کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
|
|
|
آنها همچنین وظایف دفاتر مدیریت پروژه را در سه سطح استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی مورد مطالعه قرار دادهاند. سپس نتیجهگیری کردهاند که مدیریت دانش یکی از وظایف اصلی PMO در کلیهی سطوح آن میباشد. (Desouza, K.C., Evaristo, J.R., 2006) ۲-۲-۴-۱-۱- کارکردهای سطح استراتژیک در سطح استراتژیک، وظیفهی PMO اطمینان از این است که پروژهها با موارد ذیل هم راستا هستند: اهداف استراتژیک سازمان: به منظور آنکه پروژههای متقبل شده با اهداف بلندمدت کسب و کار در یک راستا باشند، آنها اطمینان میدهند که اعضای تیم و پروژه پیوند مستقیمی با برنامههای عملیاتی استراتژیک سازمان دارند و با فرایند، انتخاب، اولویت و اجرای پروژه هم راستا هستند؛ رشد استراتژیک سازمان: برای آنکه پروژههای متعهد شده سهم مثبتی در رشد کسب و کار داشته باشند و پشتیبانی تصمیم پروژه از استراتژی توسعهی کسب و کار مداوم باشد؛
 مدیریت دانش اثربخش و کارآمد: به منظور بهبود خط مشیها، شیوهها و متدلوژیهای مدیریت پروژه از طریق بکارگیری مکانیسمهای کسب دانش کارآمد، تسهیم دانش، انتقال دانش و استفاده مجدد از دانش. ۲-۲-۴-۱-۲- کارکردهای سطح تاکتیکی در سطح تاکتیکی، وظایف PMO اطمینان از موارد ذیل است: پیوستگی نزدیک بین ابتکارات پروژه: به منظور ایجاد هماهنگی بین پروژههای مختلفی که از سوی سازمان تقبل شدهاند. این امر مستلزم پیگیری نزدیک هر پروژه به منظور تحویل نتایج مورد نظر در زمان و بودجه مقرر است؛ ثبات در کیفیت محصولات و خدماتی که توسط پروژهها حاصل میشود: با نظارت بر پروژهها به منظور پیروی سفت و سخت از استانداردها و روشهای معین؛ تسهیم دانش میان اعضای پروژهها به منظور اطمینان از ارتباطات شفاف بین تیمهای پروژه. ۲-۲-۴-۱-۳- کارکردهای سطح عملیاتی در سطح عملیاتی، PMO در قبال موارد زیر پاسخگوست: انجام ارزیابی پروژهها: با ایجاد فرایند بررسی عملیاتی، تایید درخواست افزایش بودجه و یا منابع و اطمینان از انجام پروژهها به روشی کارآمد؛ یکپارچگی دانش حاصل از پروژهها: با حصول اطمینان از اینکه اطلاعات برای کمک به تصمیمگیری در فرآیندهای اجرایی خاص به آسانی در دسترس هستند؛ دانش تخصصی مدیریت پروژه: با ارائه خدمت به عنوان منبع اصلی دروس آموخته، تجارب برتر و متدلوژیهای استاندارد؛ پایش دائمی رضایت مشتریان: گزارش وضعیت واقعی پروژه به تصمیمگیرندگان و ایجاد هماهنگی ارتباطی در میان مشتریان داخلی و خارجی. بنا بر بررسی پیشینه تحقیقات صورت گرفته حول کارکردها و وظایف دفاتر مدیریت پروژه، دریافتیم که پژوهش یاد شده، نخستین پژوهشی بوده که وظایف دفاتر مدیریت پروژه را از دیدگاه مدیریت دانش بررسی کرده است. در ادامه سایر دیدگاهها در زمینهی کارکردهای عمومی دفاتر مدیریت پروژه را مرور خواهیم کرد. ۲-۲-۴-۲- کارکردهای PMO از دیدگاه گروه پی.ام سلوشنز مطابق آخرین پژوهش گروه مشاورین پی.ام سلوشنز که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفته است،۱۰ کارکرد برتر دفاتر مدیریت پروژه در جهان به شرح ذیل میباشند: پایش و کنترل پروژه / طرح؛ پیادهسازی/ مدیریت متدلوژی و استانداردهای مدیریت پروژه؛ پیادهسازی/ مدیریت سیاستها، رویهها و الگوهای پروژه؛ مربیگری و تربیت در زمینه مدیریت پروژه؛ شروع کردن پروژه / طرح؛ برنامهریزی پروژه / طرح؛ خاتمه دادن پروژه / طرح؛ هماهنگی چندین پروژه؛ پیگیری وضعیت سبد پروژه (نظارت بر عملکرد)؛ همسوسازی پروژهها با اهداف استراتژیک. (PM Solutions, 2014) ۲-۲-۴-۳- کارکردهای PMO از دیدگاه راد و لوین از دیدگاه دیگر راد و لوین کارکردهای دفتر مدیریت پروژه را به دو دسته کلی کارکردهای «پروژهمحور[۵۷]» و «سازمان محور[۵۸]» مطابق جدول ۲-۶ تقسیمبندی کردهاند. (Rad, Parviz.F and Levin, G., 2002) (متینکوشا، ۱۳۹۱) جدول ۲-۶- کارکردهای دفتر مدیریت پروژه از دیدگاه راد و لوین
کارکردهای پروژهمحور |
کارکردهای سازمانمحور |
تقویت و تکمیل نمودن[۵۹]: جبران کردن کمبود منابع تیم پروژه |
ارتقاء : حمایت از فرهنگ مدیریت پروژه سازمان |
ارشاد: هدایت اعضای تازهکار و غیر ماهر تیم |
آرشیو : ذخیره کردن اطلاعات عملکرد پروژهها |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 07:30:00 ب.ظ ]
|
|
ورمنز در پژوهش خود با عنوان « طرح یک مدل یکپارچه از توانمندسازی نیروی انسانی و بررسی عملکرد پرسنل» در بخش عمومی کشور کره چنین بیان می دارد: از زمانیکه توانمندسازی به عنوان یک پارادایم مدیریتی مطرح گردیده است ، هیچ تحقیقی به صورت ساختاری و روانشناسانه در این زمینه انجام نگرفته است به نحوی که تحقیقات انجام گرفته قبلی به تأثیر بافت فرهنگی و ارتباط بین توانمندسازی و عملکرد نپرداخته است. این پژوهش برای نمونه از پرسنل شاغل در شهر سئول پرداخته است به نحوی که از ۴۰۰ پرسشنامه استفاده گردیده است.جامعه مورد پژوهش ترکیبی از پرسنل و مدیران بوده و اطلاعات تحلیل شده بر اساس مدل ساختاری SEM می باشد.نتیجه تحلیل نشان داده است که توانمندسازی روانشناختی در پرسنل ارتباط زیادی باتوانمندسازی ساختاری و عملکرد نقش پرسنل داشته است(۲۰۰۷:۸۹۷،Voermens). لاری در پژوهش خود بنام «تأثیر عملکرد منابع انسانی بر توانمندسازی نیروی انسانی و تضمین کیفیت مدیریت» که بر روی ۵۲۹ نفر از پرسنل انجام داده ، چنین گفته است : ما چنین فرض میکنیم که منابع انسانی بوسیله مدیران در چارچوبی توانمند خواهند شد و این توانمندی از طریق ارتباط با تضمین کیفیت رهبری افزایش و رشد خواهد کرد . از یک ساختار چند مرحله ای برای این فرضیات استفاده گردید ،به نحوی که در یک کارخانه با تکنولوژی بالا و شناخته شده به کار گرفته شده است. نتایج نیز این مدل را مورد تأیید قرار داده است (۱۹۹۹:۱۵،Larry). بنداروکا در پژوهش خود به نام « بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر سازمانهای دولتی» چنین می گوید: مدیریت منابع انسانی الکترونیک به طور فزاینده ای در بین سازمانها جایگاه خود را باز نموده است. به نحوی که سازمانها از مزایای آن برخوردار شده اند . دراین پژوهش مدیران و پرسنل مورد مصاحبه قرار گرفته شده اند و ارتباط بین آنها با استفاده از کاربرد مدیریت منابع انسانی الکترونیکی و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج نشان داده که بکار گیری مدیریت منابع انسانی الکترونیک باعث اثربخشی مدیریت منابع انسانی گردیده است به نحوی که براساس یافته ها تأکید بر اهمیت نقش سهامداران در تحقیقات مدیریت منابع انسانی الکترونیکی نیز نباید نادیده گرفته شود. (۲۰۰۹:۵۸۵ ،Bondarouka). وررمنز و ولدهون در پژوهشی که با عنوان نگرش در خصوص مدیریت منابع انسانی الکترونیک در شرکت فیلیپس انجام داده بودند به بررسی نگرش های موجود در زمینه مدیریت منابع انسانی الکترونیک در شرکت فیلیپس با استفاده از الگوی پذیرش فن آوری دیویس و اولریش و تاثیر آن در ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت پرداختند و به این نتیجه رسیدند که استفاده از فن آوری اطلاعات و تکنولوژی در مدیریت منابع انسانی موجب بهبود فعالیت های منابع انسانی و دست یابی به مزیت رقابتی برای سازمان می شود . همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که دو عامل تجزیه مثبت کارکنان در استفاده از IT و وظیفه ای که کارکنان در سازمان بر عهده دارند ، در اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان مهم هستند. (Voermans and Veldhoven,2007:887-902). لی یوجان و همکارانش در پژوهشی با عنوان مدیریت منابع انسانی الکترونیک در مکزیک ، با هدف شناخت نوآوری سازگار برای رقابت جهانی ، به دنبال بررسی تاثیر راهبرد های مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها بودند و به این نتیجه رسیدند که درک صحیح و اجرای موثر مدیریت منابع انسانی الکترونیک با توجه به وضعیت رقابتی امروز و جهانی شدن ، می تواند مزیت رقابتی برای سازمان ها ایجاد کند. آنها همچنین به این امر دست یافتند که عواملی مانند سطح تحصیلات و سطوح آموزشی ، وضعیت اجتماعی ، وضعیت مالی سازمان ها و محیط رقابتی ، در استفاده و اجرای راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک موثر هستند. ( Lujan and Ramirez and Cantu,2007:418-434) ظفر و همکارانش در پژوهشی به عنوان تجزیه و تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی الکترونیک در بانک های پاکستان به دنبال این بودند که بانک ها چگونه از فن آوری اطلاعات در زمینه های منابع انسانی و بهبود فعالیت منابع انسانی بهره می برند و در پایان به این نتیجه رسیدند که استفاده از فن آوری اطلاعات در منابع انسانی باعث بهبود خدمات وکارایی و اثر بخشی منابع انسانی می شود. (Zafar and Shaukat and Mat,2010:18-26) استرشمیر و کابست در پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک در اروپا بودند و با بررسی ۲۳۳۶ سازمان در ۲۳ کشور اروپایی به این نتیجه دست یافتند که در بیشتر سازمان ها با توجه به فضای رقابتی و جهانی شدن ، مدیریت منابع انسانی الکترونیک به اجرا در آمده است و عوامل متعددی در پذیرش و اجرای موثر آن نقش داشتند که شامل اندازه سازمان ، آموزش کارکنان ، حمایت مدیر ارشد ، سن کارکنان و ساختار سازمانی می شوند. ۲۰۰۹:۴۸۲-۵۰۱) ، (Strohmeier and Kabst استون و لوکاسزوسکی در پژوهشی با عنوان الگوی بسط یافته عوامل موثر بر پذیرش و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک به این نتیجه رسیدند که عواملی مانند جذب افراد با استعداد ، انگیزه کارکنان برای دستیابی به اهداف سازمانی ، امنیت شغلی ، منابع سازمان و اهمیت شغل از عوامل موثر بر پذیرش و اثر بخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک درسازمان ها هستند. (Stone and and Lukaszewski, 2009:134-143). استون و همکارانش در تحقیقی به بررسی مولفه های اثربخش بر پذیرش و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک پرداختند و به این نتیجه رسیدند که عواملی مانند ارزش های سازمان ، منابع سازمان ، اهداف سازمان ، ارزش ها و هدف های فردی ، نگرش ها و رفتار افراد ، جریان اطلاعات در سازمان و تعاملات اجتماعی بر پذیرش و اثر بخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر بسزایی دارد. (Stone and and Lukaszewski , 2006,229-244) نتایج تحقیق دیگری نشان می دهد که فرهنگ سازمانی ، مهارت های کارکنان ونگرش آنها نسبت به فن آوری اطلاعات وهمچنین همکاری بخش های مختلف سازمان به ویژه مدیریت منابع انسانی و IT (این همکاری می تواند ادغام موفقیت آمیز فن آوری در فرآیندهای منابع انسانی درراستای پاسخگویی به افزایش خدمات مدیریت منابع انسانی الکترونیک با کیفیت را تضمین کند) از عوامل حیاتی موفقیت برای پذیرش واستفاده ازمدیریت الکترونیک منابع انسانی می باشند و همچنین تغییر طرز فکرکارکنان در راستای سازگارنمودن آن ها با استراتژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک ، جغرافیای کشور، نهادها ، قراردادهای نوشته شده و سطح اجتماعی، سطح آموزش کارکنان، اثرات درصنعت به عنوان مثال موسسات مالی ، شکاف نسل ها ، روابط اجتماعی و نابرابری های زیرساختی به طور وضوح برکاربرد واستفاده ازاستراتژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک موثر می داند.(Miguel et al,2007:429-430) ۲-۴ مبانی نظری تحقیق: ۲-۴-۱ تعریف مدیریت: مدیریت یکى از مهم ترین فعالیت هاى انسانى به شمار مى آید. پیشرفت جوامع به کوشش هاى گروهى بستگى دارد و همچنان که گروه هاى سازمان یافته، گسترش مى یابد، عملکرد مدیریت و مدیران از اهمیت بیشترى برخوردار مى گردد. مدیریت، فرآیند طراحى و حفظ محیط و شرایطى است که در آن، افراد وگروه ها براى دستیابى به اهداف منتخب گروهى، به طور مؤثر و با انگیزه، فعالیت نمایند. (۱۹۹۱:۷ ، Robbins) با توجه به این تعریف، دانش مدیریت براى هر نوع سازمانى و در تمام سطوح سازمانى براى رسیدن به اهداف، مورد استفاده قرار مى گیرد. در مورد وظایف مدیریت ، صاحب نظران نظریّات مختلفى را ابراز داشته اند. وظایفى که تقریباً در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد ، عبارت اند از: برنامه ریزى ، سازماندهى ، رهبرى و نظارت. برنامه ریزى شامل تعریف اهداف سازمانى، تدوین و تنظیم یک استراتژىِ کلى براى دستیابى به اهداف، تعیین و توسعه سلسله مراتب جامعى از طرح ها و برنامه ها براى ایجاد انسجام و هماهنگى بین فعالیت ها در جهت تحقق اهداف مى باشد. سازماندهى، دومین وظیفه اساسى مدیریت است و آن، شامل شناسایى و گروه بندىِ فعالیت ها و وظایف، تعیین اختیار و مسؤولیت براى مدیران و سرپرستان و ایجاد هماهنگى بین وظایف و فعالیت ها و طراحى نظام گزارش دهى مى باشد. هر سازمانى، متشکل از افراد مى باشد و وظیفه مدیریت، هدایت آنهاست. این مهم دربرگیرنده وظیفه رهبرى و مدیریت است. هنگامى که مدیر به هدایت افراد مى پردازد، انگیزه ایجاد مى کند، به بررسى و حل و فصل تضادهاى موجود مبادرت مى نماید و به برقرارى ارتباط با نیروى انسانى مى پردازد در وظیفه رهبرى درگیر شده است. بنابراین رهبرى، فرآیند تأثیرگذارى بر افراد است به طورى که آنها با میل و رضایت براى تحقق اهدافِ گروهى، سعى و تلاش کنند. وظیفه نهایى مدیران ، نظارت است. براى اطمینان از این که کار به طور مطلوب و بر طبق برنامه ها انجام مى شود ، مدیریت باید از نحوه عملکرد سازمان کسب اطلاعات کند، عملکرد واقعى را با اهداف تنظیم شده مقایسه نماید و اگر انحراف، در خور توجه باشد، وظیفه مدیریت است که در مورد اصلاح آنها اقدام کند. بنابراین، فرآیند کسب آگاهى از عملکرد واقعى و مقایسه آن با اهداف و عملکرد مطلوب و تصحیح اشتباهات و انحرافات، «نظارت» نامیده مى شود. تمام مدیران اجرایى و ستادى در هرسازمان وظایف مذکور را براى دستیابى به اهداف سازمانى انجام مى دهند. (۱۹۸۹:۴ ، Verych) ۲-۴-۲ مدیریت منابع انسانى و عملکرد امور پرسنلی: امروزه یکى از دانش هاى ضرورى براى اداره سازمان هاى انسانى، مدیریت منابع انسانى است. مدیریت منابع انسانى، عبارت است از ایجاد و توسعه برنامه هایى که از طریق آنها ضمن بهبود توانایى هاى نیروى انسانى، اهداف فردى و سازمانى حاصل گردد. در واقع مدیریت منابع انسانى، ایجاد و پرورش و حفظ سرمایه هاى انسانى براى دستیابى به اهداف است. چون تمام مدیران یک سازمان با تلاش هاى سایر افراد به اهداف خویش مى رسند باید از دانش مدیریت منابع انسانى شناخت کافى داشته باشند. بدون دانش مدیریت منابع انسانى، نمى توان باکارآیى مطلوب به اهداف دست یافت و انسان ها را در راستاى رشد و تعالى هدایت و رهبرى کرد، بنابراین یکى از دانش هایى که ضرورت دارد هر مدیر به آن آشنا باشد دانش مدیریت منابع انسانى است. مدیران پرسنل یا نیروى انسانى، افرادى هستند که ضمن ایفاى وظایف اجرایىِ مربوط به نیروى انسانى، به عنوان مشاوران راهنما، مدیران اجرایى را در مورد موضوعات و امور مربوط به منابع انسانى کمک و یارى مى کنند، آنها مسؤولیت ایجاد هماهنگى بین فعالیت هاى مدیریت منابع انسانى سازمان را به عهده دارند (۲۰۰۹:۳۳،Galanaky&et al) . بنابراین دانش مدیریت منابع انسانى براى تمام مدیران ضرورى است، اما به دلیل گستردگىِ وظایف مدیران اجرایى و اهمیت و نقش منابع انسانى در سازمان، معمولاً واحدى تحت عنوان مدیریت یا معاونت امور پرسنلى تشکیل مى گردد. این واحد با به کارگیرى افراد متخصص در امور پرسنلى و تأمین دانش تخصصى، ضمن انجام دادن وظایف تخصصىِ حیطه نیروى انسانى، مانند برنامه ریزى نیروى انسانى، کارمندیابى، استخدام، آموزش، ارزیابى عملکرد و…. با تدوین و تنظیم مقررات و خط مشى هاى مناسب، مدیران اجرایى را در امور مربوط به نیروى انسانى کمک مى کنند. بنابراین مدیر پرسنلى در مسؤولیت نیروى انسانى با مدیران اجرایى سهیم مى شود و وظایف واحد پرسنلى هم جنبه ستادى و مشورتى و هم جنبه اجرایى دارد . در این کتاب از این وظایف به منزله وظایف مدیریت منابع انسانى ، نام برده مى شود .