اما به نظر می‌رسد که شرط مختصات مشترک، موجب ایجاد سازمانی بسته متشکل از قشرها یا طبقه خاصی می‌گردد. در بررسی تشکیلات و سازمان داخلی هر حزب سیاسی، توجه به شرایط عضویت و استخدام آن، اهمیت فراوان دارد.

 

برخی از احزاب سیاسی بزرگ برای آنکه بتوانند از همه سنخهای اجتماعی عضو بگیرند گرایش دارند تا ساختارشان را تغییر دهند.[۵۹]

 

در واقع استخدام حزبی امروزه می‌تواند به عنوان عامل مهمی در انتخاب کارگزاران و حاکمان در دولت احتمالی و آینده محسوب گردد؛ چرا که کارگزاران امروز، اعضای ناپخته و غیر حرفه ای بودند که با جذب از سوی احزاب و با ورود به حزب کاملاً با حکومت داری و شیوه های حکمرانی آشنایی پیدا کرده‌اند.

 

در بلژیک سازمان جوانان که جزئی از تشکیلات احزاب سیاسی این کشور می‌باشند، نقش تعیین کننده ای در استخدام و به کارگیری اعضا در احزاب بر عهده داشته و از کانال این سازمان‌ها، افراد برجسته ای برای آینده حزب و متعاقباً آینده کشور به صحنه سیاسی معرفی می‌شوند. نتایج تحقیقاتی که در میان سیاستمداران محلی در بلژیک به عمل آمده، نشان می‌دهد که بیش از ۴۰ درصد از آنان دوره زندگی سیاسی خود را از بخش جوانان در حزب آغاز کرده‌اند. البته اخیراًً عضوگیری و استخدام سیاسی در احزاب از طریق سازمان‌های جوانان در احزاب سیاسی بلژیک رو به افول گذاشته و در صورت تداوم این روند، این فرض تقویت می‌گردد که روزهای عضویت توده ای در احزاب به سر آمده است.[۶۰]

 

گفتار سوم- آموزش سیاسی به مردم و هواداران

 

آموزش سیاسی از طریق احزاب سیاسی، امروزه به یکی از مهمترین و اصلی ترین کارویژه های حزبی تبدیل شده است. رسالتی که احزاب در خلال آموزش شهروندان دنبال می‌کنند تنها با هدف کشاندن مردم پای صندوق‌های رأی انجام نمی شود بلکه در وهله اول می خواهند ذهن مردم به ویژه جوانان را که دارای اهمیت بسزایی برای احزاب هستند را به جمع سازمان‌ها و ارگانها و تشکیلات حزبی اضافه کنند و یا حداقل آن ها را به جمع رأی دهندگان در انتخابات آینده علاوه نمایند. یکی از طرق آموزش سیاسی شهروندان، اطلاع رسانی درست و بموقع به مردم ‌در مورد تصمیمات و اهداف دولتمردان و اهداف قدرت سیاسی است. نقشی که احزاب در این اطلاع رسانی ایفا می‌کنند متضمن استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی در سطح گسترده است. مانند بهره گیری از نظام مطبوعاتی و یا کانال‌های تلویزیونی که احزاب سیاسی در اختیار دارند و یا خود مبادرت به تأسیس آن ها نموده اند.[۶۱]

 

احزاب سیاسی با ایجاد فضای نقد و نقادی و تضارب افکار در این رسانه ها، در تبیین افکار عمومی
می‌توانند بسیار مؤثر واقع شوند. آموزش از طریق رسانه های جمعی شاید فقط ارتقای دانش شهروندان را به دنبال داشته باشد؛ در حالی که آموزش‌های حزبی تا حدود زیادی توأم با عمل و پراتیک تر از سایر آموزش‌ها بوده و به مشارکت سیاسی در حد بالاتری منجر می‌گردد، زیرا ورود به صحنه سیاست همراه با استراتژی، تاکتیک و شگردهای خاصی می‌باشد که در مجامع آکادمیک (دانشگاهی و غیر حزبی) کمتر از آن بحث
می شود.[۶۲]

 

