معامله نماید از وجه برات برداشت و بقیه را به راهن رد میکند.
چنانچه موعد رهن قبل از موعد طلب باشد مرتهن می تواند پس از اذن راهن وجه وصول شده را با طلب خود تهاتر کند والا چون حق مطالبه طلب را قبل از موعد ندارد(ماده ۶۵۱ قانون مدنی)مکلف است وجه وصول شده را که جانشین مال مرهون(برات)است تا راس مدت نزد خود به عنوان گروگان نگاهداری نماید و پس از حلول مدت طلب خود را با وجه وصول شده تهاتر کند.
۲-۱-۶-۶- بند ششم: سررسید دین پیش از موعد برات
مرحله دوم وقتی است که سررسید طلب مرتهن قبل از انقضای مدت مال مرهون(برات)است،در این صورت چنانچه راهن دین خود را بپردازد مرتهن مکلف به استرداد برات است ولی اگر تادیه محدود به قسمتی از دین باشد طلبکار حق دارد مادامیکه تمامی طلب پرداخت نشده از استرداد مال مرهون خودداری کند(ماده؛۷۸۳ قانون مدنی).
هرگاه در سررسید طلب ، راهن از پرداخت دین خود داری کند چنانچه عقد رهن ا ز طریق ظهرنویسی نبوده و مستند به سند رسمی باشد چون برات در حکم اموال منقول است مرتهن می تواند وصول تمام یا باقیمانده طلب خود را توسط دفترخانه تنظیم کننده سند با احتساب خسارت دیر کرد،نسبت به اصل طلب از تاریخ انقضای مدت حق استرداد ، مطالبه کند و چنانچه راهن ظرف چهارماه از تاریخ الاغ اجرائیه نسبت ب پرداخت بدهی خود اقدام ننماید مال مرهون وسیله اجرای ثبت به حراج ، یعنی بهر قیمتی که خریدار داشته باشد ، گذارده شده و به فروش میرسد و اگر مال مرهون کمتر از طلب مرتهن و خسارات و حقوق و عوارض دیوانی به فروش برود پس از دریافت حقوق و عوارض دولتی مال مزبور ضمن تنظیم صورت مجلس توسط متصدی مسئول تحویل طلبکار می شود (قسمت دوم ماده ۳۴ قانون ثبت)
اگر مال مرهون الا بوده و مستند آن برگ وثیقه صادره از انبار عمومی باشد و اولین ظهرنویسی در دفتر انبار به ثبت رسیده باشد دارنده برک وثیقه در صورت عدم تادیه دین میتواند ده روز پس از انقضای موعد مذکور در برگ وثیقه برای وصول طلب خود و خسارات متعلق،فروش کالای مورد وثیقه را از ثبت محل تقاضا کند در این صورت ثبت محل فوراَ موضوع را به انبارهای عمومی اطلاع داده و تقاضای مزبور را ضمن صدور اجرائیه به اولین ظهرنویس برگ وثیقه ابلاغ میکند و در صورتیکه بدهکار ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ اجرائیه بدهی خود را نپردازد محل اقدام به فروش مورد وثیقه از طریق حراج خواهد نمود و ماحصل فروش پس از وضع حقوق و هزینه انبارداری و حقوق و هزینه های اجرایی به مرتهن داده میشود. در صورتیکه ماحصل فروش مال برای پرداخت طلب کافی نباشد دارنده برگ وثیقه می تواند نسبت به بقیه طلب خود به هریک از ظهرنویسان مراجعه کند مشروط برای اینکه در ظرف یک ماه از تاریخ سررسید طلب،تقاضای صدور اجرائیه کرده باشد(مواد ۸ و ۱۰ تصویبنامه قانون و ماده۱۴آئین نامه تصویبنامه قانون)در صورتیکه برات یا سفته یا اسناد مشابه از طریق ظهرنویسی به رهن واگذار شده و بدهکار از تادیه دین خود در مهلت مقرر استنکاف کرده باشد به دعوای طرفین از طریق رسیدگی اختصاری به استناد ماده ۱۴۳ قانون آئین دادرسی مدنی و با توجه به ماده ۲۹۲ قانون تجارت رسیدگی میشود(همان ،ص۲۶)
۲-۱-۷-گفتار هفتم: ظهرنویسی برای ضمانت
هرگاه شخص ثالث ظهر سند تجارتی را امضا کند عمل او حاکی از انتقال سند نیست و با کسی که از او ضمانت کرده مسئولیت تضامنی دارد.
