در قانون مجازات اسلامی اضطرار را ، مجوز ارتکاب جرم دانسته است ونه تنها جنایات را ‌از شمول این حکم خارج نکرده است بلکه با توجه به تبصره ذیل همین ماده درباره دیه ‌بر تاثیر حالت اضطراری دردفع قصاص تصریح می کند .اما شرط تحقق اضطرار برطبق این ماده این است که فعل ارتکابی با خطر موجود متناسب باشد. ‌بنابرین‏ اگر دوران امر بین کشتن یکی ‌از دونفر باشد، یکی ازآن دونمی تواند برای رهایی خودازمرگ ابتدا اقدام به قتل دیگری نماید زیرا دلیلی بررجحان نفسی برنفس دیگری وجود ندارد. ‌بنابرین‏ سقط جنین اضطراری تنها درصورتی جایز است که قبل از دمیده شدن روح باشد.



درشکل زیر شماره (۱-۱) میزان سقط جنین برحسب انگیزه های مختلف درکشورهای توسعه یافته ‌و در حال توسعه نمایش داده می شود.

۱-نجات جان مادر ۲-حفظ سلامت جسمانی ۳-حفظ سلامت روحی ۴-تجاوز به عنف بازنای با محارم ۵-آسیب دیدگی جنینی ۶- دلایل اقتصادی واجتماعی ۷-سقط برحسب درخواس

رایج ترین دلیل برای سقط جنین که مورد پذیرش بسیاری از کشورها قرار گرفته- نجات دادن جان مادر باردار است .برپایه اطلاعات به دست آمده از ۱۹۳ کشور جهان، ۹۸% ازآن ها سقط جنین را در این مورد اجازه می‌دهند.[۳۶]

-سقط جنین قبل ازدمیده شدن روح

ماده ۱۷ آئین نامه پزشکی مصوب کمیسیون بهداری ودادگستری مجلس ‌در سال‌ ۱۳۴۸ مقرر می داشت «درمواردی که سقط جنین برای سلامت جان مادر لازم باشد، پزشک موظف است ودربیمارستان، پس از مشاهده وتصویب دونفر پزشک دیگر، اقدام نماید»

اطلاق جواز سقط جنین در این ماده، موجب طرح سوالاتی ازسوی شورای نگهبان شد.دبیر شورای نگهبان با ارسال نامه ای درمقام کسب نظر ازامام (ره) برآمد که وبا ارسال پرسش، پاسخ آن را ازامام (ره) خواستار شد .

سوال: سقط جنین قبل ازدمیدن روح اگر علم به تلف شدن مادر ‌باشد و همچنین درصورت خوف تلف او جایز است یا خیر؟

جواب: بسمی تعالی- جایز بلکه لازم است .

حضرت امام خمینی(ره) آیت الله ارکی، آیت الله گلپایگانی ودیگر علمای گذشته ‌در کلیه موارد چه سقط جنین عمدی یا شبه عمد وچه خطایی فقط پرداخت دیه را ثابت می‌کند ومجازات قصاص را درمورد سقط جنین رد می نمایند ومعتقدند که سقط جنین قصاص ندارد ‌و مرتکب باید دیه بدهد.

این علما سقط جنین را مطلقاً حرام می دانند مگر اینکه ادامه حاملگی برای جان مادر خطر داشته باشد که فقط درصورتی که روح درجنین دمیده نشده باشد سقط جنین را جایز می دانند. قاعده نفی عسروحرج، ‌از مبانی ارتفاع حرمت سقط جنین است .مواد ازنفی جرح، نفی فیق وننگی است ونمی توان هرمشقت ‌و دشواری را مشمول این قاعده دانست، بلکه مشتقی که عرفاً قابل تحمل نباشد مشمول این قاعده قرار نمی گیرد.[۳۷]

صرف حاملگی متضمن ضرر وزیان نیست واگر با تفسیر موسع، حمل متضمن جرح محسوب شود، جرح ناشی ازبارداری، ازجمله جرح هایی خواهد بود که به حکم شرع وعقل تحمل آن لازم است وبدون دلیل جدی نمی توان آن را دفع نمود.

به عبارت دیگر، ادله نفی جرح، شامل جرحی که به طور طبیعی متوجه شخص است نمی شود وکسی که جرح به طور طبیعی متوجه اواست، حق ندارد آن ها را متوجه دیگری نماید زیرا قواعد نفی جرح، امتنان به امت است ووارد کردن جرح ‌بر دیگری خلاف امتنان است .

