احتمال بروز مشکلات حاد مالی و نقدینگی در واحد مورد رسیدگی در دوره پس از صدور گزارش حسابرس.
ترکیب مشتریان هر حسابرس یا موسسه حسابرسی.
خطر قابل پذیرش حسابرسی (AAR ) برای شرکتهای مختلف، در سازمان حسابرسی به شرح زیر تعیین می شود. بدیهی است هر موسسه حسابرسی با توجه به خطرگریزی، نوع و ترکیبات مشتریان و … می تواند خطرقابل پذیرش را به گونه ای مناسب، برای موسسه خود تعیین کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
خطر قابل پذیرش حسابرسی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بانکها ۵ تا ۸
شرکتهای پذیرفته شده در بورس ۵ تا ۸
شرکتهای تحت پوشش نهادهای انقلاب ۵ تا ۸
سایر شرکتهای دولتی ۵ تا ۸
شرکتهای سرمایه گذاری ۵ تا ۸
شرکتهای تحت پوشش بانکها ۷ تا ۱۰
شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی
صنایع ایران و سازمانهای صنایع ملی ایران ۷ تا ۱۰
شرکتهای خصوصی ۹ تا ۱۳
۲-۵-۳-۸)برآورد اولیه از خطر عدم کشف :(TDDR )
خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات یعنی خطر اینکه آزمونهای جزئیات و در نتیجه، شواهد حسابرسی گردآوری شده، اشتباهات و یا تحریفهای بااهمیت موجود در مانده حسابها یا گروه های معاملات را کشف نکند. خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات با بهره گرفتن از رابطه زیر تعیین می شود: (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)
TDDR = AAR / (IR × CR × APR)
TDDR = خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات
AAR = خطر قابل پذیرش حسابرسی
IR = خطر ذاتی
CR = خطر کنترل اولیه – برآورد شده بر مبنای شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی
APR = خطر بررسی های تحلیلی مقدماتی
هدف از تعیین خطر عدم کشف در مرحله برنامه ریزی، دستیابی به معیاری برای تعیین میزان شواهد حسابرسی مورد نیاز است. نکات کلیدی زیر در رابطه با خطر عدم کشف باید مورد توجه قرار گیرد:
خطر عدم کشف وابسته به سایر عوامل مدل خطر است. به بیانی دیگر، خطر عدم کشف تنها هنگامی تغییر می یابد که یکی از عوامل دیگر مدل خطر تغییر یابد.
خطر عدم کشف، مقدار شواهد مورد نیاز برای انجام آزمونهای محتوا را تعیین می کند که حسابرس برای گردآوری آنها برنامه ریزی کرده است. میزان خطر عدم کشف دارای رابطه معکوس با این شواهد است؛ یعنی، هنگامی که خطر عدم کشف کاهش می یابد، حسابرس باید شواهد بیشتری را برای تأمین پوشش نسبت به خطر عدم کشف کاهش داده شده، گردآوری کند.
برآورد حجم کار با بهره گرفتن از عواملی چون موارد زیر انجام می شود:

خطر عدم کشف.
اندازه شرکت و میزان پیچیدگی عملیات آن.
بودجه انجام کار در سالهای گذشته.
سایر اطلاعات معمول مورد استفاده در برآورد حجم کار و تهیه بودجه.
اگرچه خطر عدم کشف با حجم کار رابطه معکوس دارد، یعنی هرچه خطر عدم کشف کمتر برآورد شود گردآوری شواهد حسابرسی بیشتری ضرورت می یابد که پیامد آن افزایش حجم کار است، اما تأثیر خطر عدم کشف بر حجم کار در این مرحله، عمدتاً بر قضاوت حسابرس متکی است. با برآورد این خطر و بررسی اجزا، دلایل و مقایسه آن در کارهای حسابرسی و بین سالهای متفاوت، آثار دقیق تر آن بر حجم کار مشخص خواهد شد.
۲-۵-۳-۹)تهیه بودجه و تنظیم قرارداد :
با توجه به برآورد حجم کار و نرخهای حق الزحمه حسابرسی، بودجه کار می تواند تهیه و قرارداد حسابرسی نیز تنظیم شود. به علت اهمیت موضوع تهیه بودجه این مبحث به طور کامل در بخش بعدی ذکر می شود. (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)
۲-۵-۳-۱۰)تعیین اعضای گروه رسیدگی :
بر اساس استانداردهای حسابرسی، کار حسابرسی باید توسط کارکنانی انجام شود که آموزش فنی لازم و کافی را دیده و مهارت لازم را در شرایط مربوط، دارا باشند. در تعیین اعضای گروه حسابرسی، ضمن در نظر داشتن مراتب فوق، توجه به موارد زیر ضروری است: (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)
آشنایی با صنعت مربوط.
تجارب قبلی از حسابرسی واحد مورد رسیدگی.
نوع و ماهیت آزمونهای محتوای طراحی شده.
پیچیدگی عملیات واحد مورد رسیدگی.