۲-۱-۷-۱- بند اول: تشخیص ظهرنویسی از ضمانت
در عرف تجار امضای ساده پشت سند را ضمانت می دانند ولی در رویه قضایی این گونه نیست و آن را ظهرنویسی جهت انتقال(نه ضمانت)می دانند. در دو مثال این بحث را تشریح می کنیم:
حالت اول:الف سند را به ب داده و سند در دست ب است ولی امضای شخص ج در آن می باشد واین ضمانت است.
حالت دوم: الف سند را به ب داده و سند در دست ج است وامضای ب در آن است واین ظهرنویسی است.
۲-۱-۷-۲-بند دوم: ظهرنویسی مشروط
در این موضوع باید دو مورد را تفکیک کنیم :
شرط مندرج زمانی با مندرجات اساسی برات مغایرتی ندارد و در این حالت هم شرط و هم ظهرنویسی معتبر است وزمانی شرط مندرج مغایر مندرجات اساسی برات است مثلا مبلغ برات تغییر داده شود یا سررسید تغییر کند در این حالت ظهرنویسی تجارتی باطل و انتقال تابع مقررات مدنی می باشد و ظهرنویسی قسمتی از برات هم باطل بوده و انتقال مدنی محسوب می شود.(میرزایی ،۱۳۹۰،ص۴)
۲-۱-۷-۳- بند سوم: تفاوت ظهرنویسی تجاری با انتقال مدنی
اگر وجه سند در سررسید پرداخت نشود در ظهرنویسی تجارتی دارنده می تواند علیه همه مسئولین حتی هرنویسان اقامه ی دعوا نماید حال ان که در انتقال مدنی دارنده فقط می تواند بر علیه مدیون اصلی و ضامن ایشان اقامه ی دعوا کند.
ضمانت در برات:در برات ضمانت ،تعهدی است که به موجب آن کسی قبول می کند که وجه سند را به جای صادر کننده یا قبول کننده یا یکی از ظهرنویسان برات بپردازد،لذا ضمانت در برات از مصادیق ضمان عقدی بوده و بنابر این در شمار تعهدات است.
قانون تجارت درماده ۲۴۹ تعریف ضمانت در برات را چنین شرح نموده است: ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهرنویسی را کرده فقط با کسی مسئولیت تضامنی دارد که از او ضمانت کرده است .ولی چون از ذکر شرایط اساسی شرایط صوری و همچنین آثار و احکام آن خودداری کرده است ناچار باید به استناد مقررات مذکور در باب دهم قانون تجارت راجع به ضمانت و مواد قانون مدنی مربوط به ضمان عقدی و همچنین با الهام از مقررات قانون متحدالشکل ژنو مصوب ۱۹۳۲ ـ ۱۹۳۰ مسائل فوق الذکر را مورد بحث قرار و حل و فصل کرد.(همان،ص۵)
۲-۱-۷-۴-بند چهارم:مسئولیت ظهر نویسی برات
در ابتدا باید توجه داشته باشیم که ما برات را به چهار شکل نص قانون تجارت می توانیم صادر کنیم ولی چک سند حال است یعنی فاقد سررسید می باشد و ما با توجه به این موضوع مسئولیت وتعهد ظهرنویس شرح خواهیم داد.
د ر دوره اول ظهرنویس دارای مسئولیت قبولی برات می باشد یعنی اگر برات نکول شد و دارنده برات اعتراض نکول(عدم قبول برات توسط محال علیه)به عمل آورد دارنده در اعمال ماده ۲۳۷ قانون تجارت می تواند به ظهرنویس جهت مطالبه ضامن مراجعه نماید.