ازنظر فقهای امامیه، سقط جنین برای حفظ سلامتی جسمی وروانی مادر، پیش از دمیدن شدن روح(قبل از دمیده شدن روح) به استناد قاعده ی نفی عسروجرح ودرصورتی که بقای جنین مستلزم نقص عضو یا درد غیر قابل تحمل برای مادر باشد، وزنده نگه داشتن جنین درخارج رحم نیز میسر نباشد، امکان پذیر است .[۳۸]

فقهای متقدم درخصوص سقط جنین درمانی بحث نکرده اند ازفقهای معاصر برخی معتقدند اگر ادامه حاملگی برای مادر غیر قابل تحمل باشد سقط جنین قبل ازدمیده شدن روح جایز است[۳۹] .برخی می‌گویند اگرادامه حمل برای مادر ضرر معتنابه یا خطر جانی داشته باشد درصورت عدم دمیده شدن روح، اگر طبق تشخیص پزشک متخصص، بقای حمل برای مادر خطر جانی داشته باشد یا مستلزم ضرر یا درد غیر قابل تحمل باشد، اسقاط مانعی ندارد ونسبت به دیه آن با پدرجنین مصالحه شود، یا وی مباشر سقط رابرای الذمه وحلال کند.[۴۰]

صاحب جواهر آورده است،« اگر زن وجنین هردوزنده باشند ‌و بقای جان هرکدام ازآنان درخوف وخطر باشد، ظاهر این است که فتوا دادن میسر نیست، باید صبر کنیم تا خداوند خود حکم کند ویکی را قبض نماید وترجیح بین مادر وجنین زنده جان او، ازنظر شرعی وجود ندارد[۴۱].

یکی دیگر ازفقها معتقداست درحالت گرفتاری جنین به مرض ویا نقص بدنی، اگر برای پدرومادر پس ازولادت موجب حرج شدید شود، جایز است آن را ساقط کند والا جایز نیست ولی پس از نفخ روح، سقط آن به هیچ وجه جایز نیست [۴۲].ملاحظه گردید که فقها نیز تنها درصورت جرح ودردغیر قابل تحمل، سقط جنین را، آن هم اکثراً پیش ازولوح روح تجویز نموده اند.

– سقط جنین بعدازدمیده شدن روح

فقهای اسلامی ‌در اینکه نشانه دمیدن روح چیست، اقوال مختلفی دارند بعضی می‌گویند اززمانی که آثار حیات پدید می‌آید ولی این نظر قابل تأمل است زیرا جنین از ۱۰ روزه هم دارای آثار حیاتی است .برخی دیگر گفته اند اززمانی که جنین درشکم مادر تحرک پیدا می‌کند، اما این مسئله ازلحاظ علمی چندان واضح نیست یا گفته اند اگر جنین قابلیت زیستن متصل ازرحم را دارا باشد نشانه دمیدن روح است .

به هر حال مطابق حقوق اسلامی دیه جنین پس از ولوح (دمیدن) روح، دیه کامله است .نکته جالب این است که ‌در متون فقهی وقتی ازجنایت علیه جنین سخن گفته می شود به طور عمده ازدیه یاد می شود ولی فقهای امامی به اینکه پس از ولوح روح ‌در عمد بودن سقط آیا قصاص ثابت یا نه غالبا سکوت کرده‌اند.

البته برخی نیز صراحتاً حکم جنایت برجنین را پس از دمیدن روح را همچون جنایت ‌بر انسان کبیر ازجهت عمدیا خطا یاشبه عمد دانسته اند وعده ای ‌نیز گفته اند برای شخص صغیر ‌در مقابل‌ فعالیت کبیر قصاص ثابت نیست .اززمانی که روح دمیده می شود چون تشخیص دختریا پسر بودن جنین نیز ممکن می شود دیه دختر نصف است اما درمراحل قبل از آن یکسان، دیه اعضای جنین ومجروح کردن آن نیز به نسبت دیه خود جنین دروضعیت های مذکور تعیین می شود درولوح روح ودرعمدی بودن جنایت علاوه بردیه کامل، کفاره نیز واجب است .

چنانچه زن خود سقط جنین کند باید دیه آن را بپردازد وهیچ تخفیفی ندارد بدیهی است که ‌بر مبنای‌ قواعد اصولی چنانچه سقط جنین پس از دمیده شدن روح باشد و وجود آن برای مادر ضرر جانی داشته باشد، ‌بر اساس اصل انتخاب ضرر أخف بایداجازه سقط جنین را به زن داد ولی برخی ازفقها اعلام کرده‌اند حتی برای نجات مادر نیز نمی توان جنینی را که روح درآن دمیده شده است ساقط کرد.طبق قول این دسته از فقها تنها یک راه برای سقط جنین وجود دارد وآن این است که زنده بودن جنین محل تردید وضرر جانی مادر دربین باشد.

سقط جنین درحقوق موضوعه ایران (ازنظر پزشکی قانونی) اخراج عمدی یا مصنوعی یا خروج خودبه خود محل پیش ازموعد طبیعی زایمان ، سقط جنین است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...