حزب بی گمان کانون آموزش سیاسی مؤثر است و آموزش سیاسی که حزب می‌تواند به اعضایش بدهد به هر آموزش سیاسی دیگری برتری دارد، زیرا همیشه کم و بیش آموزش با عمل همگام است. امروزه در جهان اغلب حزب های مهم و ریشه دار، آموزشگاه ها و سازمان های پژوهشی ویژه شان را دارند و در این آموزشگاه ها اعضاء و پیروانشان را آموزش می‌دهند و افکار عمومی را نیز آگاه ساخته و جهت می‌دهند. بسیاری از اعضاء که در آغاز ورود به حزب کم آموزش و کم دانش در سیاست بودند با آموزش های حزبی به مردان و زنان سیاسی آگاه و برجسته تبدیل گردیدند و توانستند رهبری حزب را به دست گیرند.[۶۳]

 

مثلاً مورد شخصی مثل میتران، در فرانسه ۲۹ سال عضو حزب سوسیالیست فرانسه بود؛ یعنی نزدیک به سه دهه یک نفر در رده های مختلف حزب سوسیالیت فعالیت می‌کند. هم اثر پذیر است و هم اثر گذار.[۶۴]

 

همچنین، احزاب سیاسی آموزش‌های لازم را در موضوعات و ارزش‌های سیاسی به رأی دهندگان ارائه
می‌دهند. فعالان حزبی منافع سیاسی را گوشزد می‌کنند؛ شهروندان را آگاه می‌سازند و راه های مؤثر ارائه نظر به دولت را به اعضای خود آموزش می‌دهند. رهبران حزب با آموزش قواعد دموکراتیک بازی سیاسی به هواداران خود، سبب وفاق و اتفاق نظر می‌گردند.[۶۵]

 

قواعد و آموزش‌های حزبی در واقع همان هنر مبارزه سیاسی هستند که ناگزیر بایستی در قالب تشکیلات و کارویژه ها و ارکان حزبی دنبال شوند و چه بسا، بسیاری از اساتید فن و متخصصین عرصه حزبی در عمل بهتر موفق به به کارگیری و استفاده از آموخته های خود نبوده اند، در حالی که فعالان حزبی و آنهایی که در کوره حزب آزموده شده و در صحنه کارزار ‌آب‌دیده شده اند، بهتر از این اساتید به دقایق امور و روند جریان‌های سیاسی واقف باشند.

 

در انگلستان، کلیساهای غیر محافظه کار، بسیاری از سخنگویان حزب کارگر را در مهارت‌های مربوط به فن خطابه و سازمان اجتماعی، آموزش دادند.[۶۶]

 

افراد آموزش دیده در احزاب سیاسی کمتر اسیر شایعه و تصمیم گیری های غیر منطقی و احساسی می‌شوند. آن ها می آموزند که بیندیشند و مشورت کنند و آن گاه به تصمیم گیری روی آورند. احزاب می‌توانند نسبت به آموزش جامعه برای مقابله با توطئه های خارجی و داخلی هوشیاری ایجاد نمایند.

 

گفتار چهارم- تجمیع منافع

 

تجمیع منافع که از آن به تألیف منافع هم یاد می‌کنند، فعالیتی است که طی آن خواسته های افراد و گروه ها در قالب پیشنهادهای مهم برای سیاست‌گذاری، یک کاسه می شود. پیشنهادهایی مهم محسوب می‌شوند که حائز منافع چشمگیری باشد. مانند صرف اعتبارات مبارزاتی، دسترسی به رسانه ها، تألیف منافع نقشی است که احزاب در آن دخیل بوده و در این زمینه میدان داری می‌کنند. احزاب با معرفی نامزدهای خاصی که نماینده سیاست خاصی هم هستند سعی در جذب آرای مردم دارند. تألیف منافع ممکن است در هر دو نوع نظام های دموکراتیک و اقتدارگرا صورت گیرد. در نظامهای اقتدارگرا، حزب واحد می کوشد تا حمایت شهروندان را نسبت به برنامه ها و نامزدهای حزبی جلب کند و در نظامهای دموکراتیک هم دو یا چند حزب سعی در جذب ‌گروه‌های نفوذ و رأی دهندگان دارند. در هر دو نظام (اقتدارگرا و دموکراتیک) تألیف منافع در درون احزاب صورت می‌گیرد.

 

در نظام های پارلمانی از تألیف منافع و تجمیع خواسته های دو گروه در زمینه سیاست‌های اقتصادی و نیز
چانه زنی در مسائل سیاسی مستمر بین ‌گروه‌های نفوذ بزرگ و متمرکز کارگری و تجاری، احزاب سیاسی و دیوانسالاری، پیوند دهنده سازمان‌هایی هستند که در دیگر نظام های سیاسی، نقشهای متفاوت و اغلب خصمانه ای در برابر یکدیگر بازی می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...