وظایفى که مدیران پرسنلى به آنها آشنایى و آگاهى کامل دارند و مدیران اجرایى نیز براى یارى رساندن و هدایت کارکنان خود، باید با آنها آشنایى کلى داشته باشند. (۲۰۰۹:۳۵،Galanaky&et al) . ۲-۴-۳ مفهوم مدیریت منابع انسانی: مدیریت منابع انسانی اصطلاحی نسبتا جدید است که از دهه ۱۹۷۰به بعد مطرح گردیده است. صاحبنظران مدیریت در بیان مسائل انسانی سازمان از واژههای مختلفی مانند، «کارگزینی» ، «اداره امور کارکنان» ، «مدیریت نیروی انسانی» ، «روابط صنعتی» ، «مدیریت اداره امور کارکنان و منابع انسانی» استفاده نمودهاند. از سوی صاحبنظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارائه شده است که ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریفها بسنده میکنیم. اسفندیار سعادت مینویسد: «مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کردهاند و منظور از منابع انسانی یک سازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند» (سعادت،۱۳۸۴:۶). سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی[۱۱] بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی مینویسد : «مدیریت اداره کارکنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی کار سازمان بعنوان یک عنصر حیاتی در کسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیتها و کارکردهای منابع انسانی به گونهای که به طور مؤثرو منصفانهای منافع فردی کارکنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید» .(سیدجوادین،۱۳۸۲:۴۰). امروزه مدیریت منابع انسانی یکی از دانش های ضروری برای هدایت کارکنان سازمان است که شاید مهمترین مهارت برای تمام مدیران در سازمانها و تلاشهای گروهی به شمار می آید.بدون برخورداری از دانش مذکور نمی توان به اهداف متعالی انسانها و گروهها دست یافت (زارعی،۱۳۷۹:۲۳). مدیریت منابع انسانی عبارت است از ایجاد و توسعه برنامه هایی که از طریق آن ضمن بهبود توانایی های نیروی انسانی ، اهداف فردی و سازمانی نیز حاصل گردد.درواقع مدیریت منابع انسانی ،ایجاد ،پرورش و حفظ سرمایه های انسانی برای دستیابی به اهداف است.مدیران ، پرسنل یا نیروی انسانی افرادی هستندکه ضمن ایفای وظایف اجرایی مربوط به نیروی انسانی ، به عنوان مشاوران راهنما ، همفکری با مدیران اجرایی را در مورد موضوعات و امور مربوط به منابع انسانی سازمان بر عهده دارند.بنابراین دانش مدیریت منابع انسانی برای تمام مدیران ضروری است (زارعی،۱۳۷۹: ۲۵). بررسی فراز و فرودهای توسعه منابع انسانی نشان میدهد که امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در رشد و توسعه سازمانها بیش از پیش نمایان گشته است. از این رو در عصر جدید به «انسان» در مدیریت بعنوان «سرمایهای بیپایان» و با ارزش مینگرند. زیرا دیگر به خوبی روشن است که کاهش سرمایه بالنده انسانی منجر به کاهش بهرهوری و تولید میشود. به عبارت دیگر متفکران علم مدیریت بر این اعتقادند که کارکنان را باید مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهرهوری دانست و آنها را مبنای اصلی فرآیند افزایش کارآیی و نوعی سرمایه به حساب آورد. خصوصیاتی که برای سازمانها در آینده ذکر شده گویای این واقعیت است که در آینده سازمانهایی متفاوت از سازمانهای امروزی خواهیم داشت. رقابت جهانی ، ایجاد انگیزه در مهمترین عامل تولید(انسان)، سرعت در ارائه کالا و خدمات ،تغییر طرح سازمانی،طراحی مجدد مشاغل از ویژگیهای اجتناب ناپذیر سازمانها در آینده به نظر می رسند.(جزنی،۱۳۸۸:۲۳). در این میان ، تغییر جهت سازمانها به سوی الکترونیکی نمودن فعالیتها امری بدیهی است و برای اینکه در عرصه رقابت کنونی باقی بمانند و ادامه حیات داشته باشند، می بایست طبق استراتژی روز عمل کنند. سیستمهای بهداشتی درمانی نیز بعنوان سازمانهای پیشرو در استقرار سیستمهای مختلف مدیریتی و متعدد ، در ارائه خدمات به مراجعین ، در صدد الکترونیکی کردن فعالیتهای خود بویژه در بخش منابع انسانی و بررسی تأثیر آن بر توانمند سازی نیروی انسانی خود می باشند. از طرفی دیگر استفاده از این فن آوری ها در این مراکز باعث ارتقاء کیفیت خدمات مراقبت درمانی خواهد شد. لذا محقق بر آن است تا با بررسی تأثیر الکترونیکی کردن منابع انسانی بر توانمندسازی پرستاران شاغل در بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک بپردازد. ۲-۴-۴ اهداف مدیریت منابع انسانى: هدف هاى مدیریت منابع انسانى از هدف هاى کلى سازمان جدا نیست، زیرا مدیریت منابع انسانى جزئى از مدیریت سازمان را تشکیل مى دهد. دانش مدیریت منابع انسانى با پى جویى اهداف زیر در راستاى اهداف کلى سازمان گام برمى دارد: - تأمین نیروى انسانىِ مورد نیاز. - پرورش و توسعه توانایى ها و انگیزه نیروى انسانى. - حفظ و نگهدارى نیروى انسانىِ شایسته از طریق برقرارى نظام پرداختِ مناسب و متعادل و انگیزه اى. - جلب رضایت کارکنان و ایجاد همسویى لازم بین اهداف فردى و سازمانى از طریق توجه به نیازهاى سطوح بالاى انسانى و بهبود زندگى شغلى. مدیر منابع انسانى با توجه به اهداف فوق، مدیران اجرایى و سازمان را در دستیابى به اهداف و مأموریت هاى سازمانى یارى مى کند. بدون تحقق اهداف مذکور، سازمان ها نمى توانند هدف هاى خود را جامه عمل بپوشانند. براساس مطالعات صاحب نظران مدیریت، اهمیت اهداف و وظایف مدیریتِ منابع انسانى فزاینده است. سازمان هایى که نتوانسته اند در این زمینه، موفقیت لازم را کسب کنند از صحنه فعالیت محو شده اند. (سعادت،۱۳۸۴:۵۲). ۲-۴-۵ وظایف مدیریت منابع انسانى: مدیران پرسنلى در محدوده وظایف خود باید به جذب و گزینش نیروى انسانى مناسب بپردازند، برنامه هاى آموزش و پرورش نیروى انسانى را تدوین نمایند، سطح انگیزه کارکنان را بهبود دهند، کارکنان شایسته را حفظ و براى تأمین نیازهاى آنها اقدام نمایند. مدیران پرسنلى براى انجام وظایف اجرایى مذکور باید وظایف مدیریتى را نیز انجام دهند. همان طور که اشاره شد هر مدیرى باید انجام دادن چهار وظیفه عمده مدیریت، یعنى برنامه ریزى، سازماندهى، رهبرى و نظارت را سرلوحه کارهاى خویش قرار دهد. در واقع مدیران پرسنلى وظایف مدیریتى و اجرایى را به عهده دارند. آنها براى تحقق اهداف سازمانى و انجام وظایف اجرایى خود باید برنامه ریزى نمایند، به سازماندهى وظایف و فعالیت هاى واحد پرسنلى بپردازند، افراد تحت سرپرستى خود را هدایت و رهبرى نمایند و براى حصول اطمینان از عملکرد واحد پرسنلى به نظارت بر افراد و انجام چگونگى فعالیت ها بپردازند. مدیر پرسنلى با انجام صحیح و کامل وظایف مدیریتىِ مذکور مى تواند در انجام وظایف اجرایى در قلمرو واحد خود هم موفق گردد. شایان ذکر است که فصل بندی این تحقیق نیز بر اساس وظایف مندرج در کتاب دکتر سعادت صورت گرفته است که عبارتند از: ۱.تجزیه و تحلیل و شرح شغل. ۲.برنامهریزی نیروی انسانی.
-
- فرایند آموزش.
-
- ارزشیابی عملکرد.
-
-
ورمنز در پژوهش خود با عنوان « طرح یک مدل یکپارچه از توانمندسازی نیروی انسانی و بررسی عملکرد پرسنل» در بخش عمومی کشور کره چنین بیان می دارد: از زمانیکه توانمندسازی به عنوان یک پارادایم مدیریتی مطرح گردیده است ، هیچ تحقیقی به صورت ساختاری و روانشناسانه در این زمینه انجام نگرفته است به نحوی که تحقیقات انجام گرفته قبلی به تأثیر بافت فرهنگی و ارتباط بین توانمندسازی و عملکرد نپرداخته است. این پژوهش برای نمونه از پرسنل شاغل در شهر سئول پرداخته است به نحوی که از ۴۰۰ پرسشنامه استفاده گردیده است.جامعه مورد پژوهش ترکیبی از پرسنل و مدیران بوده و اطلاعات تحلیل شده بر اساس مدل ساختاری SEM می باشد.نتیجه تحلیل نشان داده است که توانمندسازی روانشناختی در پرسنل ارتباط زیادی باتوانمندسازی ساختاری و عملکرد نقش پرسنل داشته است(۲۰۰۷:۸۹۷،Voermens).