۲-۶)بودجه:
بودجه طرح کامل و مشروح به صورت مقداری برای استفاده از منابع یک واحد تجاری در دوره های معین است. بودجه بندی یک عمل تکنیکی است که از بدو پیدایش تاکنون با بهره جستن از نظریات و تکنیک های ارائه شده در عرصه علوم موجبات تکامل خود را فراهم نموده و بر محتوای علمی خود افزوده است. دانشمندانی که در این راه کوشیده اند، تعاریف مختلفی از بودجه ارائه داده اند. بودجه درواقع، تهیه و تنظیم دقیق برنامه عملیاتی و تعیین اهداف مؤسسه به صورت اعداد و ارقام برآوردی برای یک دوره معین است. در ورای تمامی اندیشه هایی که در بودجه بندی وجود دارد، افرادقرار دارند. در اصل این انسانها هستند که بودجه بندی را انجام می دهند و بایستی دوره مالی را با آن سپری کنند. جنبه های رفتاری بودجه بندی ناشی از رفتار انسان در فرایند تهیه بودجه و همچنین از رفتار انسان به هنگامی که سعی دارد، بودجه را در امور جاری خود به اجرا درآورد، ناشی می شود. این جنبه ها از اشتیاق به دانستن اینکه آیا محدودیتهای مخارج در ۱ سال افزایش خواهد یافت یا نه، و ترس از اینکه مدیر به کارکنان بگویددر سال جاری افزایش در پرداخت نخواهد بود، به وجود می آید. بودجه ها اثر مستقیمی بر رفتار انسان دارند. بودجه به افراد نشان می دهد که انتظاری از آنها می رود. زمان و هزینه از عوامل ایجاد محدودیت در زندگی بشری است و امور مدیریتی را با مشکل مواجه می کند. به دلیل وجود بودجه هاست که عملکرد مدیریت بطور مداوم ارزیابی می شود . بودجه ها استانداردهایی هستند برای مقایسه نتایج عملکرد با نتایج پیش بینی شده. در این راستا بودجه غیر قابل انعطاف افراد را تحت فشار قرار می دهد. به این دلیل افراد از گزارشات عملکرد ضعیف نگران بوده و از بودجه بندی احساس رضایت و خرسندی نمی نمایند. مدیران اغلب با مازاد بودجه یا عدم ذکر مواردی از بودجه مواجه هستند که بعضاً نشانگر عدم دستیابی به اهداف بودجه است. بنابراین تعجب آور نیست که گفته هایی مانند «بودجه شیوه مرا تحت تأثیر قرار داد» و یا «طراحان بودجه تو را درک نمی کنند» را بطور مداوم می شنویم. بودجه ها اغلب عنوان محدودیت های اداری و یا تهدیدی برای پیشرفت شغلی به حساب می آیند. عدم رضایت از کل فرایند بودجه ممکن است افراد را وادار به به کارشکنی کند. اگر بودجه ها که قصد انگیزش افراد را دارند، به جای آن ترس و سایر مسائل رفتاری را ایجاد کنند. چرا مورد استفاده قرار می گیرند؟ چه سودی در این کار نهفته است؟ اثرات جانبی آن کدام است؟ اثر رفتاری آن کدام است؟ چه کاری می توان انجام داد تا اثرات مخرب و آثار رفتاری آن را بشناسیم؟‌ اینها همگی سؤالاتی هستند که فرد در وهله اول در مواجهه با بودجه به ذهنش خطور می کند. Rananaus kas, 2002))
۲-۶-۱)انواع بودجه: بودجه را می توان بر مبنای معیارهای متفاوتی تهیه کرد. از جمله می توان به بودجه عملیاتی، بودجه مالی و بودجه زمانی اشاره کرد. در بودجه عملیاتی هسته مرکزی برنامه ریزی و کنترل همه جانبه، تعیین چگونگی اجرای برنامه ها و تشخیص استثناهای عملیات می باشد. تأکید و توجه در این نوع بودجه بر جنبه های عملیاتی و نه فقط بر جنبه های مالی استوار می باشد. چنانچه به جای توجه به چگونگی اجرای برنامه فقط نتایج مالی عملیات مورد تأکید قرار گیرد، احتمال دارد برخی از جنبه های مهم و غیرمستقیم که قابل برآورد کمی نیستند، از نظر پوشیده مانده و نتایج مفید محدود گردد. در بودجه عملیاتی لازمه اجرای برنامه ها، تطبیق عملیات برنامه ریزی شده، با مسئولیتهای سازمان یافته می باشد. حیطه عمل و روابط بین مدیران واحدها کاملاً مشخص است. بنابراین در بودجه عملیاتی هدف اجرای برنامه ها و عملیات می باشد و بودجه ابزاری برای رسیدن به هدف های عملیاتی است.
در بودجه مالی توجه به جنبه های مالی می باشد و هدف از تهیه بودجه پیش بینی درآمدها و هزینه ها بوده و هزینه ها بر مبنای برآورد درآمدها تعیین می گردد. در این نوع بودجه جریانات نقدی ورودی و خروجی دارای اهمیت زیادی می باشد.
در بودجه زمانی اهمیت بر زمان انجام کار می باشد. بعد زمان در مقابل نوع تصمیمات موردنظر یک عامل منحصربه فرد و کاملاً به خصوصی است. داشتن یک دید منطقی و منظم از جهت محسوب داشتن عامل زمان در جریان برنامه ریزی و اخذ تصمیم بسیار ضروری می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...