در دوره دوم مسئولیت پرداخت را با شرایطی ظهرنویس دارد یعنی اگر در سررسید برات براتگیر یا مدیون اصلی برات وجه برات را نپردازد ودارنده اعتراض عدم تادیه به عمل آورد دارنده می تواند در اعمال ماده ۲۴۹ قانون تجارت علیه ظهرنویس نیز اقامه دعوا نماید.ولی اقامه دعوا علیه ظهرنویس زمانی امکان دارد که دارنده به وظایف خود عمل نماید. این موضوع را در قالب بحث اصلی خود که که چک است دنبال می کنیم.فرض کنید چکی در حساب آقای ب از طرف الف صادر شده است و فرد دارنده یعنی ب برای وصول وجه به بانک مراجعه کرده و مواجه با عدم وجود وجه در حساب و یا کمبود موجودی شده است ودر نهایت بانک گواهی عدم پرداخت را که جانشین اعتراض نامه(در برات وسفته)شده صادر کرده است.حال دارنده برای اقامه دعوا علیه مسئولین سند تجارتی مطابق قانون وظایفی دارد که به ترتیب ومختصرا اشاره می کنیم:
وظیفه اول اخذ گواهی عدم پرداخت ظرف پانزده روز یا ۴۵ روز یا چهارماه از تاریخ صدور چک بر حسب مواد ۳۱۵ و ۳۱۷ قانون تجارت می باشد وظیفه دوم اقامه ی دعوا ظرف یک سال یا دوسال از تاریخ برگشت چک مطابق مواد ۲۸۶ و۲۸۷ و ۳۱۴ مطابق قانون تجارت می باشد
اگر دارنده چک به یکی از وظایف فوق عمل نکند حق اقامه ی دعوا علیه ظهرنویس را نخواهد داشت.(در مورد برات هم ذکر این نکته ضروری می باشد که فرد باید اعتراض عدم تادیه ظرف۱۰ روز از سررسید نماید و ظرف یکسال یا دوسال از تاریخ اعتراض حسب این که شخص در ایران باشد یا خارج کشور طرح دعوای حقوقی نماید وگرنه حق رجوع به ظهر نویس ندارد.)(همان،ص۷)
۲-۱-۷-۵-بندپنجم:طرح دعوای کیفری در اسناد تجاری
اسناد تجاری اسنادی هستند که دو مشخصه ذیل را توأمان داشته باشند :
الف) متضمن طلب پولی کوتاه مدت یا بدون سررسیدند.
ب) قابل نقل و انتقال هستند. اسنادی که این دو مشخصه را توأمان  دارند عبارتند از چک، سفته،برات
دعاوی مربوط به سفته:هرگاه شخصی از طرف شخص دیگری سفته داشته باشد و صادرکننده تعهد به پرداخت را در زمان مقرر انجام نداده باشد دارنده سفته می تواند از طریق دعوای حقوقی مطالبه طلب،اقامه دعوا نماید.  باید به این نکته توجه داشت که اقامه دعوای علیه صادرکننده سفته به هیچ وجه قابل اقامه دعوای کیفری نمی باشد.چنانچه دارنده سفته بتواند مالی از صادر کننده به دادگاه معرفی نماید می تواند از موضوع تأمین خواسته استفاده نماید.بنابر اصل اقامت خوانده اقامه دعوا نسبت به مطالبه سفته در دادگاه محل اقامت خوانده اقامه می شود.
دعاوی مربوط به چک : اختلافات ناشی از چک به دو دسته تقسیم می شود :
الف ) این اختلافات ناشی از نبود یا کسر موجودی و یا مسدود شدن حساب صادر کننده است .
ب ) این اختلاف ناشی از دست کاری،خط خوردگی،عدم تطبیق امضاء،عدم ذکر تاریخ،سرقت یا گم شدن چک است .
در صورت نبود موجودی در حساب بانکی ، بانک گواهینامه ای را که مشتمل بر مشخصات دارنده حساب و مشخصات چک می باشد را به مراجعه کننده تسلیم می نماید که در قانون به آن گواهی عدم پرداخت گویند.