 لاری در پژوهش خود بنام «تأثیر عملکرد منابع انسانی بر توانمندسازی نیروی انسانی و تضمین کیفیت مدیریت» که بر روی ۵۲۹ نفر از پرسنل انجام داده ، چنین گفته است : ما چنین فرض میکنیم که منابع انسانی بوسیله مدیران در چارچوبی توانمند خواهند شد و این توانمندی از طریق ارتباط با تضمین کیفیت رهبری افزایش و رشد خواهد کرد . از یک ساختار چند مرحله ای برای این فرضیات استفاده گردید ،به نحوی که در یک کارخانه با تکنولوژی بالا و شناخته شده به کار گرفته شده است. نتایج نیز این مدل را مورد تأیید قرار داده است (۱۹۹۹:۱۵،Larry). بنداروکا در پژوهش خود به نام « بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر سازمانهای دولتی» چنین می گوید: مدیریت منابع انسانی الکترونیک به طور فزاینده ای در بین سازمانها جایگاه خود را باز نموده است. به نحوی که سازمانها از مزایای آن برخوردار شده اند . دراین پژوهش مدیران و پرسنل مورد مصاحبه قرار گرفته شده اند و ارتباط بین آنها با بهره گرفتن از کاربرد مدیریت منابع انسانی الکترونیکی و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج نشان داده که بکار گیری مدیریت منابع انسانی الکترونیک باعث اثربخشی مدیریت منابع انسانی گردیده است به نحوی که براساس یافته ها تأکید بر اهمیت نقش سهامداران در تحقیقات مدیریت منابع انسانی الکترونیکی نیز نباید نادیده گرفته شود. (۲۰۰۹:۵۸۵ ،Bondarouka). وررمنز و ولدهون در پژوهشی که با عنوان نگرش در خصوص مدیریت منابع انسانی الکترونیک در شرکت فیلیپس انجام داده بودند به بررسی نگرش های موجود در زمینه مدیریت منابع انسانی الکترونیک در شرکت فیلیپس با بهره گرفتن از الگوی پذیرش فن آوری دیویس و اولریش و تاثیر آن در ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت پرداختند و به این نتیجه رسیدند که استفاده از فن آوری اطلاعات و تکنولوژی در مدیریت منابع انسانی موجب بهبود فعالیت های منابع انسانی و دست یابی به مزیت رقابتی برای سازمان می شود . همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که دو عامل تجزیه مثبت کارکنان در استفاده از IT و وظیفه ای که کارکنان در سازمان بر عهده دارند ، در اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان مهم هستند. (Voermans and Veldhoven,2007:887-902). لی یوجان و همکارانش در پژوهشی با عنوان مدیریت منابع انسانی الکترونیک در مکزیک ، با هدف شناخت نوآوری سازگار برای رقابت جهانی ، به دنبال بررسی تاثیر راهبرد های مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها بودند و به این نتیجه رسیدند که درک صحیح و اجرای موثر مدیریت منابع انسانی الکترونیک با توجه به وضعیت رقابتی امروز و جهانی شدن ، می تواند مزیت رقابتی برای سازمان ها ایجاد کند. آنها همچنین به این امر دست یافتند که عواملی مانند سطح تحصیلات و سطوح آموزشی ، وضعیت اجتماعی ، وضعیت مالی سازمان ها و محیط رقابتی ، در استفاده و اجرای راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک موثر هستند. ( Lujan and Ramirez and Cantu,2007:418-434) ظفر و همکارانش در پژوهشی به عنوان تجزیه و تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی الکترونیک در بانک های پاکستان به دنبال این بودند که بانک ها چگونه از فن آوری اطلاعات در زمینه های منابع انسانی و بهبود فعالیت منابع انسانی بهره می برند و در پایان به این نتیجه رسیدند که استفاده از فن آوری اطلاعات در منابع انسانی باعث بهبود خدمات وکارایی و اثر بخشی منابع انسانی می شود. (Zafar and Shaukat and Mat,2010:18-26) استرشمیر و کابست در پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک در اروپا بودند و با بررسی ۲۳۳۶ سازمان در ۲۳ کشور اروپایی به این نتیجه دست یافتند که در بیشتر سازمان ها با توجه به فضای رقابتی و جهانی شدن ، مدیریت منابع انسانی الکترونیک به اجرا در آمده است و عوامل متعددی در پذیرش و اجرای موثر آن نقش داشتند که شامل اندازه سازمان ، آموزش کارکنان ، حمایت مدیر ارشد ، سن کارکنان و ساختار سازمانی می شوند. ۲۰۰۹:۴۸۲-۵۰۱) ، (Strohmeier and Kabst استون و لوکاسزوسکی در پژوهشی با عنوان الگوی بسط یافته عوامل موثر بر پذیرش و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک به این نتیجه رسیدند که عواملی مانند جذب افراد با استعداد ، انگیزه کارکنان برای دستیابی به اهداف سازمانی ، امنیت شغلی ، منابع سازمان و اهمیت شغل از عوامل موثر بر پذیرش و اثر بخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک درسازمان ها هستند. (Stone and and Lukaszewski, 2009:134-143). استون و همکارانش در تحقیقی به بررسی مولفه های اثربخش بر پذیرش و اثربخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک پرداختند و به این نتیجه رسیدند که عواملی مانند ارزش های سازمان ، منابع سازمان ، اهداف سازمان ، ارزش ها و هدف های فردی ، نگرش ها و رفتار افراد ، جریان اطلاعات در سازمان و تعاملات اجتماعی بر پذیرش و اثر بخشی مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر بسزایی دارد. (Stone and and Lukaszewski , 2006,229-244) نتایج تحقیق دیگری نشان می دهد که فرهنگ سازمانی ، مهارت های کارکنان ونگرش آنها نسبت به فن آوری اطلاعات وهمچنین همکاری بخش های مختلف سازمان به ویژه مدیریت منابع انسانی و IT (این همکاری می تواند ادغام موفقیت آمیز فن آوری در فرآیندهای منابع انسانی درراستای پاسخگویی به افزایش خدمات مدیریت منابع انسانی الکترونیک با کیفیت را تضمین کند) از عوامل حیاتی موفقیت برای پذیرش واستفاده ازمدیریت الکترونیک منابع انسانی می باشند و همچنین تغییر طرز فکرکارکنان در راستای سازگارنمودن آن ها با استراتژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک ، جغرافیای کشور، نهادها ، قراردادهای نوشته شده و سطح اجتماعی، سطح آموزش کارکنان، اثرات درصنعت به عنوان مثال موسسات مالی ، شکاف نسل ها ، روابط اجتماعی و نابرابری های زیرساختی به طور وضوح برکاربرد واستفاده ازاستراتژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک موثر می داند.(Miguel et al,2007:429-430) ۲-۴ مبانی نظری تحقیق: ۲-۴-۱ تعریف مدیریت: مدیریت یکى از مهم ترین فعالیت هاى انسانى به شمار مى آید. پیشرفت جوامع به کوشش هاى گروهى بستگى دارد و همچنان که گروه هاى سازمان یافته، گسترش مى یابد، عملکرد مدیریت و مدیران از اهمیت بیشترى برخوردار مى گردد. مدیریت، فرایند طراحى و حفظ محیط و شرایطى است که در آن، افراد وگروه ها براى دستیابى به اهداف منتخب گروهى، به طور مؤثر و با انگیزه، فعالیت نمایند. (۱۹۹۱:۷ ، Robbins) با توجه به این تعریف، دانش مدیریت براى هر نوع سازمانى و در تمام سطوح سازمانى براى رسیدن به اهداف، مورد استفاده قرار مى گیرد. در مورد وظایف مدیریت ، صاحب نظران نظریّات مختلفى را ابراز داشته اند. وظایفى که تقریباً در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد ، عبارت اند از: برنامه ریزى ، سازماندهى ، رهبرى و نظارت. برنامه ریزى شامل تعریف اهداف سازمانى، تدوین و تنظیم یک استراتژىِ کلى براى دستیابى به اهداف، تعیین و توسعه سلسله مراتب جامعى از طرح ها و برنامه ها براى ایجاد انسجام و هماهنگى بین فعالیت ها در جهت تحقق اهداف مى باشد. سازماندهى، دومین وظیفه اساسى مدیریت است و آن، شامل شناسایى و گروه بندىِ فعالیت ها و وظایف، تعیین اختیار و مسؤولیت براى مدیران و سرپرستان و ایجاد هماهنگى بین وظایف و فعالیت ها و طراحى نظام گزارش دهى مى باشد. هر سازمانى، متشکل از افراد مى باشد و وظیفه مدیریت، هدایت آنهاست. این مهم دربرگیرنده وظیفه رهبرى و مدیریت است. هنگامى که مدیر به هدایت افراد مى پردازد، انگیزه ایجاد مى کند، به بررسى و حل و فصل تضادهاى موجود مبادرت مى نماید و به برقرارى ارتباط با نیروى انسانى مى پردازد در وظیفه رهبرى درگیر شده است. بنابراین رهبرى، فرایند تأثیرگذارى بر افراد است به طورى که آنها با میل و رضایت براى تحقق اهدافِ گروهى، سعى و تلاش کنند. وظیفه نهایى مدیران ، نظارت است. براى اطمینان از این که کار به طور مطلوب و بر طبق برنامه ها انجام مى شود ، مدیریت باید از نحوه عملکرد سازمان کسب اطلاعات کند، عملکرد واقعى را با اهداف تنظیم شده مقایسه نماید و اگر انحراف، در خور توجه باشد، وظیفه مدیریت است که در مورد اصلاح آنها اقدام کند. بنابراین، فرایند کسب آگاهى از عملکرد واقعى و مقایسه آن با اهداف و عملکرد مطلوب و تصحیح اشتباهات و انحرافات، «نظارت» نامیده مى شود. تمام مدیران اجرایى و ستادى در هرسازمان وظایف مذکور را براى دستیابى به اهداف سازمانى انجام مى دهند. (۱۹۸۹:۴ ، Verych) ۲-۴-۲ مدیریت منابع انسانى و عملکرد امور پرسنلی: امروزه یکى از دانش هاى ضرورى براى اداره سازمان هاى انسانى، مدیریت منابع انسانى است. مدیریت منابع انسانى، عبارت است از ایجاد و توسعه برنامه هایى که از طریق آنها ضمن بهبود توانایى هاى نیروى انسانى، اهداف فردى و سازمانى حاصل گردد. در واقع مدیریت منابع انسانى، ایجاد و پرورش و حفظ سرمایه هاى انسانى براى دستیابى به اهداف است. چون تمام مدیران یک سازمان با تلاش هاى سایر افراد به اهداف خویش مى رسند باید از دانش مدیریت منابع انسانى شناخت کافى داشته باشند. بدون دانش مدیریت منابع انسانى، نمى توان باکارآیى مطلوب به اهداف دست یافت و انسان ها را در راستاى رشد و تعالى هدایت و رهبرى کرد، بنابراین یکى از دانش هایى که ضرورت دارد هر مدیر به آن آشنا باشد دانش مدیریت منابع انسانى است. مدیران پرسنل یا نیروى انسانى، افرادى هستند که ضمن ایفاى وظایف اجرایىِ مربوط به نیروى انسانى، به عنوان مشاوران راهنما، مدیران اجرایى را در مورد موضوعات و امور مربوط به منابع انسانى کمک و یارى مى کنند، آنها مسؤولیت ایجاد هماهنگى بین فعالیت هاى مدیریت منابع انسانى سازمان را به عهده دارند (۲۰۰۹:۳۳،Galanaky&et al) . بنابراین دانش مدیریت منابع انسانى براى تمام مدیران ضرورى است، اما به دلیل گستردگىِ وظایف مدیران اجرایى و اهمیت و نقش منابع انسانى در سازمان، معمولاً واحدى تحت عنوان مدیریت یا معاونت امور پرسنلى تشکیل مى گردد. این واحد با به کارگیرى افراد متخصص در امور پرسنلى و تأمین دانش تخصصى، ضمن انجام دادن وظایف تخصصىِ حیطه نیروى انسانى، مانند برنامه ریزى نیروى انسانى، کارمندیابى، استخدام، آموزش، ارزیابى عملکرد و…. با تدوین و تنظیم مقررات و خط مشى هاى مناسب، مدیران اجرایى را در امور مربوط به نیروى انسانى کمک مى کنند. بنابراین مدیر پرسنلى در مسؤولیت نیروى انسانى با مدیران اجرایى سهیم مى شود و وظایف واحد پرسنلى هم جنبه ستادى و مشورتى و هم جنبه اجرایى دارد . در این کتاب از این وظایف به منزله وظایف مدیریت منابع انسانى ، نام برده مى شود .وظایفى که مدیران پرسنلى به آنها آشنایى و آگاهى کامل دارند و مدیران اجرایى نیز براى یارى رساندن و هدایت کارکنان خود، باید با آنها آشنایى کلى داشته باشند. (۲۰۰۹:۳۵،Galanaky&et al) . ۲-۴-۳ مفهوم مدیریت منابع انسانی: مدیریت منابع انسانی اصطلاحی نسبتا جدید است که از دهه ۱۹۷۰به بعد مطرح گردیده است. صاحبنظران مدیریت در بیان مسائل انسانی سازمان از واژههای مختلفی مانند، «کارگزینی» ، «اداره امور کارکنان» ، «مدیریت نیروی انسانی» ، «روابط صنعتی» ، «مدیریت اداره امور کارکنان و منابع انسانی» استفاده نمودهاند. از سوی صاحبنظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارائه شده است که ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریفها بسنده میکنیم. اسفندیار سعادت مینویسد: «مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کردهاند و منظور از منابع انسانی یک سازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند» (سعادت،۱۳۸۴:۶). سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی[۱۱] بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی مینویسد : «مدیریت اداره کارکنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی کار سازمان بعنوان یک عنصر حیاتی در کسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیتها و کارکردهای منابع انسانی به گونهای که به طور مؤثرو منصفانهای منافع فردی کارکنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید» .(سیدجوادین،۱۳۸۲:۴۰). امروزه مدیریت منابع انسانی یکی از دانش های ضروری برای هدایت کارکنان سازمان است که شاید مهمترین مهارت برای تمام مدیران در سازمانها و تلاشهای گروهی به شمار می آید.بدون برخورداری از دانش مذکور نمی توان به اهداف متعالی انسانها و گروه ها دست یافت (زارعی،۱۳۷۹:۲۳). مدیریت منابع انسانی عبارت است از ایجاد و توسعه برنامه هایی که از طریق آن ضمن بهبود توانایی های نیروی انسانی ، اهداف فردی و سازمانی نیز حاصل گردد.درواقع مدیریت منابع انسانی ،ایجاد ،پرورش و حفظ سرمایه های انسانی برای دستیابی به اهداف است.مدیران ، پرسنل یا نیروی انسانی افرادی هستندکه ضمن ایفای وظایف اجرایی مربوط به نیروی انسانی ، به عنوان مشاوران راهنما ، همفکری با مدیران اجرایی را در مورد موضوعات و امور مربوط به منابع انسانی سازمان بر عهده دارند.بنابراین دانش مدیریت منابع انسانی برای تمام مدیران ضروری است (زارعی،۱۳۷۹: ۲۵). بررسی فراز و فرودهای توسعه منابع انسانی نشان میدهد که امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در رشد و توسعه سازمانها بیش از پیش نمایان گشته است. از این رو در سبز فایل به «انسان» در مدیریت بعنوان «سرمایهای بیپایان» و با ارزش مینگرند. زیرا دیگر به خوبی روشن است که کاهش سرمایه بالنده انسانی منجر به کاهش بهرهوری و تولید میشود. به عبارت دیگر متفکران علم مدیریت بر این اعتقادند که کارکنان را باید مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهرهوری دانست و آنها را مبنای اصلی فرایند افزایش کارآیی و نوعی سرمایه به حساب آورد. خصوصیاتی که برای سازمانها در آینده ذکر شده گویای این واقعیت است که در آینده سازمانهایی متفاوت از سازمانهای امروزی خواهیم داشت. رقابت جهانی ، ایجاد انگیزه در مهمترین عامل تولید(انسان)، سرعت در ارائه کالا و خدمات ،تغییر طرح سازمانی،طراحی مجدد مشاغل از ویژگیهای اجتناب ناپذیر سازمانها در آینده به نظر می رسند.(جزنی،۱۳۸۸:۲۳). در این میان ، تغییر جهت سازمانها به سوی الکترونیکی نمودن فعالیتها امری بدیهی است و برای اینکه در عرصه رقابت کنونی باقی بمانند و ادامه حیات داشته باشند، می بایست طبق استراتژی روز عمل کنند. سیستمهای بهداشتی درمانی نیز بعنوان سازمانهای پیشرو در استقرار سیستمهای مختلف مدیریتی و متعدد ، در ارائه خدمات به مراجعین ، در صدد الکترونیکی کردن فعالیتهای خود بویژه در بخش منابع انسانی و بررسی تأثیر آن بر توانمند سازی نیروی انسانی خود می باشند. از طرفی دیگر استفاده از این فن آوری ها در این مراکز باعث ارتقاء کیفیت خدمات مراقبت درمانی خواهد شد. لذا محقق بر آن است تا با بررسی تأثیر الکترونیکی کردن منابع انسانی بر توانمندسازی پرستاران شاغل در بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک بپردازد. ۲-۴-۴ اهداف مدیریت منابع انسانى: هدف هاى مدیریت منابع انسانى از هدف هاى کلى سازمان جدا نیست، زیرا مدیریت منابع انسانى جزئى از مدیریت سازمان را تشکیل مى دهد. دانش مدیریت منابع انسانى با پى جویى اهداف زیر در راستاى اهداف کلى سازمان گام برمى دارد: - تأمین نیروى انسانىِ مورد نیاز. - پرورش و توسعه توانایى ها و انگیزه نیروى انسانى. - حفظ و نگهدارى نیروى انسانىِ شایسته از طریق برقرارى نظام پرداختِ مناسب و متعادل و انگیزه اى. - جلب رضایت کارکنان و ایجاد همسویى لازم بین اهداف فردى و سازمانى از طریق توجه به نیازهاى سطوح بالاى انسانى و بهبود زندگى شغلى. مدیر منابع انسانى با توجه به اهداف فوق، مدیران اجرایى و سازمان را در دستیابى به اهداف و مأموریت هاى سازمانى یارى مى کند. بدون تحقق اهداف مذکور، سازمان ها نمى توانند هدف هاى خود را جامه عمل بپوشانند. براساس مطالعات صاحب نظران مدیریت، اهمیت اهداف و وظایف مدیریتِ منابع انسانى فزاینده است. سازمان هایى که نتوانسته اند در این زمینه، موفقیت لازم را کسب کنند از صحنه فعالیت محو شده اند. (سعادت،۱۳۸۴:۵۲). ۲-۴-۵ وظایف مدیریت منابع انسانى: مدیران پرسنلى در محدوده وظایف خود باید به جذب و گزینش نیروى انسانى مناسب بپردازند، برنامه هاى آموزش و پرورش نیروى انسانى را تدوین نمایند، سطح انگیزه کارکنان را بهبود دهند، کارکنان شایسته را حفظ و براى تأمین نیازهاى آنها اقدام نمایند. مدیران پرسنلى براى انجام وظایف اجرایى مذکور باید وظایف مدیریتى را نیز انجام دهند. همان طور که اشاره شد هر مدیرى باید انجام دادن چهار وظیفه عمده مدیریت، یعنى برنامه ریزى، سازماندهى، رهبرى و نظارت را سرلوحه کارهاى خویش قرار دهد. در واقع مدیران پرسنلى وظایف مدیریتى و اجرایى را به عهده دارند. آنها براى تحقق اهداف سازمانى و انجام وظایف اجرایى خود باید برنامه ریزى نمایند، به سازماندهى وظایف و فعالیت هاى واحد پرسنلى بپردازند، افراد تحت سرپرستى خود را هدایت و رهبرى نمایند و براى حصول اطمینان از عملکرد واحد پرسنلى به نظارت بر افراد و انجام چگونگى فعالیت ها بپردازند. مدیر پرسنلى با انجام صحیح و کامل وظایف مدیریتىِ مذکور مى تواند در انجام وظایف اجرایى در قلمرو واحد خود هم موفق گردد. شایان ذکر است که فصل بندی این تحقیق نیز بر اساس وظایف مندرج در کتاب دکتر سعادت صورت گرفته است که عبارتند از: ۱.تجزیه و تحلیل و شرح شغل. ۲.برنامه ریزی نیروی انسانی.
-
- فرایند آموزش.
-
- ارزشیابی عملکرد.
-
- حقوق و دستمزد وپاداش.
-
- انضباط و اصلاح رفتار کارکنان.
- بازنشستگی(سعادت، ۱۳۸۴:۴۲).
حقوق و دستمزد وپاداش.
-
- انضباط و اصلاح رفتار کارکنان.