این گواهی یکی از اسناد لازم برای اقامه دعوای حقوقی علیه صادر کننده است.در صورت کسر موجودی حساب صادر کننده نزد بانک ، به تقاضای دارنده چک مبلغ موجود در حساب به متقاضی داده می شود و دارنده چک با قید مبلغ دریافت شده در پشت چک و تسلیم آن به بانک،گواهینامه ای مشتمل بر مشخصات چک و مبلغی که پرداخت شده است از بانک دریافت می کند و می تواند برای مطالبه بقیه وجه سند اقامه دعوا نماید اگر دارنده چک ظرف مهلت مقرر به بانک مراجعه کن و بانک به علل قانونی از قبیل قلم خوردگی، جعل ،نداشتن محل از پرداخت وجه مذکور در سند خودداری نماید ، دارنده چک حق دارد پس از دریافت گواهی عدم پرداخت از بانک ظرف یک سال از تاریخ صدور گواهینامه عدم پرداخت در دادگاههای صالح مبادرت به طرح دعوا نماید. علاوه بر دادگاههای حقوقی ، یکی دیگر از مقام هایی که صلاحیت رسیدگی به اختلافات ناشی از چک را دارد،ثبت اسناد و املاک محل سکونت خوانده است.بنابراین در صورت مراجعه به بانک ودریافت تمام یا قسمتی از وجه آن و یا هرعلتی دیگر که منتهی به گواهی عدم پرداخت شود،با تکمیل فرم مربوط به اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء درخواست صدور اجرائیه نماید و پس از تنظیم نسخه اصل،آن را به ضمیمه گواهی عدم پرداخت ورقه چک به اجرای ثبت محل تسلیم می نماید. یکی دیگر از راه های اقامه دعوا علیه صادر کننده چک،اقامه دعوای کیفری است.البته برای اقامه دعوای کیفری شرایطی لازم است که به شرح ذیل بیان می گردد:
الف) دارنده چک باید ظرف شش ماه از تاریخ صدورچک برای وصول آن به بانک مربوطه مراجعه کند و ظرف شش ماه از تاریخ گواهی عدم پرداخت ، اقامه دعوای کیفری نماید.
ب) چک به صورت سفید امضاء داده نشده باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]




میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در چند مورد از دولت ها در خواست کرده است، که میزان دسترسی به خدمات بهداشتی را در بخش های عمومی و خصوصی تبین کنند.(توبت، ۱۳۹۰: ۱۸۵)
میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعدادی از شاخص ها را درباره حق بر بهداشت اعمال کرده است که عبارتنداز :
هزینه دولت درباره بهداشت و سهم آن در تولید ناخالصی و داخلی، هزینه مراقبت های بهداشتی اولیه و میزان آن در کل هزینه های بهداشتی دولت، درصد جمعیت برخورداری از افراد دارای تخصص لازم درمان بیماری‌ها و آسیب های عمومی، نرخ جمعیت برخوردار از بیست نوع داروی حیاتی، میزان زنان باردار برخوردار از افراد دارای تخصص دوران حاملگی و درصد آن در دوران زایمان، تعداد کودکان برخوردار از افراد دارای تخصص لازم جهت مراقبت از ایشان، ایمن سازی کودکان علیه بیماری های، واگیر اصلی، متوسط طول عمر، میزان مرگ میر کودکان، جمعیت برخوردار از آب سالم، جمعیت برخوردار از امکانات رفع فضولات انسان.
این شاخص‌ها را میتوان در برخورداری از حق بهداشت بشر در سطح ملی و بین‌المللی نمایانگر کرد. (همان منبع، ۱۹۱)
باید توجه کرد که این شاخص ها با خصوصیات اقتصادی، اجتماعی، قومی در شهر و روستا تعضیف نشوند. زیرا درست است که حق بر بهداشت یک حق فردی حقوق بشری محسوب می شود، ولی مستلزم تدابیری از سوی دولت در جهت مراقبت از سلامت کل جامعه است. مثل: برنامه ریزی برای واکسیناسیون به منظور پیش گیری از برخی بیماری ها که از همان کودکی بر کودکان زده می شود، تا از بروز برخی بیماری ها خطرناک جلوگیری شود.
دانلود پروژه
والدین بعد دولت نقش اساسی را در حق بهداشت کودکان باید ایفا کنند. دولت، نهادها و سازمان هایی را ایجاد می کند و آنها نقش حفاظت را نسبت به حق بهداشت اجرا می کند. والدین باید هوشیار باشند و از این سازمان‌ها استفاده کنند و کودکان را از آن بهره مند سازند. تا با مشکلاتی مواجه نشود و آینده آنها بر اثر عدم بهداشت و منجر شدن به بیماری ها نابود نشود.
باید بهره مندی از تمامی امکانات دسترسی به خدمات بهداشتی، را برای همه به خصوص برای قشرهای فقیر جامعه مقرر دارند. در نهایت اگر دولتی تلاش کافی در مورد تأمین خدمات بهداشتی لازم برای آحاد افراد از جمله کودکان به عمل نیاورد، تکلیف خود بر رعایت حق بر بهداشت، را نقض کرده است و این حق کودک است که پایمال می شود.
مسلّما دولت باید در اعمال حق بر بهداشت که کودکان و افراد انسانی دارند، به عنوان یک حق بشری به دنبال ارائه خدمات و راحتی و آزادی برای آنها و انجام اقداماتی برای عموم باشد. والدین باید این حق را که دولت برای آنان مشخص کرده است، برای کودکان مهیاکنند. اگر درک مشترکی در تمام سطوح از مفهوم و اهمیت حق بر بهداشت، به دست می آمد، در چالش های پیش رو در رعایت از حق بر بهداشت، کودکان کمک شایانی می شد و زمانی مثمر ثمر خواهدبود، که ارکان سازمان ملل متحد، درگیر نهادهایی به ارزیابی رعایت حق بر بهداشت کودکان کمک کنند و بر اثر بیماری های قابل پیشگیری در جهان شاهد تلف شدن کودکان بی گناه نشویم.
حق بر بهداشت و تندرستی کودکان یکی از مهمترین حقوق آنان است که به هیچ عنوان نباید نادیده گرفته شود و مرگ میر کودکان و عدم برخورداری آنان از خدمات بهداشتی باید محل نگرانی همگان باشد. امنیت بهداشتی را برای کودکان فراهم نماییم، به طوری نباشد که از آن به راحتی چشم پوشی کنیم. باید سعی شود امکانات به طور مساوی میان اقشار جامعه توزیع گردد.
بنابراین باید گفت برخورداری از سلامت و بهداشت مناسب برای کودکان اهمیت انکار ناپذیری دارد و جزء حقوق بنیادین آنان محسوب می شود.
با این توضیح از ماده ۲۴ کنوانسیون حقوق کودک که:
۱- دولتهای عضو حق کودک را برای برخورداری از بالاترین استاندارد قابل دسترسی و امکانات درمان بیماری و باز پروری کودک به رسمیت می شناسند. دولتهای عضو باید بکوشند تا تضمین شود که هیچ کودکی از حق دسترسی به خدمات رسیدگی بهداشتی محروم نشود.
۲-دولت‌های عضو باید اجرای کامل این حق را پیگیری کنند و به خصوص تدابیر مناسب را در زمینه های زیر اتحاد نمایند:
الف) کاهش میزان مرگ و میر نوزادان وکودکان.
ب) تضمین ارائه کمک ضروری پزشکی و رسیدگی بهداشتی به کلیه کودکان با تأکید بر گسترش رسیدگی بهداشتی.
ج) مبارزه با بیماری و سوء تغذیه، شامل رسیدگی بهداشتی اولیه در چارچوب به کارگیری تکنولوژی موجود، در کنار سایر امکانات و از طریق تأمین غذاهای مغذی کافی و آب آشامیدنی پاکیزه و با در نظر گرفتن خطرات آلودگی محیط زیست.
د) تضمین رسیدگی به مادران پیش از زایمان کودک و پس از آن.
ه) تضمین اینکه کلیه قشر های جامعه به ویژه والدین و کودکان راجع به اطلاعات بنیادین نگهداری و تغذیه کودک، منافع شیر مادر، بهداشت فردی و محیط و جلوگیری از حوادث، آموزش داده شوند و اطلاع رسانی در این باره انجام شود و دسترسی آنان با این آموزشها و اطلاع رسانی، تضمین گردد.
د) گسترش نگهداری بهداشتی کودک،راهنمایی والدین، آموزش برنامه ریزی خانواده و خدمات آن.
۳- دولتهای عضو باید کلیه تدابیر مؤثر و مقتضی را نسبت به تحقق کامل حق مندرج در ماده کنونی به طور روز افزون ترویج و تشویق نمایند. در این باره، باید توجه خاص به کشورهای در حال توسعه مبذول شود.
۴- دولتهای عضو باید متعهد شوند تا رفته رفته از خصوص تحقق کامل حق به رسمیت شناخته شده در این ماده همکاری بین المللی را ترویج و تشویق نمایند. به ویژه توجه خاصی به کشور های در حال توسعه مبذول گردد.