- بازنشستگی(سعادت، ۱۳۸۴:۴۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بواسطه اینکه استخوانهای نظامی با استخوانهای دختر مخلوط و جدا کردن امکان نداشت بعلاوه استخوانهای نظامی از هم مجزی و رنگ آن قهوه ای و شروع به پوسیدن گذاشته بود نتوانستیم عکس از آن برداشته ناچار با همان حال مراسم تدفین بعمل آمد. معلومات دیگری که بدست آمد این است از قرار اظهار یک نفر پیرمرد دهاتی که در آن حوای سکنی داشته تقریباً چهل و پنج سال قبل از این هیئتی از فرنگیان (فرانسه)به آن صفحات آمده مخفیانه مشغول حفر قبر نظامی شده پارسنگهایی حکاکی و نقاری شده و بعضی آثار عتیقه دیگر را از آنجا بیرون آورده می خواهند ببرند در این اثنا اهالی قریه «حاجی ملک لی» مسبوق و در مقام جلوگیری بر می آیند تا بالاخره یک پارچه از آن سنگها را که محکوک و از زیر سر جنازه نظامی برداشته بودند از دست فرنگیها می گیرند بعد از مدتی با اقدامات دولت فرنگ (فرانسه)مجدداً آن سنگ را از دهاتیها مسترد می دارند. (همان ،۱۳۷۰،۲۲) مرحوم سعید نفیسی در مقاله ای در مجله ارمغان سال پنجم ص ۱۶۲ نوشته گوید: شنیده ام اهالی گنجه سال گذشته اهانت شدیدی بر تربت وی وارد آورده اند بدین معنی که جمعی از مردم شهر بخیال افتادند که مزاری در داخله شهر ترتیب دهند و بقایای وی را از خارج به آنجا حمل کنند و بهمین جهت مقبره نظامی را نبش کردند و تابوت چوبین منبتی را که بسیار کهن بود و بر اطراف آن خطوطی کهنه نقش کرده بودند، بیرون کشیدند و با احترامات بداخل شهر آوردند ولی در این حین یکی از کوته نظران شهر اظهار کرد که این حکیم و شاعر بزرگ از مردم گنجه نبود و از اهالی قم بشمار رفته است. بهمین جهت رواقی را که خیال داشتند در داخله شهر بر سر بقایای جسد وی بسازند، ترتیب ندادند و آن تابوت در بدر را دوباره به همان محلی که در خارج شهر مدوفن بود برگرداندند و بخاک سپردند… (همان ،۱۳۷۰،۲۲) ۴-۳-۱-دیو : ((واژه دیو که در اوستای دیؤ (Daeva) و هندی باستان دیو (Deva)خوانده می شود اصلاً به معنی خدا است . این واژه در قدیم به گروهی از خدایان آریایی اطلاق می شد ولی پس از ظهور زردشت و معرفی اهورا مزدا خدایان قدیم (دیوان ) ،گمراه کنندگان و شیاطین خوانده شدند .کلمه ی دیو نزد همه ی اقوام هند و اروپایی ، به جز ایرانیان ،هنوز همان معنی اصلی خود را که ((خدا)) باشد حفظ کرده است در اوستا ، دیوان ،خدایان باطل یا گروه شیاطین و یا مردمان مشرک و مفسد تلقی شده اند و چنین بر می آید که در عهد تدوین این کتاب هنوز اهالی مازندران و گیلان یا عده ای از آنها ، به همان کیش قدیم آریایی بوده و به گروهی از دیوان اعتقاد داشته اند زیرا غالباً در اوستا از دیوهای مازندران و دروغ پرستان دیلم و گیلان سخن رفته است این دیوان ، در روایات ملی و به خصوص در شاهنامه ، به مرو رایام ، هیئت عجیبی یافته و به صورت های سهمگین تصویر شده اند سیامک به چنگ دیوان گرفتار شد و هوشنگ و جمشید و تهمورث بر دیوان چیره شدند و از آنها بسیار چیزها آموختند .روایاتی مشابه ، در فرهنگ دوره ی اسلامی ، به سلیمان نسبت یافته اند . در آغاز ، کلمه ی ((دیو)) نزد زردشتیان باختر و خاور ؛بر خدایان دشمن اطلاق می شد و سرانجام ، به دنبال یک تحول کند و دراز مدت ، غولان و موجودات اهریمنی دیگر ، در شمار دیوان قرار گرفتند . قوای بشر که عمال و کارگزاران و مخلوق اهریمن اند ، در برابر و به اندازه ی قوای خیر و خدایان هستند .شمار دیوان ، مانند ایزدان ، نامتناهی است . بخشی از اوستا که به نام وندیداد (قانون ضد دیو ) مرسوم است بیماری و آن چه را که نا خوشایند است ،به دیوان نسبت می دهند و مزدیسنان را قطب مخالف دیو سنان می داند در فرهنگ اسلامی ، به خصوص در کتاب های حیوان شناسی عربی ، از دیو به ((عفریت )) یاد شده و داستان ها و روایات عجیبی در سر گذشت عفریت ها آمده اند .مطابق روایات ، دیوان ، موجوداتی زشت و شاخ دار و حیله گرند و از خوردن گوشت آدمی روی گردان نیستند .اینان اغلب سنگدل و ستم کار و از نیروی عظیمی بر خوردارند ؛ تغییر شکل می دهند ؛درانواع افسون گری چیره دست اند و در داستانها به صورت های دلخواه در می آیند و حوادثی ایجاد می کنند گاهی پارسیان .هر سر کش متمردی را ، خواه جن و خواه غیر از آن نیز کسانی را که در زمان خود از اقران قوی تر بوده اند و مطیع حکام نمی شده اند ،دیو نامیده اند .در شاهنامه ی فردوسی ،دیوان نقش های عمده ای ،به صورت ها و مفاهیم مختلف ،برعهده دارند و تقریباً هیئت و منش دیوهای کتابهای مذهبی را دارند اگر چه ، دیووان به رنگ سیاه مجسم شده اند ولی نام آورترین دیو شاهنامه ، که سرکرده ی دیوان مازندران است ، دیو سپید است .در ادبیات فارسی ، به جز شاهنامه ،پیرامون دیو و پری کمتر سخن رفته است و آنچه هست ، اغلب ، جنبه ی نمادین دارد .در داستان ویس و رامین ،عشق لجام گسیخته ی ویس به رامین ،به دیوی تشبیه شده که با چنگال زهر آلود خود ،قلب ویس را می خلد .در خسرو و شیرین یا فرهاد ضمن شکوه ی عاشقانه می گوید : من دیو نیستم که از برابر مردم بگریزم . در ادبیات فارسی ،دیو گاهی مرادف اهریمن در اندیشه ی ایرانی ، و گاه به معنی شیطان در فرهنگ اسلامی و زمانی ،به مفهوم غول و عفریت و موجودات خیالی است که بیشتر در افسانه های عامیانه ، از جمله سمک عیار و امیر ارسلان، تجلی یافته است ترکیبات زیادی نیز در زبان فارسی با کلمه ی دیو ساخته شده که چه به مفهوم کنایی و چه به معنی رسمی آن ، به نوعی با بنیاد و پیشینه ی این کلمه در ارتباط است .در آثار اخلاقی و عرفانی ، دیو نفس و دیو حرص و شهوت و امثال آن ، از این لحاظ قابل توجه اند )).(یا حقی ، ۱۳۸۶،۳۷۳-۳۷۱) ز تو آیتی در من آموختن زمن دیو را دیده بر دوختن چونام توأم جان نوازی کند به من دیو کی دست یازی کند بیت ۶۱و۶۲ صفحه ۹۴۱ معنی : از تو آیت توفیق و عنایت درمن آموختن و از من دیو نفس اماره و شیطان را از خود دور کردن زیرا اگر توفیق و مشیت تو با من باشد نفس و شیطان بر من چیره نخواهد شد . نخیزد زمازندران جز دو چیز یکی دیو مردم یکی دیو نیز( بیت ۲۳، صفحه ۹۵۷) معنی : از مازندران دو چیز برمی خیزد یکی دیو و دیگری مردمی که خوی و سرشت دیو را دارند .در قصه های شاهنامه ، مازندران ، شهر دیوان است و رستم نیز در داستانی به مازندران با دیو سپید می جنگد گروهی زدیوان دستور او به حکمت بنشتند منشور او بیت ۴۳، صفحه ۹۵۷ چو بر جنگ شد ساخته سازشان گریزنده شد دیو از آوازشان بیت ۴۹، صفحه ۹۷۵ در این ره فرشته زره می رود که آید یکی دیو و ده می رود بیت ۴، صفحه ی ۹۷۶ ربودند آن دیو ساران زجای چوکه برگ را مهره ی کهربای بیت ۴۰، صفحه ۹۷۷ چه لافی که من دیو مردم خورم مرا خور که از دیو مردم برم بیت ۲۰۴ ، صفحه ۹۸۲ حبش بر یمین بر بری بر سیار به قلب اندرون زنگی دیو سار بیت ۲۴۴ ، صفحه ۹۸۴ چنان آند از هردو لشکر غریو کز آن هول دیوانه شد مغز دیو بیت ۲۴۷،صفحه ۹۸۴ دگر دیوی آمد چو یک پاره کوه گزو چشم بینندگان شد ستوه بیت ۳۲۷، صفحه ۹۸۶ سیه روی ترزان یکی دیو سار به پیچش در آمد چو پیچیده مار بیت ۳۲۹،صفحه ۹۸۶ چه گویی سیاهان زنگی سرشت که بودند چو دیو دژخیم زشت بیت ۱۱۴،صفحه ۹۹۵ چه بندیم دل در جهان سال و ماه که هم دیو خاست و هم غول راه بیت ۴،صفحه ۹۹۷ زند دیو راهت چو اسفندیار که با رستم آیی سوی کار زار چو با دیو دارد سلیمان نشست کند یاوه انگشتری را ز دست بیت ۵۸-۵۹، صفحه ی ۱۰۱۴ از این دیو مردم که دام وردند نهان شو که هم صحبتان بدند بیت ۲۱۲،صفحه ۱۰۲۶ فرشته کنم دیو هر خانه را بر آرایم از گنج ویرانه را بیت ۶۳،صفحه ۱۰۴۴ تهمتن چو تنها کند ترکتاز بدو دیو را دست گردد دراز بیت ۲۳۶،صفحه ۱۰۶۰ عروسک زنانی چو دیوان شموس خجل گشته زان قلعه ی چون عروس بیت ۴۰،صفحه ۱۰۷۱ منجنیق کوچک-عروسک زن = کسی که با آن سنگ پرتاب می کند . چو دیوان البسی چاره ها ساختیم از آن دیو خانه نپرداختیم بیت ۴۹، صفحه ۱۰۷۲ همی هر چه روز آید آن دیو زاد قوی دست گردد که دستش مباد بیت ۴۲،صفحه ۱۰۸۴ عمل برکش روشنان سپهر قلم درکش دیو تاریک چهر بیت ۳۴، صفحه ۱۱۰۱ مرابسته ی عهد کردی چو دیو به بد عهدی اکنون بر آری غریو بیت ۲۶۸،صفحه ۱۱۰۹ همان پای کوبان کشمیر زاد معلق زن از رقص چون دیو باد بیت ۴۹،صفحه ۱۱۱۵ به چابک روی پیکرش دیو زاد به گردندگی کنیتش دیو باد بیت ۶۸صفحه ۱۱۱۵ فرشته صفت گرد آن دیو چهر همی گشت چو گردگیتی سپهر بیت ۱۹،صفحه۱۱۳۹ چو دانست کان دیو آهن سرشت نیندیشید از حربه وتیر و خشت بیت ۲۷،صفحه ۱۱۴۰ چو گشت آن فرشته گرفتار دیو ز دیوانروسی برآمد غریو بیت ۳۷،صفحه ۱۱۴۰ در آمد بدان دیو دریا شکوه چو ابری سیه کوه در آید به کوه ( بیت ۷۱، صفحه ۱۱۴۱) به نوعی دلم گشت پیروزمند کزان گونه دیوی در آمد به بند (بیت ۱۶۵، ۱۱۴۴) برآورد مرغ سحرگه غریو چو سر سامی از نور و صرعی ز دیو ( بیت ۵، صفحه ۱۱۴۶) ۴-۳-۲-آب حیوان ،آب حیات ، چشمه ی زندگی : توضیحات مربوط به اسطوره آب حیات: ((آب حیات (در فارسی :نوش ، انوش، و نوشابه ) یا آب زندگانی ، آب یا چشمه ای است که هر کس از آن بخورد زندگانی جاوید یابد .اندیشه ی بقا و زیستن جاودانی ، آدمی را بر آن داشته است که در افسانه و تاریخ راههایی به سوی عمر ابد بگشاید و اگر نه در عالم واقع ، لاقل در ضمیر و خیال خویشتن برای تحقق آن بکوشد .به گو اهی تاریخ و روایات ، این اندیشه در ایران به صورت های گوناگون وجود داشته است . در اعتقادات اسلامی ، چشمه ی آب زندگانی چشمه ای ایت که هر کس از آن بخورد یا تن خود در آن بشوید آسیب ناپذیر و جاودانه می شود .اسکندر در جست و جوی این آب ناکام ماند و خضر از آن نوشد و جاودانه شد .به همین جهت ، گاهی از این چشمه به ((آب خضر ))و چشمه ((خضر ))یاد شده و به مناسبت پاره ای شباهت ها در دیدگاه برخی از شاعران با ((جام جم)) اختلاط و اقتران یافته است . با این که در داستان بابلی گیگلمش گفت و گو از ((گیاه زندگانی ))است قضیه ی آب حیات نخستین بار در قصه ی ((اسکندر )) که فینیقیان پرداخته اند مطرح شده است .به روایت اسکندر نامه ، اسکندر به ظلمات ، به طلب آب حیات رفت اما در این جست و جو ناکام ماند .ادریس یا آندریاس که بنابر برخی روایت آشپز اسکندر بود ، با نوشیدن آب حیات جاودان شد . قطره ای از آب حیات بر لب ماهی بریان شده ی یوشع چکید و ماهی دردم زنده شد و به دریافت و آب به دو سو باز شد و مجمع البحرین پدید آمد که موسی از آن جا خضر را باز یافت .حضرت عیسی (ع) مؤمنین را وعده ی آب حیات داد که اگر کسی از آن بیاشامد هرگز تشنه نشود . محتمل است قصه ی آب حیات ، با مسک فلسفی ای که آب را ماده المواد می پنداشته است و حکمای یونان باستان برای اولین بار آن را مطرح کرده اند و در کلام اسلامی نیز راه یافته است ارتباط داشته باشد در عرفان اسلامی تعابیر لطیفی از آب حیات شده است و در اصطلاح سالکان کنایه از چشمه ی عشق و محبت باری تعالی است که هر که از آن بچشد هرگز معدوم و فانی نگردد .شاید به همین دلیل در عرفان ،خضر به عنوان مرد کامل و ولی الله است و سخنان او به منزله ی آب حیات و گاهی هم از آن به ((دریای نور)) یا ((ملکوت))تعبیر شده که در ظلمت ((ملک))پنهان است برخی آب حیات را ((علم لدنی ))و معرفت حقیقی دانسته اند که خاصه ی انبیا و اولیا است و گاهی از آن به دریای نور تعبیر کرده اند که در دریای ظلمت نهفته است و برای رسیدن به این نور باید از ظلمت ها گذشت شیخ اشراق نیر در رساله ی عقل سرخ ،آب تنی در چشمه ی حیات را به منزله ی زرهی در برابر تیغ بلا می داند .در نقشه هایی که از شوش به دست آمده ، معلوم شده که در بین النهرین و خوزستان ، ایزدی به نام (( ا آ)) (E A)) می شناخته اند که خدای آب و چشمه ی زندگی بوده و لقب ((کوزه گر)) داشته است گاهی هم او را خدای حکمت و دانش شمرده اند قدما بر آن بوده اند که آدم و حوا را (( ا آ )) ساخته است . در باختر فارس ، بر سر راه باستانی شوش به تخت جمشید ، نقوشی از دوره ی عیلامیان به دست آمده که مشتمل بر دورب النوع ، یکی به صورت مرد و دیگری به صورت زن است .مرد بر روی تختی که از یک مار حلقه زده تشکیل شده نشسته و سر مار را در دست چپ گرفته و با دست راست جامی از آب زندگی به سوی مردم روان می سازد .به نظر می رسد اندیشه ی رویین تن شدن به وسیله ی آب که در داستان اسفندیار تجلی یافته ،با قضیه ی آب حیات و مسأله ی جاودانگی ارتباط مستقیم داشته باشد در ادیان بزرگ هند ، ویشنو آفریدگار همه ی کائنات ، عداده ای داشته به نام ((گروده )) و به صورت مرغی بوده که پادشاه مرغان شمرده می شده است .نوشته اند این پرونده ((امریت )) ((Emrita)) یا آب حیات را از خدایان دزدید تا به هووی مادرش که ((کدرو))(( Kadru ))نام داشت بدهد و آزادی مادرش را بخواهد اما ایندرا از این امر باخبر شد و نبرد سختی میان پرنده و ایندرا در گرفت و سرانجام ((آب حیات ))پس گرفته شد .مضمون اندیشی پیرامون آب حیات که به نام های آب زندگی ((زندگانی ))،آب حیوان ، آب خضر ، چشمه ی خضر ، چشمه ی حیوان (حیات )، چشمه ی زندگی (زندگانی ) ،آب اسکندر و جز آن نیز خوانده شده ، در ادبیات عرفانی تنووع و گسترشی خاص یافته است در روایات هست که آب حیات در درون تاریکی است و اسکندر به طلب آن به ظلمات رفت )) . (یا حقی، ۱۳۸۶،صفحه ی ۱۲-۱۰)
 لب ازدم عیسی پر از نوش تر تن از آب حیوان سیه پوش تر (بیت ۱۰، صفحه ۹۴۴)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- اهداف تحقيق:
1-3-1- هدف اصلی تحقیق: تعیین مولفه های تاثیر گذار بر توانمندسازی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
3 *تعیین میزان سهیم بودن کارکنان در اطلاعات سازمانی، بر توانمندی کارکنان در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *تعیین میزان مرزبندی و خودمختاری در روند شغلی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بر توانمندی کارکنانش *تعیین میزان جانشینی تیم های خودگردان به جای سلسله مراتب قدیمی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بر توانمندسازی کارکنان آن سازمان
با توجه به اثبات عدم انجام کار مفید از سوی کارکنان دولتی و درک صحیح کارشناسان و محققین از این موضوع، در سالهای اخیر سیاست دولتمردان بر این بوده که کارکنانی توانمند در دستگاه های دولتی بکار بگیرند یا کارکنان توانمند تربیت نمایند و در این راستا قدم هایی برداشته شده که از جمله آنها، کارگاهها و آموزش مدیران برای توانمندسازی کارکنان در دستگاه های دولتی و به خصوص جامعه مورد نظر این تحقیق، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی می باشد. نظر به اینکه هدف اصلی از این اقدامات سازمان ارتباطات افزایش کارآیی و اثر بخشی و استفاده بهینه از منابع محدود کشور میباشد، در این حرکت همواره بایستی هدف اصلی بعنوان یک چشم انداز مدنظر باشد.
 با وجود اینکه آثار و نشانه هایی از مثبت بودن این اقدامات در همین مدت کوتاه چند ساله مشاهده میشود و بسیاری از فرآیندها شفاف تر از گذشته به نظر می آیند، اما آنچنانکه انتظار میرود و اثرات شگرفی که شایسته چنین تغییراتی است مشاهده نمی گردد. از یک سو بهره وری سازمان بطور چشمگیری تغییری نکرده است و از طرفی شاخص های رضایت مندی شغلی و تعلق سازمانی سیری نزولی داشته اند و در ساختار باقیمانده از گذشته نیز کارکنان با احساس عدم امنیت شغلی قابل مشاهده است. دلیل این مدعا مشاهدات عینی محقق است که پس از گذشت حدود 8 سال از انجام اقداماتی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، موردی از توانمندی کارکنان مشاهده نکرده است. با درک ضرورت حیاتی توانمندسازی کارکنان و حرکت به این سو، باید دید که چگونه میتوان به اهداف اصلی سازمان رسید و از طرفی دیگر کیفیت کار کارکنان را ارتقاء داد. همانطور که در قبل بیان شد، بسیاری از مدیران این نکته را تشخیص داده اند که تنها مزیت رقابتی واقعی و پایدار سازمانها افراد و کارکنان آنها هستند و برای آنکه یک سازمان موفق باشد می بایست این افراد به صورت فعال درگیر انجام کارها شوند. 4 در این تحقیق در نظر است با بررسی عوامل و مولفه های توانمندسازی، سطح توانمندی فعلی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مورد سنجش قرار گیرد. با توجه به اینکه توانمندسازي فرايند قدرت بخشيدن به افراد است. در اين فرايند به کارکنان خود کمک مي کنيم تا حس اعتماد به نفس خويش را بهبود بخشند و بر احساس ناتواني و درماندگي خود چيره شوند. توانمندسازي در اين معني به بسيج انگيزه هاي دروني افراد مي انجامد(وتن کمرون، 1996). توانمندسازي همچنين تشويق افراد به مشارکت بيشتر در اتخاذ تصميم هايي که بر فعاليت هاي آنان تاثير گذار است. از اين طريق مي توانيم فرصت هائي را براي افراد فراهم آوريم تا نشان دهند که ميتوانند ايده هاي خوبي آفريده و به آن جامه عمل بپوشانند(اسميت، 2000، 1). توانمندسازي به اين معنا است که افراد را به طور ساده تشويق کنيم تا نقش فعال تري در کار خود ايفا کنند و تا آنجا پيش روند که مسئوليت بهبود فعاليت هاي خويش را بر عهده بگيرند و در نهايت به حدي از توان برسند که بدون مراجعه به مسئول بالاتر بتوانند تصميماتي کليدي اتخاذ نمايند(باقريان، 1381، 10). توانمندسازي فراهم آوردن ابزار لازم براي افراد به گونه اي است که براي آنها قابل فهم باشد و بتوانند از آن در جهت مصالح خود استفاده کنند(نيکل، 1995، 155). در فرهنگ لغت وبستر از تواناسازي به عنوان تفويض اختيار يا اعطاي قدرت قانوني به سايرين تعبير شده است. کانگر و کاننگو معتقدند هرگونه استراتژي يا تکنيک مديريتي که به افزايش حق تعيين سرنوشت و کفايت نفس کارکنان منجر شود تواناسازي آنها را در پي خواهد داشت. با توجه به مطالب بیان شده این سئوال در ذهن می آید که، چرا توانمندی کارکنان در برخی از سازمانها پایین است؟ لذا همانگونه که بیان شد، به منظور بررسی این موضوع یعنی بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، این تحقیق صورت خواهد گرفت. تصور سازمانی با نیروهای توانمند، آنقدر جاذبه دارد، که اگر یک تحقیق دانشجویی بتواند اثری هر چند کوچک در این راه ایفا کند، ارزش انجام آن را دارد. 5
- اهميت وضرورت موضوع تحقيق:
سازمان هاي امروز تحت تاثير عواملي از قبيل افزايش رقابت جهاني، دگرگوني هاي ناگهاني، نياز به کيفيت و خدمات پس از فروش و وجود منابع محدود و زير فشارهاي زيادي قرار دارند. پس از سال ها تجربه، دنيا به اين نتيجه رسيده است که اگر سازماني بخواهد در اقتصاد و امور کاري خود پيشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند بايد از نيروي انساني متخصص، خلاق و باانگيزه بالا برخوردار باشد. منابع انساني اساس ثروت واقعي يک سازمان را تشکيل مي دهند. بين سرمايه انساني و بهره وري در سازمان ها رابطه اي مستقيم وجود دارد. از دغدغه هاي مهم بنگاههاي اقتصادي موفق جهان، گردآوري سرمايه انساني فرهيخته و خردورزي است که قادر به ايجاد تحول در سازماني که به آن متعلق هستند باشند. يک سازمان موفق مجموعه اي است مرکب از انسان هايي با فرهنگ سازماني، انديشه و اهداف مشترک که با کار گروهي در نظام انعطاف پذير سازمان، تجارب و دانش خود را با عشق به پيشرفت روز افزون سازمان در اختيار مديريت خود قرار مي دهند. بنابراين هر فرد نسبت به سازمان و وظيفه اي که انجام مي دهد، احساس مالکيت خواهد کرد. استفاده از توانايي هاي بالقوه منابع انساني براي هر سازماني مزيتي بزرگ به شمار مي رود. در بهره وري فردي، سازمان از مجموعه استعدادها و توانايي هاي بالقوه فرد به منظور پيشرفت سازمان استفاده مي کند و با بالفعل درآوردن نيروهاي بالقوه و استعدادهاي شگرف در جهت سازندگي موجب پيشرفت فرد و همسويي با سازمان خواهد شد بنابراين لازمه دستيابي به هدف هاي سازمان، مديريت موثر اين منابع با ارزش است. در اين راستا رشد، پيشرفت، شکوفايي و ارتقاي توانمندي هاي کارکنان در ساليان اخير تحت عنوان توانمندسازي کارکنان مورد توجه صاحبنظران و کارشناسان مديريت منابع انساني واقع شده است. همانگونه که سازمان ها به مقابله با چالش هاي سازماني بر مي خيزند و بهبود مستمر را در اولويت قرار داده اند، نياز بيشتري به حمايت و تعهد کارکنان و درگيرکردن آنها در کار احساس ميشود. توانمندسازي تکنيکي نوين و موثر در جهت ارتقاي بهره وري سازمان به وسيله بهره گيري از توان کارکنان است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل۳-۴: مراحل مختلف رشد گیاه تریتیکاله از کاشت تریتیکاله تا برداشت © شکل۳-۴: مراحل مختلف رشد گیاه تریتیکاله از کاشت تریتیکاله تا برداشت (d) شکل۳-۴: مراحل مختلف رشد گیاه تریتیکاله از کاشت تریتیکاله تا برداشت (e) شکل۳-۴: مراحل مختلف رشد گیاه تریتیکاله از کاشت تریتیکاله تا برداشت (f) شکل۳-۴: مراحل مختلف رشد گیاه تریتیکاله از کاشت تریتیکاله تا برداشت (g) ۳-۳- پارامترهای مورد اندازه گیری در آزمایش در انتها برداشت از مرکز هر کرت با سطح ۸ متر مربع ( پس از حذف حاشیه ) انجام و صفات ارتفاع ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد پنجه، تعداد دانه در خوشه، تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه، وزن ماده سبز در حالت علوفهای، عملکرد دانه در حالت علوفهای، عملکرد دانه در حالت برداشت دانهای و شاخص برداشت غیر علوفهای اندازه گیری و محاسبه شد (شکل ۳-۵ a وb). شکل۳-۵: اندازه گیری صفات زراعی در مزرعه (a) شکل۳-۵: اندازه گیری صفات زراعی در مزرعه (b) همچنین رطوبت وزنی به روش زیر اندازه گیری گردید: ۳-۳-۱ درصد رطوبت وزنی برای نمونه گیری جهت تعیین رطوبت وزنی از سیلندرهای فلزی با وزن و حجم مشخص، استفاده شد. بلافاصله پس از نمونه گیری، نمونههای مرطوب با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتالی وزن شدند و سپس به مدت ۲۴ ساعت درآون با دمای ۱۰۵ درجه سانتی گراد قرار داده شدند. بعد از خارج کردن نمونهها از آون، مجدداً توزین شدند. سپس خاک ظرفها به طور کامل خارج و وزن ظرفها به وسیله ترازو اندازه گیری میشد. سپس با بهره گرفتن از رابطه ۱ درصد رطوبت وزنی محاسبه شد:
 (۱) که در آن، درصد رطوبت وزنی خاک، وزن آب خاک است که تفاضل وزن خاک مرطوب با وزن خاک خشک میباشد و وزن خاک خشک است که از تفاضل وزن خاک خشک همراه با ظرف و وزن ظرف به دست می آید. ۳-۴- تجزیه و تحلیل آماری تجزیه آماری صفات اندازه گیری شده به منظور تعیین معنیداری بودن یا عدم معنیداری بودن اثر تیمارهای آزمایشی بر صفات مذکور و مقایسه میانگین آنها با روش LSD با بهره گرفتن از نرم افزار SAS.9.1 و Mstat-C به منظور رتبه بندی تاثیر انواع تیمارهای زهکشی در صفات مورد مطالعه انجام شد. نمودارهای لازم با بهره گرفتن از نرم افزار EXCEL رسم گردید. فصل چهارم نتایج و بحث در این فصل به بررسی اثر سطوح مختلف زهکشی زیرزمینی و زهکشی سطحی و تاثیر متقابلشان بر خصوصیاتی نظیر ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد پنجه، تعداد دانه در خوشه، تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه، وزن ماده سبز در حالت علوفهای، عملکرد دانه در حالت علوفهای، عملکرد دانه در حالت برداشت دانهای و شاخص برداشت غیر علوفهای گیاه تریتیکاله و درصد رطوبت وزنی پرداخته می شود. نتایج تجزیه واریانس اثر زهکشی سطحی و زیرزمینی بر عملکرد و اجزای عملکرد تریتیکاله در جدول۴-۱ آورده شده است. جدول۴-۱: تجزیه واریانس اثر زهکشی سطحی و زیرزمینی بر عملکرد و اجزای عملکرد تریتیکاله
وزن هزار دانه |
تعداد سنبله در متر مربع |
تعداد دانه در خوشه |
تعداد پنجه |
طول سنبله |
ارتفاع بوته |
درجه آزادی |
منبع تغییرات |
۸۹/۰ ns |
۰۵/۴۰ ns |
۱۸/۷ ns |
۲۱/۰ ns |
۶۰/۰ ns |
۰۹/۳۱ ns |
۲ |
تکرار |
۱۶/۱۵ ** |
۹۷/۴۰۲۶ ** |
۲۴/۲۲۱ ** |
۹۸/۱۱ ** |
۵۳/۷ ** |
۴۴/۷۶۲ ** |
۳ |
زهکشی زیرزمینی |
۳۵/۷ ** |
۶۵/۱۶۳۸ ** |
۹۰/۳۹۴ ** |
۱۵/۴ ** |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|