با این اوصاف همانطور که گفته شد، حق هر کودک است که از تغذیه خوب، محیط مناسب و مراقبتهای بهداشتی اساسی برخوردار باشد، تا در مقابل بیماری، محافظت شده و از رشد تکامل مناسب بهره مند شوند. والدین و سرپرستان کودکان، مسئولیت های اولیه تأمین شرایط لازم بهداشتی را برای رشد کودکان در حد توانایی ها و امکانات مالی خود باید فراهم کنند.
قوانین و مقررات متعددی برای این مسئله پیش بینی شده است . مانند قانون برنامه اول تا چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و همچنین در بندهای ۲ و ۱۰ قانون تشکیلات و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که بر تأمین نیازهای اساسی عموم مردم در خصوص بهداشت تأکید می‌کنند.
ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر درباره برخورداری از مراقبتهای پزشکی برای سلامتی و رفاه هر فرد است و همچنین ماده ۱۲ عهدنامه بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز دولتها را مکلف کرده است که افراد را از مناسب ترین سطح بهداشت جسمی و روانی برخوردار کنند.
همانطور که می بینیم تأکید فراوانی به بهداشت، کودکان و افراد انسانی شده است. پس در اجرای درست آن باید کوشید. تا با مشکلات حیاتی کودکان قبل و بعد از تولد آنها مواجه نشویم.
در کشور ما طرح های مختلفی در همین زمینه اجرا شده و موفقیت‌هایی نیز بدست آمده است. همچنین درباره کودکان معلول هم بر اساس لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بهزیستی کشور، مصوب ۱۳۵۹، وظایف مختلفی در خصوص رفاه و توانبخشی و ایجاد فرصت های شغلی و مشاوره بهداشتی و پزشکی به عهده سازمان مذکور قرار داده است.
برای برخورداری از سطح مناسب زندگی کودکان جنبه های مربوط به پیشگیری و ارتقاء سطح بهداشت مهم هستند. تأثیر این قوانین ملی و بین المللی بر زندگی کودکان در سراسر جهان پیشاپیش مشخص است. البته در صورتی که به درستی آن را اجرا کنند. اگر این نیاز اساسی کودکان رعایت نشود نتیجه آن رشد ناقص و کاهش توانایی های جسمانی و روانی در یک نسل جدید است و این خطر جامعه را تهدید خواهد کرد.
از آنجایی که بهداشت کودکان وظیفه‌ای اولیه است، در حال حاضر راه حل هایی برای آن در دسترس می‌باشد. روزانه می‌توان جان هزاران کودک را با تأکید بر اولویت مراقبت‌های بهداشتی، به ویژه مادران و همکاری دستگاه های ذیربط، بهداشت خانواده و مدرسه و آموزش بهداشت عمومی، بهداشت کار و… نجات داد و حقوق آنان را محترم بشمارد. زیرا اگر به درستی بهداشت و تغذیه و… آنان رعایت شود، علل مرگ آنان قابل پیشگیری است.
رویکرد مراقبتهای بهداشتی اولیه کودکان بر طیف گسترده تری از اقدامات ساده تأکید دارد. باید توجه بیشتری به مسائلی از قبیل تغذیه و آموزش تغذیه و یک محیط زیست فیزیکی پاکیزه به عمل آید. تارشد و بهداشت کودکان با مشکل مواجه نشود.
والدین باید پیرو حمایت دولت باشند و برنامه های بهداشتی، درمانی کودکان را به خوبی اجرا کنند، تا زمینه پیشگیری بهداشتی مناسب و کنترل بیماری کودکان صورت پذیرد. در کنار این همه مراقبت ها و حمایت دولت و والدین، کودکانی را داریم که به دلیل مشکلات خاص در مراقبت از نیاز های بهداشتی و…خود در معرض خطر قرار دارند، که امنیت اجتماعی و امداد اجتماعی باید این مهم را بیشتر مد نظر قرار دهند.
طبق ماده ۲۱ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر دولت می بایست گام‌هایی اتحاذ کند. ” تا حداکثر منابع در دسترسش را به منظور دستیابی مترقبانه به کل حقوق شناخته شده به کار گیرد. ” دولت‌ها متعهدند بدون توجه به میزان توسعه اقتصادی که از آن بهره مندند، رعایت حداقل حقوق مربوط به معاش را برای همه مردم از جمله کودکان تضمین نمایند.(روساس، ۱۳۹۰: ۱۳۸)
دولت باید اقدامات متقضی را برای کمک به والدین و دیگر افراد مسئول کودک برای اجرای این حق برنامه‌های حمایتی را اتخاذ نماید، و والدین شرایط زندگی را در چارچوب توانایی‌های خود برای کودکان مهیا سازند. وقتی نظارت و کنترل کافی برای حقوق کودکان ازجمله: حق بهداشت و تغذیه و… وجود داشته باشد، دیگر یا مشکلات جدّی کودکان مواجه نخواهیم شد. و از طریقی حقوق آنان هم محترم شمرده می شود.
به دولت یک حد گسترده‌ای از تصمیم‌گیری بر اساس منفعت عمومی اعطاء شده است، تا جایی که که حقوق اجتماعی و فرهنگی افراد انسانی رعایت بشود و اقدامات گوناگون و مؤثر در حقوق اجتماعی و فرهنگی کودکان باعث تقویت و پیشرفت جامعه موفق شود.
بیشتر مزایا و منافع به اختیار و انتخاب دولت اعطا می شوند، تا دولت نقش به سزایی برای اجرای این حقوق اعمال نماید. حقوق گوناگون افراد، مخصوصاً کودکان را به نحو مطلوبی محقق و به اجرا در آورد. این حقوق، حق همگان ازجمله کودکان است، که از زندگی توأم با کرامت و مساعدت اجتماعی و بهداشت برخوردار باشند.
دولت ها متعهدند که حق بر بهداشت مردم را به خطر نیندازند. تعهد دولت به رعایت، حفاظت و اجرای حق بر بهداشت می تواند:
تعهد به رعایت دسترسی برابر به خدمات بهداشتی و عدم ممانعت افراد یا گروه ها از دسترسی به آن خدمات؛
تعهد به خودداری از اعمالی که بهداشت مردم را به مخاطره افکند، مانند اقداماتی که ایجاد آلودگی زیست محیطی کند.
تعهد به وضع قوانین و دیگر اقدامات جهت تأمین دسترسی برابر مردم به خدمات بهداشتی که از طرف ثالث فراهم می شود؛
تعهد به وضع قوانین و دیگر اقدامات جهت حفاظت مردم از نقض بهداشت از طرف ثالث.
تعهد به اتخاذ سیاست های بهداشتی ملّی و اختصاص درصدی کافی از بودجه به بهداشت.
تعهد به تهیه و ارائه خدمات بهداشتی ضروری یا ایجاد شرایطی که طی آن افراد به خدمات بهداشتی به خصوص خدمات مراقبت های بهداشتی نظیر آب آشامیدنی سالم و تمیز دسترسی پیدا کنند.
این تعهدات حق بر بهداشت زمانی نقض می شوند که دولت سلامت مردم را نادیده بگیرد و برای مثال مبادرت به استفاده از سلاح های هسته ای یا شیمیایی کند یا آن ها را آزمایش کند یا با سایر فعالیت های خود در محیط زیست به سلامتی مردم از جمله کودکان زیان وارد کند.(توبت،۱۳۹۰: ۱۸۴)
دولت باید در اعمال حق بر بهداشت برای توجیه اقدامات بهداشتی خود احتیاط و دقت لازم را به عمل آورد. هر چند همانگونه که ذکر شد، دولت ” تعهد به حمایت از حق بر بهداشت ” دارد. اما نمی تواند تا آنجا پیش رود که حقوق دیگران نظیر حق بر تمامیت جسمانی افراد را در مواجهه بیماری های واگیر نقض کند. در هر مورد معین باید تعادلی میان حفظ بهداشت عمومی و منافع افراد برقرار شود. این برقراری توسط دولت و حمایت‌هایش به وجود می آید.
به نظر می رسد که دولت باید یک بخش از بودجه کشور را به حق بر بهداشت و آموزش های بهداشتی آحاد مردم اختصاص دهد، تا مشکلات بهداشتی کودکان و زنان و… کاهش یابد. در تعهد به اجرا تمام جنبه‌ها و اجزای حق را محقق سازد و در جهت برخوردار ساختن از تمام حق بر بهداشت گام بردارد. تا دیگر شاهد عدم بهداشت کودکان در سراسر کشور نباشیم و مرگ و میرهایی که بر اثر عدم بهداشت مادران و کودکان به وجود می‌آیند، کاهش پیدا کنند.
۳-۲-۴ حق تأمین اجتماعی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]